به گزارش خبرنگار مهر، نشر تاریخ ایران کتاب «بندهداری در عهد قاجار: بررسی موقعیّت اجتماعی بندگان و زوال بندهداری در ایران» اثر مرضیه مرتضوی قصابسرایی را با شمارگان هزار نسخه، ۵۵۶ صفحه و بهای ۱۴۰ هزار تومان منتشر کرد.
بندگی و بندهداری سابقهای دیرینه در تمدن بشری دارد. این روند از عهد باستان تا قرن بیستم میلادی در بسیاری از کشورهای جهان من جمله ایران وجود داشت. در طول تاریخ ایران از عهد باستان تا نیمه اول قرن ۱۴ قمری بندگان جز لاینفکی از جامعه ایران بودند که در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، نظامی و سیاسی به ایفای نقش پرداختند. این بندگان، اعم از نژادهای سیاه و سفید، عمدتاً حاصل اسارت در جنگهای برون مرزی بودند که پس از ورود به خاک ایران به عنوان کنیز، غلام و خواجه برای انجام انواع مشاغل پست و خدمات خانگی و غیر خانگی به فروش میرسیدند. به غیر از این در نزاعها و نبردهای درون مرزی میان قبایل با یکدیگر و یا با نیروهای حکومتی نیز شماری از افراد بومی به اسارت درآمده و به عنوان بنده فروخته میشدند.
جریان ورود بندگان خارجی، بویژه بندگان سفیدپوست به خاک ایران، تا اواسط حکومت فتحعلیشاه با شدت و ضعفهایی ادامه داشت. با جدایی قفقاز از خاک ایران، اصلیترین مرکز تهیه بنده سفید، و توقّف ورود بنده از این سمت روند خرید و واردات بنده سیاه از آفریقا سرعت بیشتری گرفت و از این زمان شاهد حضور طیف گستردهای از کنیزان، خواجگان و غلامان سیاهپوست در مشاغل خانگی، نظامی و درباری هستیم.
بندگان گرچه یکی از طبقات ضعیف و فرودست جامعه بشمار میرفتند اما در برخی مقاطع تاریخی چون تاریخ دوره میانه، با حضور پر رنگ خود در روند تحوّلات سیاسی و نظامی با مشارکت در قدرت سیاسی موفّق به تشکیل حکومتهایی مستقل شدند. اما در مجموع میتوان گفت که عموم بندگان حاضر در جامعه ایران طی قرنها در یک سکون و ثبات اجتماعی بسر میبردند که ناشی از اجبار و یا رضایت آنها از وضع موجود بود، چه مستندات تاریخی دالّ بر شکایت آنان از وضعیّت بندگی خود لااقل تا دوره قاجار وجود ندارد. اما از اواسط این دوره با ارتباطات بیشتر با دنیای غرب و ظهور جریان تجدّدخواهی که منجر به بروز تحوّلاتی در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و به دنبال آن ارتقا آگاهیهای عمومی شد، وضعیّت بندگان نیز تغییراتی کرد.
در این زمان گروهی از روشنفکران ایرانی چون میرزا فتحعلیآخوندزاده، میرزا ملکمخان، میرزا یوسف خان مستشارالدوله، میرزا آقاخان کرمانی با تأثیر از آرای روشنفکران غربی تلقی جدیدی نسبت به انسان، جهان و هستی و نیز مفهوم جدیدی از انسان و حقوق بشر را مطرح کردند که برخلاف برداشت سنتّی آن، انسان دیگر رعیت و رمه نبود، بلکه فارغ از هرگونه قید و بند تحمیلی حق استیفای حقوق اولیه و حق قیام برای دگرگونی وضع خویش علیه حاکم را داشت.
آنان با طرح مفاهیمی چون حقوق بشریت، آزادی بدن و روح، حقوق طبیعی و حرّیت طبیعی، مساوات و برادری با همنوع خود، نقش تأثیرگذاری در بیداری و آگاهی توده مردم، از جمله بندگان نسبت به حقوق انسانی خود و ترغیب آنان به تغییر وضعیّت اجتماعی خود داشتند. در راستای این امر بود که بندگان تدریجاً جسارت یافتند تا درصدد استیفای حقوق طبیعی خود یعنی دستیابی به آزادی و رهایی از قید بندگی برآیند و با مبادرت به اقداماتی چون نگارش عریضه و تظلم خواهی، فرار و تحصن در سفارت و قونسولگریهای روس و انگلیس در سراسر کشور و نیز در موارد نادری مشارکت در جریان انقلاب مشروطه (از سوی برخی از بندگان شاخص) به طرح مطالبات خود پردازند. ادامه این روند بویژه با الغای رسمی و جهانی بردهداری در سال ۱۹۲۶ م. منجر به کم رنگ شدن بندهداری در جامعه ایران در واپسین سالهای حکومت قاجاریه و نهایتاً زوال نظام بندهداری در ایران شد.
