تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SHAHRDARINEWS.COM


از پرونده‌‌ احمدی‌نژاد تا نامزدی‌ مطهری
تاريخ خبر: دوشنبه، 25 بهمن 1395 ساعت: 09:12

 

سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - اشرفی اصفهانی می‌گوید: وقتی بهشتی شهید شد شعار می‌دادیم "آمریکا در چه فکریه ایران پر از بهشتیه" اما واقعیت این است که یک نفر را نمی‌‌توانیم به عنوان مصداق ثانی بهشتی، مطهری، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و شهدای محراب معرفی کنیم.

 

امید کرمانی‌ها: فرزند شهید محراب است، عنوانی که شاید بیش از چند دوره نماینده مجلس بودن و دیگر سمت‌هایش در دولت‌ها یا استاد دانشگاه بودن با آن شناخته شود. با حجت الاسلام محمد اشرفی اصفهانی در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین به گفتگو نشستیم، گفتگویی که از ضعف در کادرسازی در چند دهه عمر نظام جمهوری اسلامی شروع شد و به انتخابات ریاست جمهوری سال آینده و شانس اصولگرایان و اصلاح طلبان رسید. 

از فرزند شهید محراب درباره حس آقازاده بودن هم پرسیدیم اما او استفاده از جایگاه پدرش برای رسیدن به موقعیت سیاسی را رد می‌کند، مصداقش را هم ردصلاحیت شدن در دهمین دوره انتخابات مجلس می داند آنهم به علت عدم التزام به اسلام. 

او که در دولت یازدهم در هیات رسیدگی به تخلفات اداری ایفای مسئولیت می کرد از پرونده های احمدی نژاد گفت و اینکه به مصلحت نیست برخی از آنها علنی شود. از باز بودن پرونده برخی نزدیکان به رییس دولت سابق مثل مرتضوی. 

از تاثیر روی کار آمدن ترامپ بر انتخابات ایران گفت و اینکه شاید دوره ریاست جمهوری او به یک دوره کامل هم نرسد، از هم طیفان اصلاح طلبش که معتقد است بهترین گزینه برای آنها روحانی است. از اینکه اصولگرایان کاندیدای قلدر و رای آور مقابل روحانی ندارند مگر...

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

***

آقای اشرفی اصفهانی! کنار رفتن نسل اول انقلاب و دادن مسئولیت ها به نسل دوم، سوم سیاسیون چقدر خطر و چقدر فرصت محسوب می شود؟ این سوال را از این منظر می پرسم که با گذشته 38 سال از پیروزی انقلاب کادرسازی به نحوی نبوده که مثلا وقتی آقایان هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی یا مهدوی کنی و عسگراولادی فوت شدند، یک جمله تکراری دائما شنیده می شد، چه کسی جای این افراد را پر خواهد کرد؟ این یعنی نظام سیاسی کشور در کادرسازی آنقدر موفق نبوده که با فقدان هرکدام از نسل اولی های انقلاب با نگرانی به جای خالی آنها نگاه می کند؟

سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را به عموم ملت شریف ایران، مسئولان دلسوز نظام و مقام معظم رهبری تبریک عرض می کنم. جای امام و بسیاری از بزرگان به ویژه آیت الله هاشمی رفسنجانی در بهار آزادی خالی است، آیت الله هاشمی رفسنجانی سهم بسزایی چه در دوران مبارزات و چه پس از پیروزی انقلاب در این نهضت مقدس داشت. هنوز نمی توانیم باور کنیم که ایشان از میان ما رفته است. خدا توفیق دهد تا بتوانیم راه امام، یاران امام، شهدا و شهدای محراب را ادامه دهیم و پیرو رهنمودهای مقام معظم رهبری باشیم چون فقط ایشان برای ما مانده اند و به خوبی هم دارند کشتی انقلاب را هدایت می کنند.

