تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SHAHRDARINEWS.COM


کشف این مقبره باستانی، تاریخ را بازنویسی می‌کند
تاريخ خبر: شنبه، 28 آبان 1401 ساعت: 08:25

 فرارو: هیچ زمان بندی‌ای نمی‌توانست بهتر از این مورد باشد. مصر شناسان که صدمین سالگرد کشف مقبره توت عنخ آمون را جشن می‌گیرند اکنون یک کشف جدید باستان شناسی امیدوارکننده دارند که به نظر می‌رسد در مصر انجام شده است. در جریان حفاری‌های صورت گرفته تونلی در زیر معبد تاپوسیریس مگنا در غرب شهر باستانی اسکندریه کشف شده که به گفته آنان می‌تواند به مقبره ملکه کلئوپاترا منتهی شود. نیاز به شواهد بیش‌تری وجود دارد، اما چنین کشفی به خودی خود یک یافته بزرگ خواهد بود و همراه با ظرفیت بالقوه بازنویسی آن چه در مورد مشهورترین ملکه مصر (کلئوپاترا؛ آخرین فرعون مصر باستان و یکی از قدرتمندترین و بزرگترین پادشاهان زن در تاریخ جهان) می‌دانیم.

کشف این مقبره باستانی، تاریخ را بازنویسی می‌کند
 
به نقل از کانورسیشن، به گفته پلوتارک مورخ و زندگی نامه نویس یونان باستان که زندگی نامه "مارک آنتونی" ژنرال رومی همسر کلئوپاترا را نوشت (و مسئول طولانی‌ترین و مفصل‌ترین شرح آخرین روز‌های سلطنت کلئوپاترا بوده) آنتونی و کلئوپاترا هر دو در داخل مقبره کلئوپاترا به خاک سپرده شدند.
 
به گفته پلوتارک در روزی که آگوستوس و نیرو‌های رومی او به مصر حمله کرده و اسکندریه را تصرف کردند آنتونی بر روی شمشیر خود افتاد و در آغوش کلئوپاترا درگذشت و سپس در مقبره دفن شد. دو هفته پس از آن کلئوپاترا برای تقدیم نذورات به مقبره رفت و جان خود را به دلیلی که هنوز ناشناخته مانده از دست داد (یک تصور غلط رایج این است که او توسط یک افعی جان اش را از دست داد) سپس او نیز در مقبره آنتونی به خاک سپرده شد.
 
در روز‌های پس از آن "مارکوس آنتونیوس آنتیلوس" پسر آنتونی و بطلیموس پانزدهم (معروف به سزایون یا سزار کوچک) هر دو توسط نیرو‌های رومی به قتل رسیدند و ممکن است دو مرد جوان نیز در آنجا دفن شده باشند.
 
اگر مقبره کلئوپاترا در زیر امواج دریای مدیترانه همراه با بیش‌تر شهر هلنیستی اسکندریه ناپدید نشده باشد و روزی پیدا شود یک کشف باستان شناسی تقریبا بی سابقه خواهد بود.

کشفی که می‌تواند تاریخ را بازنویسی کند
 
در حالی که مقبره‌های بسیاری که از فرمانروایان مشهور تاریخی هنوز پابرجا هستند مقبره آگوستوس، آنتونی و دشمن فانی کلئوپاترا در رم یکی از نمونه‌های آن است. محتویات آن اغلب قرن‌ها پیش غارت و گمشده‌اند.
 
یکی از استثنا‌های قابل توجه مقبره فیلیپ دوم مقدونی پدر اسکندر مقدونی است که در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی در ورجینا در یونان به صورت دست نخورده کشف شد و امکان انجام ده‌ها سال تحقیق علمی در مورد محتوای آن را فراهم آورد و باعث ارتقای دانش ما در مورد اعضای خاندان سلطنتی مقدونیه و دربار آن شد. اگر مقبره کلئوپاترا کشف شود و سالم باشد همین امر صادق است.
 
مقدار اطلاعات تازه‌ای که مصر شناسان، باستان شناسان و مورخان باستان می‌توانند از محتوای آن به دست آورند بسیار زیاد است. بیش‌تر اطلاعات ما درباره کلئوپاترا و سلطنت او از منابع ادبی یونان و روم باستان هستند که پس از مرگ او نوشته شده و ذاتا موضعی خصمانه نسبت به ملکه مصر داشته اند. ما شواهد زیادی در دست نداریم که دیدگاه مصری‌ها را در مورد کلئوپاترا آشکار کند، اما آن چه که در اختیار داریم مانند نقش برجسته‌های افتخاری روی معابدی که او ساخته و نذورات وقف شده توسط رعایا دیدگاه بسیار متفاوتی از او به ما می‌دهد.

اخلاق کشف بقایای کلئوپاترا
 
تا به امروز، مقبره دیگری از فرمانروای بطلمیوسی پیدا نشده است. بر اساس گزارش‌ها، همه آنان در محله قصر اسکندریه قرار داشتند و گمان می‌رود که با بقیه قسمت‌های شهر زیر دریا قرار داشته باشند. معماری و محتویات مادی مقبره به تنهایی مورخان را برای دهه‌ها مشغول نگه می‌دارد و اطلاعات بی‌سابقه‌ای در مورد آیین سلطنتی بطلمیوسی و تلفیق فرهنگ مقدونی و مصری ارائه می‌دهد. با این وجود، اگر بقایای کلئوپاترا نیز آنجا بود می‌توانستند چیز‌های بیش تری به ما بگویند از جمله علت مرگ او، ظاهر فیزیکی اش و حتی قادر بودند به پرسش‌ها درباره نژاد او نیز پاسخ دهند.
 
با این وجود، آیا باید امیدوار باشیم که بقایای کلئوپاترا را پیدا کنیم و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم؟ از توت عنخ آمون گرفته تا مصریان باستانی معمولی که مومیایی‌های شان در طول قرن‌ها حفاری شده‌اند سابقه طولانی سوء مدیریت و بدرفتاری وجود داشته است.
 
در حالی که خوشبختانه روز‌هایی که مومیایی‌ها به‌عنوان یک سرگرمی در مهمانی‌های شام ویکتوریایی باز می‌شدند گذشته است نگرانی‌ها به طور فزاینده‌ای توسط کسانی که در حوزه میراث فرهنگی کار می‌کنند در مورد رفتار مناسب با اجدادمان مطرح می‌شود. در حالی که کشف مقبره کلئوپاترا برای مصر شناسان و سایر پژوهشگران بسیار ارزشمند است آیا منصفانه می‌باشد که فرصت ایجاد آرامش و حفظ حریم خصوصی در مرگ برای ملکه‌ای که آن آرامش را در زندگی دنیوی به دست نیاورده بود از وی دریغ کنیم؟