روزنامه اعتماد در گزارشی با اشاره به حادثه قتل مادر ۷۵ساله با ۳۰ ضربه چاقو در جنوب تهران، این نکته را بررسی کرده است که بیشتر قتلهای غیرناموسی به خاطر مشکلات اقتصادی رخ میدهد.
در بخشی از این گزارش آمده:
* پلیس آگاهی تهران سه روز پیش طی خبری اعلام کرد: «یک زن در خانه خود در خیابان طوس در جنوب تهران با 30 ضربه چاقو به دست پسرش به قتل رسیده و هنوز انگیزه این قتل مشخص نشده است.»
* «مجید ابهری» آسیبشناس اجتماعی در واکنش به خبر منتشر شده مبنی بر قتل یک مادر به دست پسر میگوید: «قتل به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی در جامعه علاوه بر عوارض عاطفی و روحی بر افراد جامعه موجب بدآموزیها و ایجاد انحرافات رفتاری در جامعه میشود. در میان انواع قتلها خانوادهکشی یکی از زشتترین و دلخراشترین نوع آن بوده و موجب آزارهای روحی والدین مخصوصا افرادی که دارای فرزند میباشند، میشود. قتل پدر و مادر به دست فرزندان یا فرزند به دست پدر و مادر یکی از تابلوهای آزاردهنده در این زمینه و محور میباشد. در میان اخبار رسانهها و موضوع حوادث جامعه گاهی به برخی اخبار برخورد میکنیم که واقعا موجب ایجاد شکافهای عاطفی در انسان میشود.
* این شکافها و حفرهها باعث میشود که انسان در جامعه به این موضوع بیندیشد که آیا زحمتهای او برای فرزندش بیهوده است؟ یا اینکه چه عواملی باعث میشود فرزندی دست خود را به خون والدین آغشته کند یا والدین دست به قتل فرزند بزنند. در جدیدترین مورد قتلهای خانوادگی قتل یک مادر 75 ساله به دست فرزند جوانش موجب تنشهای عصبی و روحی در جامعه شد.
* البته با سوابق ذهنی و شواهد مشابه میتوان حدس زد که اینگونه جنایات از چه نکاتی برخوردار میشوند. قتل مادر یا پدر به دست فرزندان جوان خود معمولا هنگامی اتفاق میافتد که فرزند در باتلاق اعتیاد فرو رفته و هیچ چیز جز تامین وسایل و مواد موردنیاز خود نمیتواند او را آرام کند. مادر پیری که تمام عمر و جوانی خود را در راه رشد و نمو و بزرگ کردن پسر خود سپری کرده به دست فرزندش به طرز دلخراشی به قتل میرسد؛ مگر این مادر سالخورده چه گناهی داشته!»
مشکلات اقتصادی باعث میشود آستانه تحمل افراد پایین بیاید
* مدیر روستا بازپرس دادسرای عمومی تهران درخصوص انگیزههای مختلف در قتل به ویژه قتلهای خانوادگی اعلام کرده بود: «قتلهای خانوادگی انواع و دستههای گوناگونی دارد و با نیتها و انگیزههای مختلفی به وقوع میپیوندد. برای پیشگیری از تکرار اینگونه جنایتها هیچ راهی جز شناخت عوامل و زمینههای وقوع آنها نیست. اگر قتل را بخواهیم به دو قسمت تقسیم کنیم شامل قتلهای از پیش برنامهریزی شده و قتلهای اتفاقی است.
* اتفاقی بودن قتلها شامل قتلهای خانوادگی هم میشود. قتلهای ناموسی نیز به دو دسته کلی عنوان میشود. البته در قتلهای ناموسی و خانوادگی برنامهریزی بیشتر است و زمانی که ببینند شخص روابط غیرمتعارف دارد او را با نقشه میکشند. درباره قتلهای خانوادگی غیر از همسرکشی باید دید انگیزه چه بوده است تا در موارد مشابه اقدامات پیشگیرانه انجام شود. به عنوان مثال در قتلی، پدری دختر معلولش را که از پس هزینههای درمانش بر نمیآمد به دلیل بگومگویی که به خاطر خرید لپتاپ داشتند کشت.
* ریشه قتل را که بررسی کردیم مشخص شد موضوع به مشکل اقتصادی بازمیگردد. او از پس درمان و هزینههای رفاهی فرزندش بر نمیآمد و گرفتار مشکلات اقتصادی بود و احتمالا آستانه تحملش پایین آمده بود و دچار عصبانیت دایمی بوده و یک لحظه از کوره در رفته و فرزند را خفه کرده است. لذا درنهایت با بررسی انگیزهها میتوان در موارد مشابه انگیزهها و دلایل را از بین برد. مشکل اقتصادی باعث میشود آستانه تحمل جامعه پایین بیاید و در پی آن تاثیر این موضوع بر میزان وقوع قتلهای خانوادگی گفت: این موضوع در بحث خودکشی بیشتر و در موضوع قتل کمتر دیده میشود، معمولا به دلیل مسائل اقتصادی و اثرات ناشی از آن فرد خودش را میکشد یا اینکه مشکل اقتصادی آنقدر فشار میآورد و فرد دچار مشکلات روحی و روانی میشود و بعد خودکشی میکند.
* این موضوع در خودکشی ملموستر است اما در قتل هم تاثیر بسزایی دارد. زمانی که دچار مشکل اقتصادی میشویم عصبانی هستیم و در این زمان بر خود کنترل نداریم غالب قتلهای ما اتفاقی هستند به دلیل اینکه آستانه تحمل پایین میآید و حتی گاهی تحمل افراد را چه در خانواده و چه در جامعه نداریم. شما به خیابان که میروید کوچکترین حرفی را که به زبان بیاورید برایتان چاقو میکشند و کمتر پیش میآید که قتلها برنامهریزی شده باشند.»