در مورد سئوالی که مطرح شد باید گفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون چند نسل آمدند اما هر کدام از بزرگانی که در پیروزی انقلاب نقش داشتند وقتی فوت یا شهید شدند هیچ کس نتوانست جای آنها را پر کند. من در سخنرانی هایی که درباره ارتحال آقای هاشمی در بعضی شهرها داشتم مطرح کردم «وقتی بهشتی از میان ما رفت شعار می دادیم "آمریکا در چه فکریه ایران پر از بهشتیه" امروز 38 سال پس از پیروزی انقلاب یک نفر مصداق ثانی بهشتی، مطهری، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و شهدای محراب را معرفی کنید تا او را بشناسیم، واقعیت آن است که هیچ کسی را نمی توان نام برد». آقای هاشمی کسی بود که بعد از امام و رهبری می توان گفت حرف اول را می زد و امروز نیز همه او را قبول دارند حتی آنهایی که علیه اش دهن کجی می کردند و آن تهمت هایی را که در شأن خودشان بود به آقای هاشمی نسبت می دادند.

حالا که دادگاه های آمریکا اقدامات رئیس جمهور جدید را زیر سئوال بردند و آمریکا دارد دو قطبی می شود فکر نمی کنم ترامپ تا چهار سال دوام بیاورد. الان این نگاه نزد افکار عمومی جهان وجود دارد که چقدر بینش مردم آمریکا کم است چون به شخصی رأی دادند که با ریخت و پاش پول خود را مطرح کرد و از مردم آن کشور رأی گرفت.

خدا از سر چنین کسانی نگذرد و امیدواریم با آل ابوسفیان و آل مروان محشور شوند چون این افراد به مثابه کسانی هستند که روزی به حضرت علی (ع) و اهل بیت اهانت می کردند. امام صادق می فرمایند بدترین نوع نفاق آنی است که در زمان حیات فردی بد او را بگویند اما بعد از مرگش تعریفش را کنند. در مجموع بگویم جای هیچ کدام از بزرگان انقلاب پر نشد حتی این انتقاد وجود دارد که چرا الان کسی از شهدای محراب یاد نمی کند. چندین دفعه به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی صدا و سیما رفت از آقای هاشمی تصویر گرفت اما پخش نکرد. این انتقاد را به صدا و سیما دارم.

یادم می آید شبی که امام از نجف عراق به سمت کویت حرکت کردند و دولت کویت ایشان را راه نداد همه ما در اضطراب و نگرانی بودیم که چه اتفاقی برای امام می افتد. آن شب من کرمانشاه منزل پدرم بودم، لحظه به لحظه خطاب به من می گفت "بخواب"، می گفتم "چه طور بخوام که از حال امام خبر ندارم". نصف شب آقای محمدی گیلانی به منزل ما زنگ زد و گفت "الان آیت الله صدوقی زنگ زدند که امام به پاریس رفتند نگران نباشید" این را به پدرم شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی گفتم، ایشان نیز خوشحال و خرسند شد. یکی دو ساعت بعد مأموران ساواک به خانه ما ریختند و در حالیکه پدرم را از خواب بیدار کردند و حتی نمی خواستند لباس بپوشد ایشان را با خود به تهران و کمیته ضدخرابکاری بردند.

من پاسخ سوالم را نگرفتم، چرا در همه این سالها کادرسازی نشد که وقتی بزرگان انقلاب از دنیا می روند جای آنها پر شود؟

