رویداد ۲۴: رسانههای جمعی ژاپن با خبری خونین، جهان را شگفتزده کردند. شینزو آبه نخست وزیر و رئیس سابق حزب لیبرال دموکراتیک ژاپن حین سخنرانی ترور شد.
آبه که در سن ۶۷ سالگی ترور شد، متولد سال ۱۹۵۴ در شهر توکیو در خانوادهای قدرتمند از نسل ساموراییهای قدیمی ژاپن بود. پدر او «شینتارو آبه» وزیر خارجه ژاپن بود که اتفاقا با سفر به ایران برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق تلاش کرد که البته چندان نتیجه بخش نبود.
پدر بزرگ وی «نوبوسوکه کیشی» از رهبران دولت ژاپن در دوران جنگ جهانی دوم بود که قبل از شروع جنگ رهبر دولت دستنشانده ژاپن واقع در شمال چین و در دوران جنگ وزیر تسلیحات دولت نخست وزیر توجو بوده است.
ترور آبه توسط تسویا یاگامی عضو سابق نیرو دریایی این کشور با استفاده از یک اسلحه دو لول دست ساز ساده انجام شد تا به این ترتیب نام «یاگامی» در کنار نامهایی همچون «لی هاروی اسوالد» قاتل کندی و «خالد اسلامبولی» قاتل انور سادات قرار گرفت.
نکته مهم این بود که ترور آبه زمانی رخ داد که صحنه سیاسی این کشور این روزها صحنه درگیریهای شدید و رسواییهای مختلفی است که از دوران نخست وزیری طولانی مدت آبه گریبان این کشور را فرا گرفته است.
ترور شینزو آبه در کشوری که طی سالهای اخیر کمترین سطح خشونت سیاسی و اجتماعی را تجربه کرده است و قانون اساسی صلحگرایانه آن محصول شکست آن در جنگ جهانی دوم است، باعث بهت و حیرت جهانیان شد. در تحلیل چنین بهت و حیرتی باید اشاره کرد که آخرین مورد ترور یک سیاستمدار در این کشور، ترور اینجیرو آسانوما رهبر حزب سوسیالیست ژاپن در سال ۱۹۶۰ حین سخنرانی بود. همچنین آخری عملیات تروریستی در این کشور توسط یک فرقه ممنوعه در سال ۱۹۹۵ با استفاده از گاز اعصاب در مترو توکیو رخ داد که در آن زمان به کشتار توکیو معروف شد.
شاید بسیاری از مخاطبان ایرانی، شینزو آبه را با سفر سال ۲۰۱۹ به ایران و گفتگو با آیتالله خامنهای برای میانجیگری توافق هستهای به خاطر بیاورند. اما باید به یاد داشت که شینزو آبه را از بسیاری جهات باید یک نخست وزیر غیرمتعارف در تاریخ سیاسی ژاپن بعد از جنگ دوم جهانی قلمداد کرد. اما چرا؟ برای پاسخ به این سوال باید قدری عقبتر رفت.
ساختار سیاسی ژاپن توسط دو حزب اصلی لیبرال و لیبرال دموکراتیک و تعدادی احزاب کوچکتر اداره میشود. حزب لیبرال دموکراتیک در بیشتر سالهای پس از جنگ جهانی دوم به غیر از چند سال در اوایل دهه هفتاد میلادی و چند سالی در ابتدای قرن بیست و یکم موفق شده دولت تشکیل بدهد. در چنین شرایطی در سال ۲۰۰۶ برای اولین بار شینزو آبه جانشین کوایزومی نخست وزیر قدرتمند ژاپن شد و ریاست حزب را به دست گرفت و سپس دوباره از سال ۲۰۱۲ تا سال ۲۰۲۰ به دلیل وضعیت جسمی -و به قول برخی به دلیل بالا گرفتن بحران سیاسی ناشی از افشای چندین مورد فساد سیاسی و اقتصادی درون حزب- از قدرت کنارهگیری کرد و رهبری حزب و دولت را به فومیو کیشیدا معاون خود سپرد.
