اعتماد آنلاین: فیروزه دختر نوجوانی است که مادرش ادعا میکند به او تعرض شده است. مادر فیروزه از طرف دخترش شکایت کرده و خواستار مجازات فرید است.
فیروزه از روزی که فرید را دید تا روز حادثه میگوید:
*با فرید کجا آشنا شدی؟
شش ماه قبل با او در خیابان آشنا شدم. داشتم به مدرسه میرفتم که سوار ماشینش شدم. فکر میکردم مسافرکش است.
*چرا به رابطهات با او ادامه دادی؟
بار اول که سوار شدم دیدم از آینه ماشین یکجوری به من نگاه میکند. خوشم آمد فکر کردم او هم از من خوشش آمده است و یک شیطنت ساده است. فردای آن روز درست ساعتی که به مدرسه میرفتم باز بیرون رفتم دیدم فرید سرخیابان است. وانمود کرد که اتفاقی آنجاست و دوباره من را به مدرسه رساند، اما این بار پول نگرفت. بعد از آن دیدارهای ما تکرار شد تا اینکه من را به یک کافه دعوت کرد.
*مادرت در جریان بود که با فرید به کافه میروی؟
نمیدانست. به مادرم نگفتم. نیم ساعتی در کافه نشستیم بعد فرید من را به خانه رساند. وقتی مادرم پرسید چرا دیر کردی، گفتم از مدرسه پیاده آمدم و او هم حرفم را باور کرد.
*چطور شد که فرید به تو تعرض کرد؟
دیدارهای من و فرید زیاد شد. واقعاً عاشق او شده بودم. فکر نمیکردم به من آسیبی برساند. تا اینکه یک روز وقتی بیرون رفته بودیم به من آبمیوه داد و من بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم تازه فهمیدم چه اتفاقی افتاده است.
*به فرید اعتراض نکردی؟
چرا اعتراض کردم، گفت چیز خاصی نشده است. حالا هم زیر بار نمیرود و میگوید کار او نبوده است.
*مادرت چطور در جریان قرار گرفت؟
من خیلی پریشان بودم. چند روزی بود که حالم خیلی بد بود. نمیتوانستم مدرسه بروم. موضوع را به یکی از دوستانم گفتم، او هم به مادرش گفته بود و مادر او هم به مادر من گفت.
*حالا مادرت شکایت کرده است؟
بله مادرم شکایت کرده است. فرید را بازداشت کردند. من اشتباه کردم. گول خوردم. نباید این کار را میکردم. از اول باید درباره فرید به مادرم میگفتم.
*فرید اتهام را قبول کرده است؟
قبول نمیکند. او پیامکهای ما را نشان داده و میگوید خواست خودم بوده اما دروغ میگوید.
*پزشکی قانونی ادعای تو را تایید نکرده است.
بله درست است تایید نکرده، ولی فرید من را آزار داد.