زمینه های قبل برای تحصیل علم مستعد بود، کسانی که به حوزه های علمیه برای تحصیل می رفتند تمام نیت شان خالص و تحصیل علم بود، می خواستند علم بیاموزند تا انسان ها را از تشنگی نجات دهند براساس همین هدف خیلی کوشش و تلاش می کردند تا دوره تحصیلی خود را کامل کنند. متأسفانه الان خیلی از روحانیون وقتی به درجه ای از تحصیل حوزوی می رسند این مسیر را رها می کنند و دنبال اشتغال می روند تا جذب ادارات، وزارتخانه ها، دستگاه ها یا دفتر عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح شوند. قدیم این طور نبود روحانیون می ماندند و قناعت، عزت نفس و ساده زیستی را سرلوحه زندگی قرار می دادند. الان اشرافی گری مصیبتی برای همه اقشار است و طرف هنوز هیچی نشده می خواهد ماشین و خانه آنچنانی داشته باشد، خوب در چنین وضعیتی راه و مسیر عوض می شود.در مجموع بزرگان انقلاب در مسیر امام حرکت می کردند، امروز جای آنها خالی است و نتوانستیم جای خالی آنها را پر کنیم.

وقتی بهشتی از میان ما رفت شعار می دادیم "آمریکا در چه فکریه ایران پر از بهشتیه" امروز 38 سال پس از پیروزی انقلاب یک نفر مصداق ثانی بهشتی، مطهری، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و شهدای محراب را معرفی کند تا او را بشناسیم، واقعیت آن است که هیچ کسی را نمی توان نام برد

آقای اشرفی اصفهانی، شما فرزند شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی هستید، یعنی می توان شما را یک آقازاده دانست...

من فرزند شهید محراب، مشاور نهاد ریاست جمهوری، عضو هیأت علمی و هیأت امنای دانشگاه، امام جماعت مسجد امیرالمومنین، دو دوره نماینده مجلس و فعال سیاسی هستم.

یعنی هیچ گاه از رانت و جایگاه پدرتان استفاده نکردید؟

ابدا، من مجموعه علمی فرهنگی و مسجد امیرالمومنین ساختم که حوزه علمیه، بنیاد شهید اشرفی اصفهانی، 2 سالن بزرگ کتابخانه و تالار اجتماعات دارد. به قول آقای هاشمی باید آن را دولت ها می ساختند اما با دست خالی این کار را انجام دادم و بعد هم آن را وقف کردم. بعضی کنگره های سیاسی را هم در تالار اجتماعات مسجد برگزاری می کردیم، بعد از سال 88 که روی ما حساس شدند، گفتیم بگذارید ما یک نفسی بکشیم، شما مراسم می گذارید و می روید ولی گرفتاری اش برای ما درست می شود. نقل شد در شورای نگهبان گفته بودند اشرفی اصفهانی به مجلس برود با علی مطهری هم دست می شود هر دو هم پسر شهید هستند پس نباید تأیید شود".

آقای هاشمی رفسنجانی یک روزی در مجمع تشخیص مصلحت نظام سخنرانی کرد و گفت "این آقای اشرفی اصفهانی پدرش در محراب به دست منافقین شهید و بدنش تیکه و پاره می شود خودش هم 50 سال است نماز جماعت خوانده است و مسئولیت های فراوان در انقلاب داشت، دو دوره مجلس بود در انتخابات مجلس خبرگان رهبری تأیید صلاحیت شد، چنین کسی را برای انتخابات مجلس شورای اسلامی ردصلاحیت می کنند".

علت ردصلاحیت شما چه بود؟

عدم التزام به اسلام (خنده).

به مسئولیت تان در نهاد ریاست جمهوری اشاره کردید، آیا هنوز پرونده هایی از دولت قبل در هیات رسیدگی به تخلفات اداری وجود دارد؟

پرونده زیاد است. البته رسیدگی به تخلفات مالی، اخلاقی، سیاسی و قضایی با هیأت نیست، ما فقط تخلفات اداری مثل آنکه مدیری بدون مجوز کسانی را استخدام کرده رسیدگی می کنیم. می توانم بگویم هیچ دولتی به اندازه دولت قبل تخلفات اداری نداشت. حجم زیادی از تخلفات مقامات، مسئولان و مدیران ارشد دولت قبل به سمت هیأت رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری می آید. چون قبل از سال 84 دولت ها به سمت دنیاپرستی و تمایلات دنیوی نرفته بودند متأسفانه این وضعیت در دولت قبل اتفاق افتاد. هیأت رسیدگی به تخلفات در دولت قبل هم بود و کسی از آن خبر نداشت مصاحبه های من موجب شد که جایگاه این هیأت سر زبان ها افتاد.

