روزنامه اعتماد نوشت: با گذشت حدود سه هفته از وقوع آن زلزله وحشتناک وقتی از مردم زلزلهزده این شهرستان پیگیر وضعیتشان میشوم، میگویند؛ اوضاع مناسبی ندارند، شرایط «معلولان» وخیم است و دربهدر دنبال «کانکس» یا چادرهای هلالاحمر میگردند.
آنچه زلزلهزدگان و برخی مسوولان میگویند با هم در تناقض است اما «اعتماد» سعی میکند صحبتهای هر دو را کنار هم قرار بدهد. لازم به ذکر است «اعتماد» گزارشهای مربوط به زلزله ۸ بهمن ماه ۱۴۰۱ آذربایجان غربی را با توجه به صحبتهای مردم زلزلهزده و شرایطی که آنها از وضعیتشان میگویند تنظیم میکند و همواره تلاش داشته روایت مسوولان را هم پوشش دهد...
به گزارش روزنامه اعتماد، هفده روز از زمانی که شهرستان خوی با سرما به لرزه درآمد، میگذرد. حالا با گذشت حدود سه هفته از وقوع آن زلزله وحشتناک وقتی از مردم زلزلهزده این شهرستان پیگیر وضعیتشان میشوم، میگویند؛ اوضاع مناسبی ندارند، شرایط «معلولان» وخیم است و دربهدر دنبال «کانکس» یا چادرهای هلالاحمر میگردند. با این حال هلالاحمر میگوید؛ وظیفه خود را درقبال زلزلهزدگان خوی انجام داده است. شرایط زلزلهزدگان درحالی است که ده روز پس از وقوع زمین لرزه در خوی، زلزله هولناکی «ترکیه و سوریه» را لرزاند و دولت تصمیم گرفت برای کمک به زلزلهزدگان سوریه «چند کامیون و هواپیما حاوی مواد غذایی و ملزومات حیاتی» راهی سوریه کند.
کمک به زلزلهزدگان سوری اقدام بشردوستانهای است اما منتقدان و مردم زلزلهزده میگویند پیششرط این کمکها باید شرایط مناسب داخلی و وضعیت مناسب زلزلهزدگان خوی باشد اما پس از هفده روز وقتی برای پیگیری از وضعیت زلزلهزدگان، جویا میشوم؛ بعضی دهیاران و اهالی روستا میگویند؛ هنوز دهها خانوار در چادرهای مسافرتی سر میکنند و توزیع موادغذایی هم توسط خیرین صورت میگیرد... شاید دولت یا سازمانهای ذیربط گمان میکنند خوی خیلی خوشبخت است و شانس آورده مانند ترکیه و سوریه آنطور که باید نلرزیده و ویران نشده، اما نبود مدیریت صحیح صدای زلزلهزدگان خوی را درآورد و موضوع را به تامل واداشت. بگذریم، نوشتن در مورد جزییات چیزی جز دردسر ندارد...
خانوادههای معلولان از شرایطشان صحبت میکنند
(اسامی مصاحبهشوندگان به خواست خودشان منتشر نخواهد شد و نزد روزنامه محفوظ است). پدر یکی از معلولان به «اعتماد» میگوید: «فرزندم ۱۵ سال دارد و روی ویلچر مینشیند. خیلی تلاش کردم که کانکس برایش بگیرم اما ندادند. یکی از همسایههایمان چادر مسافرتی برایمان آورده و ما آنجا زندگی میکنیم. همان شب که زلزله آمد، فرزندم ترسیده بود و من سعی کردم هر طور که شده او را از خانه بیرون ببرم.»
پدر یکی دیگر از معلولان هم به «اعتماد» میگوید: «مستاجر هستیم و خانهای که داخلش زندگی میکنیم در شب زلزله دچار آسیب شد. هلالاحمر هم چادرهای مخصوص خودش را به ما نداد برای همین ما با فرزند ۱۸ سالهام که معلول است و روی ویلچر مینشیند هر هفته خانه یکی از اقواممان هستیم. بچهمان مشکل جسمی دارد، نمیتوانیم در چادر مسافرتی از او مراقبت کنیم. شب وقوع زلزله هم پسرم به قدری ترسیده بود که مرتب جیغ میکشید. ما آن شب را در ماشین گذراندیم. به جاهایی هم که چادرهای هلالاحمر را توزیع میکردند، مراجعه کردیم، اما میگفتند که چادر تمام شده. کارگر هستم از وقتی خوی زلزله آمده امثال من دربهدر شدند.»
