اعتماد آنلاین: مرد افغانستانی دوستش را به خاطر درگیری بر سر پول به قتل رساند و حالا منتظر محاکمه و تعیین سرنوشتش است.ازدواج خواهر قاتل با برادر مقتول؛ شرط اعلام گذشت
سه سال از آخرین دیدار «عزیز» با پدر و مادرش میگذرد. او در همه این سالها در زندان بوده و کسی سراغش را نگرفته است. عزیز متهم است دست به قتل یکی از اقوامش زده و حالا منتظر محاکمه است. خانواده این متهم افغانستانی او را طرد کردهاند.
عزیر داستان قتل را بازگو کرده است:
*متهم به قتل هستی. چه کسی را کشتی؟
با مقتول دوست بودم. قوم و خویش هم بودیم. دعوا کردیم و من هم زدم ولی نمیخواستم بکشم.
*سر چه مسالهای دعوا کردی؟
سر پول! پولهایم را برداشته بود و نمیداد. زیر بار هم نمیرفت که او پولها را کش رفته است.
*مگر پولهایت کجا بود؟
من و مقتول با هم زندگی میکردیم. یک اتاق نگهبانی بود که با هم آنجا بودیم، من هم پولهایم را در کمد خودم قایم کرده بودم. او پولها را برداشت.
*از شب حادثه بگو. قتل چطور اتفاق افتاد؟
گفتم پول را بده. بهانه آورد و گفت ندارد. بعد فهمیدم برای خودش دوچرخه خریده. فهمیدم دروغ میگوید که پول ندارد. خلاصه دعوا کردیم و اینطوری شد.
*میگویی قصد قتل نداشتی. او را به بیمارستان بردی؟
بردم ولی زنده نماند. مُرد.
*خانوادهات برای نجات تو از قصاص تلاشی کردهاند؟
سه سال است پدر و مادرم را ندیدهام، آنها افغانستان هستند. تلفنی هم حرف نزدهایم ولی فکر میکنم کارهایی کرده باشند چون من تنها پسر آنها هستم؛ منتها خبر ندارم چی شده است.
*اولیای دم قصاص خواستهاند؟
آنها هم افغانستان هستند. پیغام فرستادم خواهرم را بدهند به برادر مقتول تا رضایت بگیرند پدرم جواب نداد. حالا باید ببینیم چه میشود.
*خواهرت رضایت دارد؟
من را خیلی دوست دارد، میدانم که راضی میشود.