رسیدگی به تخلفات دولت احمدی نژاد به کجا رسید؟

بسیاری از پرونده ها در اختیار قوه قضائیه است.  

یعنی می توان امیدی داشت که سرانجام برسد؟

خیلی از مسائل است که مصلحت نیست علنی شود زیرا مردم انتظارش را نداشتند چنین شود.

بعد از سال 88 که روی ما حساس شدند، گفتیم بگذارید ما یک نفسی بکشیم، شما مراسم می گذارید و می روید ولی گرفتاری اش برای ما درست می شود. نقل شد در شورای نگهبان گفته بودند اشرفی اصفهانی به مجلس برود با علی مطهری هم دست می شود هر دو هم پسر شهید هستند پس نباید تأیید شود".

الان همکاری بین هیأت رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری و قوه قضائیه وجود دارد، اصلا آنها جایگاه این هیأت را پذیرفتند؟

بله، طبق قانون مصوب مجلس شورای اسلامی 2 نماینده تام الاختیار از طرف رئیس قوه قضائیه در هیأت بدوی و هیأت تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری حضور دارند. ضمن آنکه در برخی پرونده ها غیر از نماینده تام الاختیار رئیس قوه قضائیه، نماینده سازمان بازرسی کل کشور نیز حضور پیدا می کند.

الان از حلقه اول دور آقای احمدی نژاد مثل آقایان مشایی و بقایی هنوز پرونده ای در هیأت رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری وجود دارد؟

بله، افرادی مثل مرتضوی هستند که کار رسیدگی به پرونده آنها هنوز تمام نشده است.

از همین دولت هم پرونده ای درباره مدیران رده بالا در هیأت رسیدگی به تخلفات اداری وجود دارد؟

بله وجود دارد. البته این تخلفاتی نیست که رسانه ای شود، این پرونده ها محرمانه است، خود طرف، رئیس سازمان بازرسی و مقامات قضایی از روند رسیدگی به پرونده ها مطلع می شوند. یکی دو پرونده رسانه ای شد که از دولت قبل بعضی از افراد خودشان باعث شدند موضوع رسانه ای شود. مثلا رسایی یک سال تمام دائم گفت من گفتم آخرش هم محکوم شد. این را هم یادآور شوم که من دیگر در هیأت بدوی مسئول رسیدگی به تخلفات اداری نیستم و به هیأت تجدیدنظر رفته ام. وقتی هیأت بدوی رأی می دهد یا اعتراض می شود و پرونده به دیوان عدالت اداری یا هیأت تجدیدنظر می رود که آیین نامه آنها را مشخص کرده است.

حجم زیادی از تخلفات مقامات، مسئولان و مدیران ارشد دولت قبل به سمت هیأت رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری می آید. چون قبل از سال 84 دولت ها به سمت دنیاپرستی و تمایلات دنیوی نرفته بودند متأسفانه این وضعیت در دولت قبل اتفاق افتاد.

شما با دلخوری زیاد از احمدی نژاد و دولتش حرف می زنید.

 آقای احمدی نژاد با بیشترین امکانات و اعتبارات مالی و بودجه ای که در اختیار داشت و از همراهی و تعامل همه جناح ها برخوردار بود چندان بازدهی نداشت، بلکه جایگاه ایران طور دیگری در جهان معرفی شد. مثلا امروز ترامپ در آمریکا روی کار آمد و دارد با دیوانگی هایش اعتبار کشورش را لکه دار می کند. از آن روزی که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا معلوم شد یک روز این کشور آرامش نداشته است. حتی کشورهای اروپایی نیز اعلام ناراحتی می کنند و من اعلام می کنم آمریکا روزهای بدتری خواهد داشت و این دولت برای آمریکا رسوایی به بار خواهد آورد.