آبه که خود محصول شرایط سیاسی خاص دوران پس از جنگ دوم جهانی بود، از جمله رهبران کاریزماتیک حزب به شمار میرود که موفق شده است بر خلاف عمده رهبران این حزب طولانیترین و با ثباتترین دولتهای ژاپن را تشکیل دهد.
ترور در شرایطی صورت گرفت که او خود را برای ورود دوباره به عرصه رقابتهای سیاسی آماده میکرد؛ آن هم در شرایطی که به دلیل اوجگیری برخی افشاگریهای داخلی در زمینه فساد اقتصادی برخی مقامات، حزب لیبرال دموکراتیک در وضعیت نامطمئنی قرار داده بود.
شینزو آبه را باید از جمله سیاستمداران ملیگرا، محافظهکار و البته کاریزماتیک ژاپن دانست که در سالهای اخیر با عملکرد خود سبب شده بود که اعتماد عمومی بار دیگر به عرصه سیاسی ژاپن بعد از مدتها بیثباتی سیاسی بازگردد. در هر حال با مرگ آبه به نظر میرسد که نخست وزیری و ریاست کیشیدا بر دولت و حزب لیبرال دموکراتیک این کشور بدون رقیب جدی ادامه داشته باشد؛ اگرچه برخی کارشناسان نیز بر این باورند که میتوان انتظار داشت که رقابتهای درونی حزب لیبرال دموکراتیک ژاپن برای جانشینی فرد قدرتمندی چون آبه به شدت بالا خواهد گرفت. این در حالی است که حزب حاکم لیبرال دموکراتیک ژاپن در حال حاضر فاقد جانشین مناسبی در منطقه غربی ژاپن -جایی که آبه فعالیت سیاسی خود را به منظور بازگشت به عرصه سیاست دوباره شروع کرده بود- است.
فقدان جانشین معتبری برای شینزو آبه این موضوع را به ذهن متبادر میکند که حزب در نهایت ناچار شود فردی از نزدیکان یا اعضای خانواده آبه را به منظور پوشش خود در منطقه در برابر احزاب رقیب وارد کارزار رقابتهای سیاسی کند. با این حال باید دید که در روزهای اتی صحنه سیاسی ژاپن به کدام سو گرایش خواهد داشت.
شینزو آبه به همراه ترامپ زمینهساز اتحاد چهار جانبه آسیایی موسوم به «کواد» متشکل از ایالات متحده آمریکا، امپراطوری ژاپن، هندوستان و استرالیا بودند که به طور عمده علیه چین هدفگیری داشتند اما در عین حال وی خواهان برقراری نوعی توازن در سیاست خارجی حتی در حوزه امنیتی منطقهای بود.
در حالی که تهدید اصلی ژاپن به صورت سنتی کره شمالی، چین و روسیه است، اما آبه ترجیح میداد که در کنار آمریکا به عنوان ضامن اصلی امنیت ژاپن از قدرت چین برای کنترل کره شمالی و از بازی با روسیه به منظور حفظ توازن با چین استفاده کند.
آبه از جمله رهبران اصلاحطلبی است که خواهان لغو ماده ۹ قانون اساسی این کشور مبتنی بر دفاعی بودن و نه تهاجمی بودن ارتش این کشور بود. همین موضوع تا کنون سبب شده که هزینههای دفاعی ژاپن در مقایسه با رقبای منطقه یا نظیر چین بسیار پایینتر باشد. گرچه ژاپن دارای حوزه دفاعی بسیار پیشرفتهای است، اما به دلیل محدودیتهای قانون اساسی از انجام هر گونه عملیات تهاجمی در همراهی با متحدان منع شده است؛ مسئلهای که مدتهاست مورد انتقاد متحدانی نظیر ایالات متحده نیز قرار گفته است.
بر خلاف فومیو کیشیدا نخست وزیر فعلی ژاپن، نظر آبه در مورد روسیه نیز بر موازنهسازی این کشور استواره بود. این در حالی است که فومیو کیشیدا به دلیل اختلافات طبیعی ارضی با روسیه با مغتنم شمردن وضعیت دیپلماتیک روسیه در اجلاس G7 خواهان اقدامات مقتضی به منظور کاهش قیمت نفت روسیه به نصف قیمت فعلی شده است؛ امری که با واکنش فوری روسیه روبرو شد.