تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SHAHRDARINEWS.COM


نجات نگهبان متهم به قتل از چوبه دار
تاريخ خبر: يکشنبه، 4 مهر 1400 ساعت: 10:02
شرق: مرد نگهبان که در درگیری با سارقی او را به قتل رسانده بود، با گذشت اولیای دم از مرگ نجات پیدا کرد و به‌ لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
 
به گزارش خبرنگار ما، رسیدگی به این پرونده از یک‌ سال قبل به‌ دنبال شنیده‌شدن صدای شلیک چند تیر در زمین‌های کشاورزی در ورامین آغاز شد. صدای شلیک شبانه باعث شد اهالی محله بلافاصله به زمین کشاورزی بروند. آنها با پیکر خونین مرد جوانی روبه‌رو شدند که گلوله خورده بود. نگهبان 60ساله به نام محسن که به سمت این فرد شلیک کرده بود، گفت مرد ناشناس و دوستش قصد سرقت از دامداری را داشتند که هدف شلیک قرار گرفتند. شاهدان با اورژانس تماس گرفتند اما مرد ناشناس به‌ خاطر شدت خون‌ریزی جان سپرد.
 
با مرگ مرد ناشناس مأموران پلیس در جریان واقعه قرار گرفتند و پیگیر ماجرا شدند. جسد با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل و محسن نیز بازداشت شد.
 
متهم در بازجویی‌ها گفت: من سال‌هاست در زمین کشاورزی بزرگی که در آن یک دامداری و یک کارگاه بزرگ قرار دارد مشغول به کار هستم. نیمه‌شب بود که دو مرد ناشناس که صورت‌هایشان را پوشانده بودند وارد زمین کشاورزی شدند. آنها قصد سرقت از دامداری را داشتند که سر‌و‌صدا کردم و به آنها ایست دادم اما آنها به سمتم حمله‌ور شدند و من برای دفاع از جانم ناچار به شلیک شدم ولی قصد کشتن هیچ‌یک از آنها را نداشتم.
 
متهم ادامه داد: در محوطه‌ای که من نگهبان هستم به دلیل اینکه کارگاه و دامداری هست و همه‌ چیز بسیار قیمتی است، صاحب محوطه برای من یک اسلحه تهیه کرده و مجوز هم گرفته بود و من از سالی که در این محوطه مشغول نگهبانی شدم با خودم اسلحه حمل می‌کردم.
 
در این منطقه به‌ دلیل صنعتی‌بودن منطقه سارق زیاد است و امنیت کافی نیست به‌همین‌دلیل هم با حمل سلاح توسط من موافقت شد. شب حادثه هم من قصد کشتن نداشتم. حتی تیر هوایی شلیک کردم که سارقان متوجه شوند اسلحه دارم و فرار کنند اما آنها حمله کردند و من مجبور به دفاع شدم.
 
در بررسی‌های پلیسی مشخص شد قربانی ۳۰‌ساله که کریم نام داشت چند سابقه سرقت در پرونده‌اش دارد. همچنین مشخص شد خصومتی بین متهم و قربانی وجود نداشت و علاوه بر این مدارک موجود نشان می‌داد مقتول برای سرقت به آن محوطه رفته بود. در ادامه مجوز حمل سلاح نیز از سوی صاحب‌کار متهم به پلیس ارائه شد.
با افشای این ماجرا و درحالی‌که اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کرده بودند، برای محسن کیفرخواست صادر شد؛ اما او قبل از جلسه دادگاه توانست رضایت اولیای دم را جلب کند و به‌این‌ترتیب از قصاص رهایی یافت و به‌ دلیل جنبه عمومی جرم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
 
در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: با توجه به رضایت اولیای دم از جنبه عمومی جرم و طبق ماده ۶۱۲ برای محسن تقاضای مجازات دارم.
 
وقتی متهم در جایگاه ایستاد، گفت: من سال‌ها بود نگهبان زمین کشاورزی بودم و اسلحه داشتم تا بتوانم از زمین کشاورزی، چراگاه، دامداری و کارگاه محافظت کنم. آن‌ شب خواب بودم که متوجه حضور دو دزد شدم. سر‌و‌صدا کردم تا آنها بترسند و فرار کنند اما به سمتم حمله کردند. من چند بار ایست دادم اما هیچ توجهی نکردند و ناچار به شلیک شدم؛ اما قصد قتل نداشتم.
 
متهم ادامه داد: من برای دفاع از خودم ناچار به این کار شدم. حتی صورت آنها را ندیده بودم و خصومتی با آن افراد نداشتم. واقعا ناچار به شلیک شدم.
 
محسن به قضات دادگاه گفت: در مدتی که زندان بودم، صاحب کارگاه و دامداری توانستند با پرداخت دیه رضایت اولیای‌ دم را جلب کنند و من از قصاص رهایی یافتم. حالا هم از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازات من تخفیف قائل شوند.
 
متهم در ادامه گفت: من سه فرزند دارم که هر سه بزرگ شده‌اند. دو پسر و یک دختر دارم. دخترم در آستانه ازدواج بود که این اتفاق برایم رخ داد و ازدواج او عقب افتاد؛ دو پسر دیگر هم دارم که یکی سر خانه و زندگی خودش است و دومی با مادرش زندگی می‌کند؛ البته سرباز است و خیلی در خانه نیست. زن و دخترم تنها هستند. در مدتی که زندان بودم آنها سختی زیادی کشیدند. حالا هم که بعد از حادثه سر کار نرفتم و بی‌کار هستم، زندگی‌ام رها شده است.
 
متهم در پاسخ به این سؤال که چطور موفق به جلب رضایت اولیای دم شده است، گفت: آنها خودشان متوجه شده بودند که من دشمنی با فرزندشان نداشتم و اصلا او را نمی‌شناختم. وقتی پلیس تحقیق کرد و متوجه شد که من حقیقت را گفته‌ام و مقتول برای سرقت آمده بود، اولیای دم هم کوتاه آمدند؛ البته صاحب محوطه، کار اصلی را انجام داد. او قبول کرد دیه پرداخت کند تا اولیای دم گذشت کنند.
 
اولیای دم هم قبول کردند و این‌طور بود که من از قصاص نجات پیدا کردم. بعد از آن همسرم دنبال کارهایم بود، درخواست آزادی کردم و قضات هم قبول کردند با وثیقه آزاد شوم. حالا هم سند خانه‌ام را گرو گذاشته‌ام و بیرون هستم. من دو سال خیلی سخت را گذراندم.
 
از دادگاه درخواست دارم با توجه به اینکه دو سال است نتوانسته‌ام کار کنم و هرچه پس‌انداز داشتیم هم تمام شده است، به من کمک کند. مجازات حبس به من ندهد و آزادم کند تا بتوانم دوباره به زندگی برگردم. زن و بچه‌ام خیلی در عذاب هستند و به‌همین‌خاطر درخواست دارم آزاد شوم تا بتوانم این مدت را برای آنها جبران کنم. صاحب‌کارم هم گفته است کمک می‌کند و دوباره به من کار می‌دهد.
 
با پایان دفاعیات متهم وکیل مدافع او نیز با تشریح شرایط متهم از قضات خواست تا در صدور حکم موکلش مساعدت کنند. قضات بعد از پایان دفاعیات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.