اخیرا آقای رجایی گفتند "از آقای هاشمی نظرش را درباره ترامپ پرسیدیم او گفت ترامپ احمدی نژاد آمریکا است".

من چنین کلامی را نشنیده ام، متأسفانه الان ترامپ دارد همین کار را در آمریکا انجام می دهد و مطمئنم تمام رئیس جمهورهای گذشته آمریکا در همین مدت کوتاه ناراحت هستند که چرا چنین کسی وارد کاخ سفید شد.

فکر می کنید اگر ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد با ترامپ همزمان می شد چه اتفاقی در روابط دو کشور می افتاد؟

نمی دانم.

پیروزی ترامپ در آمریکا تأثیری بر انتخابات ریاست جمهوری ایران دارد؟ دو دیدگاه الان مطرح است یکی آنکه کسی پیروز انتخابات ریاست جمهوری ایران شود که توانایی تقابل کلامی با ترامپ را داشته باشد، در مقابل نیز دیدگاه دیگر می گوید اگر فردی مثل ترامپ آن طرف دنیا در آمریکا قدرت را به دست گرفته، در ایران باید شخصی منطقی و با تدبیر رئیس جمهور باشد تا اوضاع را مدیریت کند مبادا گزندی از سوی او متوجه کشور ما شود، شما با کدام یک از این دو دیدگاه موافقید؟

گرچه برخی ها می خواهند یک افراطی قدرت را در ایران به دست بگیرد اما اکثریت مردم ایران عاقل هستند بنابراین دیدگاه دوم غالب خواهد بود. امیدواریم مردم دولت تدبیر و امیدی را که 4 سال پیش انتخاب کردند در دور بعد هم انتخاب کنند. البته نمی گویم این دولت کارنامه صد درصد موفقی داشت اما به طور نسبی موفق بود و شاید با آمدن ترامپ بخشی از زحمات دولت یازدهم در حوزه برجام هدر رفت اما در مجموع من فکر نمی کنم دوره ریاست جمهوری ترامپ به یک دوره هم برسد.

حالا که دادگاه های آمریکا اقدامات رئیس جمهور جدید را زیر سئوال بردند و آمریکا دارد دو قطبی می شود فکر نمی کنم ترامپ تا چهار سال دوام بیاورد. الان این نگاه نزد افکار عمومی جهان وجود دارد که چقدر بینش مردم آمریکا کم است چون به شخصی رأی دادند که با ریخت و پاش پول خود را مطرح کرد و از مردم آن کشور رأی گرفت.

برای روحانی رقیب درست می کنند اما رقیبی که رأی بیاورد و رأی آقای روحانی را بشکند تا الان کسی ادعا نکرده و مطرح نشده است.آقای جلیلی بعید می دانم و اصلا مطرح نیست. آقای قالیباف هم بستگی به آمادگی اش دارد چون سر داستان حادثه پلاسکو خیلی به او ضربه خورد.


البته این ریخت و پاش پول در انتخابات آمریکا و ایران ندارد، در انتخابات های خود ما هم گاهی از نقش پول در رای آوردن حرف زده می شود و مصداق عینی هم حتی پیدا می کند. در واقع هم پول هم سرخوردگی سیاسی مردم از یک جریان سیاسی گاهی کنار هم قرار می گیرد و نتایجی را برخلاف پیش بینی ها رقم می زند

