روزنامه «جوان» در یادداشتی به قلم«حسن رشوند» نوشت:
«ما همسایه شما در خیابان مجاور هستیم. پیشنهاد میکنیم که در خانه شما مین کار بگذاریم تا تروریستها را اگر قصد هجوم به خانه شما را داشته باشند،نابود سازیم و برای اینکه نگرانی شما هم از بین برود هر روز به شما اطلاع میدهیم که کار چگونه پیش میرود و حتی حاضریم شما را به مراسم مینگذاری دعوت کنیم. زمانی که کار تمام شد به شما خبر خواهیم داد. پس نگران نباشید. در خانه خود بمانید و مانند گذشته زندگی کنید چرا که ما دوست شما هستیم. البته ما خود تشخیص خواهیم داد که چه زمان باید دکمه انفجار مین را فشرد.» این اظهارات ژنرال «بالویفسکی»، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه در زمان فشار غرب به روسها برای استقرار سیستم سپر دفاع موشکی امریکا در لهستان بود. روسها در آن مقطع به درستی میدانستند که استقرار یک سیستم سپر دفاع موشکی در بیخ گوش و عمق استراتژیکشان چه معنا و مفهومی خواهد داشت و در آینده نزدیک چه هزینه سنگینی را در صورت موافقت و پذیرش این اقدام امریکا باید بپردازد. آنچه این روزها درباره بازرسیهای سرزده از مراکز نظامی- امنیتی یا مصاحبه با دانشمندان هستهای مطرح میشود و برخی مسئولان نیز بیتفاوت از کنار آن میگذرند و با هزار توجیه و تحلیل،به دنبال عادیسازی چنین اقدامی هستند، از جنس همان استقرار سیستم سپر دفاع موشکی است که روسها نگران آن بودند، یعنی کاشتن مین در خانه شما و سپردن دکمه انفجار آن به دشمن تا با هر انگیزه در هر زمانی که اراده کردند، اقدامات طراحی نموده خود را در ایران دنبال کنند.
امروز وقتی خروج معاون پارلمانی رئیسجمهور از مجلس را در پی مخالفت دولت با طرح «الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هستهای ملت ایران» در کنار رفتار یکپارچه و هماهنگ کنگره امریکا و همراهی دولت و کنگره این کشور برای فشار به ایران اسلامی آن هم فراتر از عرف معمول و خارج از قواعد بینالمللی میگذاریم، تأسف میخوریم که چرا باید دشمن در زیادهخواهیهای خود از ملتی چنین پافشاری کند و دولت ما به جای استفاده از ابزار مجلس برای پیگیری مطالبات بحق هستهای خود، اقدام شایسته و بحق مجلس را خارج از قاعده و قانون اعلام کرده و نماینده پارلمانیاش به اعتراض، صحن مجلس را ترک کند. آیا قرار است ما خودمان نیز در مینگذاری دشمن در خانههایمان کمک کنیم؟ همان مقطع که تیم هستهای کشورمان در مذاکرات ژنو و لوزان با ذوقزدگی توافق هستهای را به دور از آسیبهای موجود آن تأیید میکرد همه اعتراضات متوجه این نکته بود که باید از برخی رفتارهای نسنجیده همچون بزرگنمایی مشکلات اقتصادی کشور که میتواند پیام نادرستی برای طرف مقابل باشد، پرهیز شود.
اکنون نیز به جای آنکه دولت برای فشار به طرف 1+5 به ویژه امریکا، مجلس را در کنار خود داشته باشد و از این ظرفیت برای فشار به حریف پای میز مذاکره استفاده کند،توپ را به دروازه خودی شلیک میکند تا حریف تصور کند درون این دروازه کسی نیست و با دروازه خالی مواجه است. مگر همه آنچه که دشمن علیه ما انجام میدهد، بر اساس قواعد است. بارها دیدهایم که رئیسجمهور امریکا، کنگره را تهدید میکند که اگر فلان مصوبه به تصویب برسد، آن را «وتو» خواهم کرد، اما در یک سیاهبازی کاملاً هدفمند کنگره به کمک دولت امریکا آمده و همان مسیری طی میشود که در سیاستگذاریها برای فشار به ایران ترسیم کردهاند.
رفتار روز گذشته دولت فقط یک نکته را به ذهن متبادر میکند و آن اینکه، مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد یا ما در مذاکرات ژنو و لوزان چه قولی به امریکا و طرف غربی دادهایم که احساس میشود با این اقدام مجلس کل توافق هوا شود. اگر قرار نیست که ایران اسلامی تن به هر توافق بدی بدهد، پس دولت نباید نگران اقدام مجلس باشد و مجلس را باید بازویی برای مطالبه حقوق خود بداند و در این فرآیند طبیعی است که تکلیف برخی موارد از جمله بازرسی از مراکز نظامی- امنیتی و اقداماتی از این دست کاملاً روشن است و نظام اراده کرده است در مقابل این زیادهخواهی دشمن محکم بایستد، چرا که هیچ انسان عاقلی اجازه نمیدهد با دست خویش مین در خانهاش بکارد و کلید انفجارش را به دست دشمن آماده حمله بدهد.