پدر یک معلول دیگر نیز به «اعتماد» میگوید: «پسرم ۲۰ سالش است و کارت معلولیتش هم الان در جیبم هست. به خاطر شرایط فرزندم مجبوریم در کمپ یکی از مدارس ساکن شویم. شرایطمان بحرانی است. حدود چهار روز است که توزیع غذا را قطع کردند. من خودم کارگر هستم با این شرایط هم که در خوی کار نیست. ماهی ۲ و نیم میلیون هم اجاره میدهم. چشمم به همین کمکهاست. پسلرزهها در خوی ادامه دارد برای همین ما نمیتوانیم به داخل خانههایمان برویم. زلزله چیز پنهان و دزدکی نیست که ما پنهانش کنیم.»
یکی از دهیاران روستای اطراف خوی هم درخصوص وضعیت زلزلهزدگان مخصوصا معلولان به «اعتماد» میگوید: «پنجشنبه ۲۰ بهمن هم زلزله ۴ ریشتری خوی را لرزاند. هنوز چند خانوار در چادرهای مسافرتی هستند و هلالاحمر فقط به شش، هفت خانوار چادر داده. روستای ما حدود ۶۰۰ خانوار است. محمولهای که برای خوی از خارج از کشور ارسال کردند والا هنوز به دست ما نرسیده. خدا اموات خیرین را بیامرزد که به ما کمک میکنند. تا الان هم مرتب هر روز پسلرزه میآید. مردم که نمیتوانند ریسک کنند و به خانههایشان بروند. ارتش از اردوگاههایش چندتا چادر بزرگ آورده و برای مردم خوی برپا کرده. از ۲۰ بهمن ماه هم برای آواربرداری آمدهاند و میگویند؛ افرادی که خانههایشان تخریب شده باید پرونده تشکیل دهند تا بتوانند وام بگیرند. بنیاد مسکن حدود ۲۵۰ میلیون تومان وام میدهد و ۶۰ میلیون تومان هم وام بلاعوض. مشکلات ما که به همینها ختم نمیشود. ما الان در روستا چند «معلول» داریم که در به در دنبال «کانکس» میگردند. نگه داشتن معلولان در چادر خیلی سخت است.»
این صحبتها درحالی است که زکریازاده، رییس بهزیستی شهرستان خوی به «اعتماد» میگوید: «به همه خانوادههای معلولان چادر رسیده، امدادرسانی شده و وسایل موردنیازشان هم فراهم شده است.»
بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان در مورد شرایط بحرانی این افراد به «اعتماد» میگوید: «معلولان در لحظه وقوع حوادث اینچنینی شرایط بغرنجی دارند. مثلا فرض کنید ناشنوایی که زیر آوار مانده و صدایی برای فریاد ندارد چگونه دیگران را از وضعیت خودش مطلع سازد. یا نابینایی که زیر آوار مانده و نمیتواند جایی را ببیند! یا مثلا فردی که دچار معلولیت جسمی است و زورش نمیرسد که خودش را نجات دهد... ما در این زمینه اطلاعرسانی درستی از سوی سازمانهای متولی نداریم درحالی که برای این افراد شیوههای خاصی را باید درنظر بگیریم. هیچ فکری برای شرایط بحرانی این افراد در بحرانهایی مثل سیل، زلزله و... نشده است. اطلاعات لازم باید از طریق «سازمان بهزیستی و صدا و سیما» به این افراد یا خانوادههای آنان داده شود. مثلا فیلمی از زلزله ترکیه دیدم که نشان میداد کارشناسان خیلی با احتیاط معلولان را از زیر آوار بیرون میکشیدند. عموم مردم باید اطلاعات لازم را داشته باشند که هنگام وقوع زلزله چگونه به این افراد کمک کنند. ببینید اکثر مردم در مواقع بحرانی نمیدانند برای کمک به دیگران چه باید کنند! یادم است پلیس راهور اعلام کرده بود، بیشتر افرادی که در تصادفات «قطع نخاع» میشوند بابت این است که عدهای بدون هیچ اطلاعی وقتی صحنه تصادف را میبینند سعی میکنند هر طور شده مصدوم را از داخل ماشین بیرون بکشند. همین موضوع باعث میشود فرد مصدوم عضوی از بدنش قطع یا آسیبهای جدی ببیند.»