پول بی تأثیر نیست و متأسفانه امروز پول حرف اول را در همه جا می زند. آقای احمدی نژاد زمانی آمد که مردم فکر می کردند با رأی به او یک تنوعی به وجود آید. یعنی بعد از آنکه سه دوره 8 ساله روحانیون رئیس جمهور بودند حالا یک غیر روحانی رئیس جمهور ایران شود. فکر می کردند با ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد وضع بهتر و کارهای بزرگی انجام می شود، او هم خودش در زمان تبلیغات انتخابات گفت پول نفت را سر سفره های مردم می آورد. بعد از 8 سال جامعه دید اتفاق خوبی نیفتاد هیچ، وضع بدتر شد بنابراین سال 92 دوباره به سمت یک شخصیت روحانی آمدند. الان نشانه هایی در جامعه مبنی بر اینکه دوباره مردم دنبال تنوع و تغییر باشند دیده نمی شود شاید هم صلاح نباشد با مشکلات داخلی، تغییر سیاست های دولت جدید آمریکا و حساس شدن اوضاع منطقه  به ویژه در کشورهای عراق، سوریه، یمن، ترکیه و افغانستان که تغییر رئیس جمهور را در کشورمان شاهد باشیم. به نظرم مناسب ترین فرد آقای روحانی است البته همانطور که آقای هاشمی در ماه های اخیر عمرشان گفت آقای روحانی باید حرکت های خوب و مطلوبی برای پاسخگویی به خواسته های جامعه انجام دهد تا مردم امیدوار شوند.

این حرف شما یعنی آقای هاشمی از عملکرد دولت آقای روحانی گله داشتند؟

بله، گله داشت که باید سریع دولت کارهایی را از او انتظار می رفت انجام دهد. البته آقای هاشمی به ما می گفت که مطمئنا آقای روحانی دوره بعد خیلی بهتر عمل خواهد کرد و برنامه های خوبی خواهد داشت.

شما الان رقیب جدی برای آقای روحانی در صحنه می بینید؟

رقیب برایش درست می کنند اما رقیبی که رأی بیاورد و رأی آقای روحانی را بشکند تا الان کسی ادعا نکرده و مطرح نشده است.

اگر آقای جلیلی یا آقای قالیباف بیایند رقیب جدی آقای روحانی محسوب می شوند یا ...؟

آقای جلیلی بعید می دانم و اصلا مطرح نیست. آقای قالیباف هم بستگی به آمادگی اش دارد چون سر داستان حادثه پلاسکو خیلی به او ضربه خورد.

فکر می کنید میزان رأی اصولگراها در این انتخابات چند درصد است بعضی ها می گویند اصولگرایان خیلی رأی داشته باشند 10 تا 20 درصد در انتخابات ریاست جمهوری بیشتر رأی نمی آورند، شما چه ارزیابی دارید؟

10، 20 درصد خارج از انصاف است اما اصولگرایان خیلی خیلی منسجم شوند نهایت 25 تا 30 درصد آرا در انتخابات ریاست جمهوری برای اصوگرایان می شود.

شما که در دولت هستید، چقدر نگرانی برای رأی آوری آقای روحانی دارید؟

آقای هاشمی بزرگترین حامی آقای روحانی بود. همه می دانند آقای هاشمی نقش اساسی در پیروزی آقای روحانی داشت اگر ایشان حضور داشت رأی آقای روحانی تضمین می شد. البته بعضی تشییع جنازه چند میلیونی و حمایت های گذشته آقای هاشمی از آقای روحانی را استصحاب می کنند و معتقدند اینها تأثیر خودش را می گذارد و آقای روحانی برای ریاست جمهوری دوره بعد رأی خواهد آورد. گرچه احتمال می دهم با حضور یک اصولگرای قدر و شاخص، البته اگر باشد، شاید انتخابات دو مرحله ای شود.

اصولگرای قدر مثل چه کسی؟

کسی که در جریان اصولگرایی جایگاه بالایی داشته باشد.

مثلا چه کسی؟ در حد آقای ناطق؟

ناطق اصولگرا نیست چون موضعی همچون آقای هاشمی دارد. میانه رو و اعتدال گراست. اگر آقای ناطق می آمد به شخصه با تمام وجود از او حمایت می کردم اما آقای ناطق نخواهد آمد.

