جام جم: زن و مرد کارمند فکر نمی‌کردند بعد از 15 سال زندگی مشترک با هزاران فراز و نشیب ، مجبور شوند با حضور در شعبه 244 دادگاه خانواده مجتمع قضایی صدر از هم جدا شوند. زن بشدت می‌گریست و می‌گفت عاشقانه شوهرش را دوست دارد اما نمی‌خواهد اجازه دهد مادر شوهر 81 ساله‌اش، ارثیه همسرش را به نوه خود ببخشد. دوست ندارد حق همسرش پایمال شود .
 
زن میانسال به قاضی مهاجری گفت: باور کنید علاقه به شوهرم باعث شد دست به این کار بزنم. از صمیم قلبم او را دوست دارم. خودم از تصمیمی که برای جدایی گرفته‌ام، خیلی ناراحتم. اما چه کنم خوشبختی همسرم برایم مهم است. من و شوهرم با هم همکار بودیم، به هم علاقه‌مند شده و 15 سال پیش زندگی مشترکمان را شروع کردیم. هر دو در کنار یکدیگر به آرامش رسیده بودیم. چند سال بعد تصمیم گرفتیم صاحب فرزند شویم اما من نمی‌توانستم مادر شوم.
 
وی ادامه داد: نبود بچه نیز ما را از هم دور نکرد. چند سال پیش پدر و برادر شوهرم فوت کردند و مادر شوهرم تنها شد. به همین دلیل شوهرم اکثر روزها نزد مادرش می‌رفت تا او احساس تنهایی نکند. بعضی روزها پیش وی می‌ماند و به خانه نمی‌آمد. با این وجود مادرشوهرم، او را تهدید کرد که باید مرا طلاق دهد در غیر این صورت او را از ارث محروم و تمام اموالش را به نام پسر برادرشوهرم می‌کند. با اطلاع از این موضوع نمی‌خواستم همسرم دچار بحران مالی شود. بنابراین با توجه به علاقه‌ای که به او دارم، می‌خواهم از او جدا شوم تا مادرشوهر سالخورده‌ام نتواند نیتی را که در سر دارد، عملی کند. مهریه‌ام را نمی‌خواهم .
 
بعد از گفته‌های این زن، شوهرش به قاضی دادگاه گفت؛ نمی‌داند چرا مادرش چنین تصمیمی گرفته است. اما به همسرش نیز علاقه‌مند است و می‌خواهد او به خانه بازگردد. حاضر است ارثیه و اموالش را بدهد اما از همسرش دور نشود.
 
قاضی دادگاه این زوج را به واحد مشاوره فرستاد تا شاید آن دو از تصمیمی که برای جدایی گرفته‌اند، منصرف شوند.