نویسنده در کتاب «بنده داری در عهد قاجار» نظام بندهداری در این دوران را طی پنج فصل مورد بحث و بررسی قرار داده است. فصل اول تحت عنوان «بردهداری در جهان» در دو بخش به بررسی روند بردهداری در جهان غرب و شرق میپردازد. بخش نخست با عنوان «بردهداری در غرب» نظام بردهداری در اروپا و آمریکا از دوره باستان تا قرون متأخّر را بررسی میکند. بخش دیگر با نام «بردهداری در شرق» نخست نظام بردهداری در دوره باستان، مشخصاً ایران باستان (دوره هخامنشی تا ساسانی) و جزیرهالعرب قبل از ظهور اسلام و سپس مقوله بندگی و نظام بندهداری در دوره اسلامی با تأکید بر ایران، از دوره طاهریان تا زندیه را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. این فصل با بیان تفاوت در نگرش، نوع رفتار و شیوه استفاده از بندگان در جهان غرب و شرق درصدد است تا تفاوت بار مفهومی دو واژه «برده» و «بنده» را که در بسیاری از موارد به اشتباه مترادف با هم بکار گرفته میشوند، بیان کند.
فصل دوم با عنوان «بندهداری در عهد قاجار» مشروحاً به نظام بندهداری در دوره قاجار و عوامل خارجی و داخلی مؤثّر بر ایجاد تغییرات تدریجی در وضعیّت بندگان میپردازد. در این فصل به موضوعات مهمی چون گسترش آرا و آگاهیهای جدید در ایران متأثّر از اندیشههای متفکّران عصر روشنگری، ورود مدرنیته و پیامدهای آن در ایران و نقش روشنفکران در آگاه سازی مردم نسبت به حقوق فردی و اجتماعی خود، سیاستهای دول خارجه و پیامدهای آن پرداخته است.
فصل سوم تحت عنوان «منابع و شیوههای تأمین بنده در عهد قاجار» در دو بخش ارائه شده است. بخش نخست به معرفی و شناسایی مناطق تأمین بنده با بیان ویژگیهای جغرافیایی و سیاسی و نوع روابط و نحوه تعامل حکومت ایران با این مناطق و بخش دوم به شیوههای مختلف تأمین بنده در این دوره پرداخته است. مطالب این فصل توضیح میدهند که چگونه بندگان مورد نیاز جامعه، اعم از ایرانی و غیر ایرانی، از مناطق شمال و شمال شرق، جنوب و جنوب شرق، شرق و شمالغرب کشور و از دو مسیر زمینی و دریایی به طریق اسارت، آدمربایی، خرید، ازدواج، پیشکش و گرو دادن فرزند بدست میآمدند. در این میان بحثی به نحوه بنده شدن ایرانیان به دست هموطنان و غیر هموطنان خود اختصاص یافته که نشان میدهد چگونه ایرانیان به طرق مختلف به بندگی درآمده و به بازارهای بندهفروشی آسیای مرکزی و سواحل عربی خلیج فارس برده میشدند.
فصل چهارم با عنوان «وضعیّت حقوقی، زندگی و مشاغل بندگان در دوره قاجار» در دو بخش کلّی ابتدا به بیان وضعیّت حقوقی بندگان، حقوق متقابل مالک و بنده و شیوه رفتار با بندگان از نظر فقه اسلامی عموماً و در دوره قاجار خصوصاً و نیز نحوه انتقال بندگان از مالکی به مالک دیگر و یا آزادی آنها در قالب اسناد حقوقی چون مبایعه نامه، صلحنامه، عقدنامه، وقف-نامه و… میپردازد. بخش دوم به شرایط زندگی و موارد مختلف استفاده از خدمات بندگان اختصاص دارد. در این بخش نخست بندگان براساس سه مشخصه قومیّت، نژاد و جنس به ایرانی و غیر ایرانی، سیاه و سفید، خواجه، غلام و کنیز دستهبندی و بر اساس آن به موارد استفاده از هر دسته در انواع مشاغل شهری و روستایی میپردازد.
فصل پنجم نیز با عنوان «تغییر موقعیّت اجتماعی بندگان در عهد قاجار» در ابتدا به اقدامات ضد بردهداری انگلستان در خلیج فارس، ممانعت از حمل و تجارت برده سیاه در خلیج فارس و تأثیر آن بر وضعیّت بندگان در عهد قاجار میپردازد. در واقع از این زمان بندگان با آگاهی نسبی از تحوّلات جهانی در زمینه برده ستیزی و نیز شنیدن آزادسازی بندگان در ممالک دیگر، نسبت به وضعیّت بندگی خود معترّض شده و با فرار و تحصن در سفارتخانهها و کنسولگریهای انگلیس و روس، خواهان به دست آوردن آزادی خود شدند. در این ضمن باید به عملکرد نادرست اقتصادی حکومت مظفرالدینشاه، وقوع انقلاب مشروطه و نیز سیاست صرفهجویی در هزینههای مملکتی بر اساس مصوّبات مجلس اول شورای ملّی اشاره کرد که منجر به اخراج و بیکاری شمار زیادی از خواجگان، غلامان و کنیزان درباری و پیوستن معدودی از آنان به مخالفان مشروطه و در نهایت تأثیر همه این عوامل بر تغییر وضعیّت بندگان و کم رنگ نقش و حضور آنان در واپسین سالهای حکومت قاجاریه و نهایتاً لغو نظام بندهداری در سال ۱۳۰۷ خورشیدی شد.