آقای هاشمی کسی بود که بعد از امام و رهبری می توان گفت حرف اول را می زد و امروز نیز همه او را قبول دارند حتی آنهایی که علیه اش دهن کجی می کردند و آن تهمت هایی را که در شأن خودشان بود به آقای هاشمی نسبت می دادند. خدا از سر چنین کسانی نگذرد و امیدواریم با آل ابوسفیان و آل مروان محشور شوند

پس افرادی مثل آقایان لاریجانی و ولایتی؟

آقای لاریجانی و آقای ولایتی هم معلوم نیست نامزد انتخابات ریاست جمهوری بشوند.

پس دیگر نامزد قدری در میان اصولگرایان نداریم.

نه دیگر همین را می گویم که اصولگراها کسی را پیدا کنند و بیاورند ...

مثل آقای قاسم سلیمانی؟

او که اصلا نمی آید. اینها شایعه است. مثلا می گویند میرسلیم، او فرد خوبی است اما برای ریاست جمهوری مناسب نیست.

پس اصولگرایان چه کسی را می خواهند پیدا کنند که به قول شما رقیب قدر و شاخصی هم باشد؟

آقای قالیباف اگر حادثه پلاسکو نبود ممکن بود نامزد اصولگرایان باشد. در مجموع فکر نمی کنم کسی مناسب تر از آقای روحانی پیدا شود.

فکر می کنید آرای آقای روحانی نسبت به سال 92 بیشتر می شود؟

فکر نمی کنم، ریزش دارد، بیشتر بستگی به تلاش های او در حل مشکلات دارد.

اصلاح طلبان چه طور به انتخابات ریاست جمهوری نگاه می کنند؟ آیا پلن 2 هم برای انتخابات دارند یا فقط برنامه شان حمایت از آقای روحانی است؟

الان نمی توانم درباره این سئوال اظهارنظر کنم چون زمان داریم و باید ببنیم تا آن موقع چه اتفاقی می افتد. اگر احتمال دو مرحله ای شدن انتخابات قوت یافت باید ببنیم چه کار باید کرد که آقای روحانی از این وضعیت دور شود.

اما برخی اصلاح طلبان از معرفی نامزد پوششی یا گزینه دوم در کنار آقای روحانی صحبت می کنند؟

البته متأسفانه عده ای از همفکران ما خیلی علاقه برای حمایت از آقای روحانی نشان نمی دهند چون رنجش پیدا کردند از اینکه در دولت یازدهم به آنها بها داده نشد. من خودم شخصا دنبال این نبودم که در دولت جایگاهی داشته باشم چون اگر کنار باشم راحت تر هستم. الان اینقدر مشکلات دارم که در رسیدگی به آنها مانده ام اما بعضی ها از آقای روحانی توقع زیادی داشتند و دارند.

چه توقعی؟

اینکه وارد دولت شوند و حداقل معاون وزیر شوند. اما در مجموع ما به آقای روحانی علاقه داریم به وقتش هم از او حمایت می کنیم. شخص من مهم نیست، جایگاه خانواده شهید محراب مهم است. وقتی پدر من شهید شد با وجودی که امام ایام محرم وقت ملاقات نداشتند خود ایشان ما را خواستند. حاج احمد آقا تماس گرفت و گفت حضرت امام می خواهند شما را ببینند. من و اخوی خدمت امام رفتیم و داستان شهادت را مطرح کردیم.

