سرویس اجتماعی «فردا»: اگر مواضع دولتها در رابطه با حمایت از زنان شاغل، سیاست ثابت و شفافی باشد، آن وقت شاید بشود خیلی راحت آن مواضع روشن را نقد و بررسی کرد، ولی متاسفانه با مرور کارنامه مجریان دولتهای متوالی، شاهد بوده ایم که همواره سیاست روشن و مشخصی در نحوه حمایت از زنان شاغل وجود نشده است.
به جرات میتوان گفت که در حوزه حمایت از زنان شاغل، حجم وعدههای عمل نشده، بسیار بیشتر از حجم کارهایی است که واقعا انجام شده است.
این وعده و وعید دادنها هم فقط به یک وزارتخانه یا یک دولت خاص ارتباط ندارد، تقریبا رسم شده است که مسئولان در دولتهای مختلف، معمولا گریزی به حقوق زنان شاغل میزنند و با ارائه چند وعده شیک و فانتزی، تلاش میکنند که بگویند ما هم برای احقاق حقوق این گروه از زنان کاری انجام دادهایم، اما اغلب بسیاری از این وعدهها در حد همان حرف و شعار باقی میماند.
بتازگی یکی دیگر از همان وعدههای زیبا به زنان شاغل داده شده است و معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده از بررسی ساعت کار شناور و دورکاری زنان در دولت خبر داده است؛ طرحی که با توجه به پیشینه دولتها در حمایت از زنان شاغل، بسیار بعید است که به سرانجامی امیدوارکننده برسد.
سال قبل هم قرار بود زنان شاغلی که فرزندان زیر هفت سال یا فرزند یا همسر معلول داشتند، مشمول کاهش ساعت کاری شوند، اما این وعده هم هیچگاه عملیاتی نشد.
ناگفته نماند که مجلس نیز در رابطه با کاهش ساعت کاری زنان شاغل، همکاری نکرد و مجموع این اقدامهای ناکافی دولت و مجلس، حالا کار را به جایی رسانده است که دیگر کمتر زن شاغلی، نسبت به مطرح شدن موضوعی مثل بررسی ساعت کار شناور یا دورکاری زنان خوشحال میشود و در واقع، بسیاری از زنان شاغل به تجربه دریافتهاند که دیگر نباید خیلی روی اینگونه طرحهای حمایتی، حساب باز کنند.
معلق ماندن بحث مرخصی 9 ماهه زایمان برای زنان شاغل، حذف جایگاه مشاور امور بانوان در دستگاههای مختلف، حذف بیمه زنان خانهدار در سال 93 (آن هم در حالی که مسئولان ادعا میکنند خانهداری نیز شغل به حساب میآید) و فراموش شدن لایحه حمایت شغلی از زنان سرپرست خانوار، مجموع اتفاقهایی است که نشان میدهد در حوزه حمایت از حقوق زنان شاغل، همچنان بین حرف و عمل، صدها فرسنگ فاصله وجود دارد.