ایران: جوانی که در ساختمان نیمه کاره نگهبان ساختمان را به قتل رسانده بود به اتهام قتل محاکمه میشود.
بهمن ماه سال گذشته جسد نگهبان یک ساختمان نیمه کاره در میدان ونک و در همان ساختمان پیدا شد و رسیدگی به موضوع در دستور کار محمدرضا صاحب جمعی، بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.
در تحقیقات ابتدایی تعدادی از کارگران این ساختمان گفتند که این نگهبان از مدتی قبل با یکی از کارگرها اختلاف و درگیری داشته و گاهی اوقات صدای مشاجره آنها را میشنیدند.بعد از این حادثه هم این جوان ناپدید شده است.
همچنین مشاهدات اولیه نشان میداد که مقتول با ضربات متعدد جسم سخت به سر و صورتش به طرز فجیعی به قتل رسیده به طوری که مغز او متلاشی شده بود.
در همین حال در حالی که تنها یک ساعت از قتل میگذشت جوانی به نام نظیر با پای خود به کلانتری رفت و به قتل نگهبان اعتراف کرد.
متهم در جریان اعترافات خود گفت: «من و نگهبان با هم قوم و خویش هستیم تا اینکه چند سال قبل او از افغانستان برای کار به ایران آمد.من در کابل معلم حساب بودم و همان جا کار میکردم اما بالاخره من هم تصمیم گرفتم که به ایران بیایم و کار کنم.در ایران مدرک من ارزش ندارد.
برای همین باید کارگری میکردم که اتفاقی به این نگهبان برخورد کردم.وقتی فهمید که دنبال کار میگردم در کارگاه ساختمانی برایم کار پیدا کرد.اما هر شب من را اذیت میکرد.او به اقوام ما گفته بود که من را آزار شیطانی داده و بیآبرو کرده است.به او میگفتم چرا چنین حرفهایی میزنی اما او گوشش بدهکار نبود و باز هم همین حرفها را پشت سر من میزد.شب حادثه سمت من آمد و گفت من این حرفها را به دروغ نگفتهام.
می گفت یک شب در غذای من داروی بیهوشی ریخته و اقدام شیطانی کرده است.وقتی این حرف را زد دیگر نتوانستم جلوی عصبانیتم را بگیرم.چکش را برداشتم و با آن ضربات زیادی به سر و صورتش زدم و فرار کردم.»
با اعتراف متهم به قتل، پروایران: جوانی که در ساختمان نیمه کاره نگهبان ساختمان را به قتل رسانده بود به اتهام قتل محاکمه میشود.
بهمن ماه سال گذشته جسد نگهبان یک ساختمان نیمه کاره در میدان ونک و در همان ساختمان پیدا شد و رسیدگی به موضوع در دستور کار محمدرضا صاحب جمعی، بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.
در تحقیقات ابتدایی تعدادی از کارگران این ساختمان گفتند که این نگهبان از مدتی قبل با یکی از کارگرها اختلاف و درگیری داشته و گاهی اوقات صدای مشاجره آنها را میشنیدند.بعد از این حادثه هم این جوان ناپدید شده است.
همچنین مشاهدات اولیه نشان میداد که مقتول با ضربات متعدد جسم سخت به سر و صورتش به طرز فجیعی به قتل رسیده به طوری که مغز او متلاشی شده بود.
در همین حال در حالی که تنها یک ساعت از قتل میگذشت جوانی به نام نظیر با پای خود به کلانتری رفت و به قتل نگهبان اعتراف کرد.
متهم در جریان اعترافات خود گفت: «من و نگهبان با هم قوم و خویش هستیم تا اینکه چند سال قبل او از افغانستان برای کار به ایران آمد.من در کابل معلم حساب بودم و همان جا کار میکردم اما بالاخره من هم تصمیم گرفتم که به ایران بیایم و کار کنم.در ایران مدرک من ارزش ندارد.
برای همین باید کارگری میکردم که اتفاقی به این نگهبان برخورد کردم.وقتی فهمید که دنبال کار میگردم در کارگاه ساختمانی برایم کار پیدا کرد.اما هر شب من را اذیت میکرد.او به اقوام ما گفته بود که من را آزار شیطانی داده و بیآبرو کرده است.به او میگفتم چرا چنین حرفهایی میزنی اما او گوشش بدهکار نبود و باز هم همین حرفها را پشت سر من میزد.شب حادثه سمت من آمد و گفت من این حرفها را به دروغ نگفتهام.
می گفت یک شب در غذای من داروی بیهوشی ریخته و اقدام شیطانی کرده است.وقتی این حرف را زد دیگر نتوانستم جلوی عصبانیتم را بگیرم.چکش را برداشتم و با آن ضربات زیادی به سر و صورتش زدم و فرار کردم.»
با اعتراف متهم به قتل، پرونده روال قانونی را طی کرد و کیفرخواست پرونده با موضوع قتل صادر شد.به این ترتیب متهم بزودی در دادگاه یک کیفری استان تهران پای میز محاکمه خواهد رفت و به اتهام قتل از خود دفاع میکند.نده روال قانونی را طی کرد و کیفرخواست پرونده با موضوع قتل صادر شد.به این ترتیب متهم بزودی در دادگاه یک کیفری استان تهران پای میز محاکمه خواهد رفت و به اتهام قتل از خود دفاع میکند.