اخیراً زمزمه هایی درباره علی مطهری می شنوم. آقای مطهری دوست ما است اما با بودن آقای روحانی مصلحت نیست بیاید، شاید هم خودش نیاید. درباره آقای پزشکیان من چیزی نشنیدم. شاید فردا امثال ما نیز به میدان بیاییم اما به این معنا نیست که تا آخر در میدان باشیم. شاید بخواهند بیایند تنور انتخابات را گرم کنند بعد به نفع آقای روحانی کنار بروند تا کفه ترازو سنگین تر شود

هیچ وقت یادم نمی رود امام دو دفعه دست به سینه خود زد و گفت "شما هر زمانی اراده کنید من را ببینید برای شما هیچ وقت و زمان مطرح نیست". مرحوم حاج احمد آقا در ایوان ایستاده بود، امام صدا زدند و فرمودند "احمد احمد". مرحوم حاج احمد آقا آمد داخل اتاق، امام به او فرمودند "آقازاده های آقای اشرفی هر زمانی خواستند من را ببینند برای آنها زمان و وقت مطرح نیست". وقتی هم حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب انتخاب شدند نماینده مجلس بودم در ملاقاتی به ایشان گفتم "امام نسبت به ما این طور بودند" رهبر معظم انقلاب نیز اظهار محبت کردند و گفتند "من هم به شهید محراب و خانواده ایشان ارادت دارم و هر زمان بخواهید وقت ملاقات به شما می دهند". ایشان در سال 90 نیز که به کرمانشاه آمدند ما در فرودگاه کرمانشاه به محضرشان رسیدیم و ایشان ما را در آغوش گرفتند.

شما معتقدید اصولگراها اگر خیلی منسجم هم بشوند نهایتا 30 تا 35 درصد در انتخابات رأی می آوردند اما این احتمال را هم می دهید که اگر یک کاندیدای قدر اصولگرا بیاید رقابت به مرحله دوم بکشد، این دو تحلیل چه طور با هم قابل جمع هستند؟

مردم ایران عاطفی و اهل مهر و مودت هستند. با توجه به تهدیدهای ترامپ، اگر آقای روحانی در این قضیه کمک کند، بیشتر با مردم از نزدیک صحبت و گفتگو داشته باشد، مسائلش را بی پیرایه با مردم در میان بگذارد و مصاحبه هایش خیلی روشن و دلنشین باشد و به وعده هایش عمل کند، ممکن است یک شوری در مردم اتفاق بیفتد و انتخابات پرشوری را شاهد باشیم. به عبارت بهتر باید انگیزه مردم را برای حضور و مشارکت در انتخابات قوی کرد. الان خیلی ها بی تفاوت شدند نمی خواهند بیایند رأی بدهند، این مسئله خیلی خطرناک است. آقای روحانی در این چند ماه باید اقداماتی انجام دهد تا مردم برای حضور در پای صندوق های رأی انگیزه و امید پیدا کنند. البته بسیار کار مشکلی است.

اصلاح طلبان گزینه دومی کنار آقای روحانی به میدان خواهند آورد؟

اخیراً زمزمه هایی درباره علی مطهری می شنوم. آقای مطهری دوست ما است اما با بودن آقای روحانی مصلحت نیست بیاید، شاید هم خودش نیاید.

درباره آقای پزشکیان صحبت هایی است که او حتی ستاد انتخابات خود را تشکیل داده است.

من نشنیدم. شاید فردا امثال ما نیز به میدان بیاییم اما به این معنا نیست که تا آخر در میدان باشیم. شاید بخواهند بیایند تنور انتخابات را گرم کنند بعد به نفع آقای روحانی کنار بروند تا کفه ترازو سنگین تر شود مردم بیشتر انگیزه حضور در انتخابات را پیدا کنند اما اینکه تا آخر بمانند فکر نمی کنم چنین انگیزه ای در وجود آقایان باشد.

برخی از احتمال ردصلاحیت شدن آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سخن می گویند و سعی می کنند به این احتمال دامن بزنند، فکر می کنید تلاش آنها بر انتخابات ریاست جمهوری سال 96 تأثیر بگذارد؟

خیر، این حرف ها که واقعیت ندارد. آقای هاشمی رفسنجانی را ردصلاحیت کردند چه تأثیری داشت جز آنکه محبوبیتش نزد مردم چند برابر شد و عدم صلاحیت آقای دکتر روحانی کاری دور از عقل و خرد و غیر قابل تصور است.