تختجمشید، یادگار هخامنشیان در دشت مرودشت فارس، یکی از شاخصترین مجموعههای سنگی جهان است که با نقشهای برجسته خود، شکوه سیاسی، مذهبی و فرهنگی ایران باستان را روایت میکند.
با وجود ارزش جهانی این اثر، عوامل گوناگونی در گذر زمان سبب آسیب و فرسایش آن شدهاند. نخستین تهدیدها از دل طبیعت برخاستهاند؛ باد، باران و تغییرات دمایی پیوسته موجب تخریب تدریجی سنگها شده و شرایط را برای رشد گلسنگها و خزهها فراهم کردهاند، این گلسنگها به مرور سطح و بافت سنگها را سست کرده و موجب پوستهپوسته شدن و از بین رفتن نقوش میشوند. همچنین حضور جانوران خزنده در شکافها، خود به عاملی دیگر در فرسایش تبدیل شدهاند.
از سوی دیگر، فعالیتهای انسانی نیز سهم چشمگیری در این روند داشتهاند، برخی بازدیدکنندگان، چه در گذشته و چه امروز، گاه بدون آگاهی از ارزش این میراث، با نوشتن یادگاری یا ایجاد خراش بر سنگها، ناخواسته به آن آسیب رساندهاند.
هر چند تلاشهایی که برای مرمت و حفاظت از مجموعه تخت جمشید صورت گرفته، با نیت پاسداری از تختجمشید همراه بوده، اما گاه به دلیل محدودیتهای علمی و فنیِ زمان خود، که شاهد نداشتن تقارن و جا ماندن تصاویر در سنگنگارهها هستیم نتوانستهاند به بهترین نتیجه دست یابند. با وجود تلاشهای مستمر کارشناسان، باستانشناسان و مرمتگران، تخریبهای ناشی از عوامل طبیعی و انسانی همچنان بر این مجموعه اثر میگذارد. این تجربهها نشان میدهند که مراقبت و توجه مستمر، همراه با آگاهی عمومی، ضروریترین ابزار حفظ این میراث جهانی است.
عامل مهم و نگرانکننده دیگر، شکافهایی است که بر سطح قسمتهایی از این مجموعه ایجاد شده است. پژوهشها نشان میدهد که این شکافها ارتباط مستقیمی با زمینهای کشاورزی اطراف تختجمشید دارند. نفوذ آبهای ناشی از آبیاری مزارع، سطح ایستایی منطقه را بالا برده و به تدریج ساختار سنگها را تحت تأثیر قرار داده است. این امر خطری جدی برای پایداری بنا محسوب میشود. بنابراین، حفاظت از تختجمشید نیازمند اقداماتی علمی، پایدار و بینالمللی است. تنها از طریق همکاری میان متخصصان مرمت، مدیران میراث فرهنگی و همچنین ارتقای فرهنگ عمومی در میان گردشگران میتوان این گنجینه ارزشمند را برای آیندگان محفوظ نگاه داشت.