بهروز شجاعی؛ روزنامهنگار در مطلبی در روزنامه شرق از مدیریت بحران کرونا در ایران انتقاد کرد.
او نوشت:
* در شرایطی که هم آمار ابتلا، هم مرگومیر و هم البته تزریق واکسن رکوردهای جدیدی در کشور ثبت کرده و کرونا، سختتر از همیشه مردم و کادر درمان را درگیر کرده است، دکتر محمدرضا ظفرقندی در توییتی به این موضوع اشاره کرد و گفت: «مورتالیتی در کشورهایی که بدون محدودیت و مرزبندی، ملت را واکسینه کردند بسیار کاهش یافته است. آیا آنهایی که برای تحدید ورود واکسن بیانیه دادند، امروز پاسخگو هستند؟». اما اشاره رئیس کل نظام پزشکی به چه کسانی است؟ بیستم دیماه 1399 بود که رؤسای سه رکن سازمان نظام پزشکی به همراه رئیس مجمع انجمنهای علمی کشور در نامهای به ریاستجمهوری خواستار بهکارگیری تمام مساعی دولت برای تهیه واکسن مطمئن و مورد تأیید مراجع علمی از طرق مختلف و با استفاده از همه ظرفیتهای بخش دولتی و خصوصی و به دور از مسائل سیاسی شدند.
* در بخشی از این نامه بهصراحت آمده است: «جناب آقای رئیسجمهور امروز اولویت تهیه و خرید واکسن، نیازی حیاتی و ضروری است که باید صرفا براساس نگرشی علمی و براساس مصالح ملی و فارغ از مسائل سیاسی به آن پرداخته شود و در کوتاهترین زمان ممکن در اختیار مردم و اقشار آسیبپذیر و گروههای پرخطر و کادر خدوم و فداکار درمان قرار گیرد. اگرچه تلاشهای بیوقفه همکاران و دانشمندان کشور در جهت تولید واکسن داخلی بسیار ارزشمند و موجب تثبیت پایههای تولید واکسن در کشور خواهد شد، ولی جنابعالی واقفید که طی مراحل علمی و تولید انبوه واکسن داخلی بهزودی میسر نخواهد شد. حتی انحصار تهیه واکسن از مسیر سازمان جهانی بهداشت (کانال کوواکس) نیز با توجه به درخواستهای کشورهای متقاضی متعدد و سهمیهبندی انجامشده بههیچوجه برای واکسیناسیون قابل قبول در زمان مناسب، کفایت نمیکند».
* امضاکنندگان این نامه تاریخی، دکتر محمدرضا ظفرقندی رئیس کل، دکتر ایرج فاضل رئیس مجمع انجمنهای علمی گروه پزشکی ایران، دکتر مصطفی معین رئیس شورای عالی و دکتر عباس آقازاده مسرور رئیس مجمع عمومی این سازمان مردمنهاد بودند. سه روز بعد اما نامهای با امضای 192 نفر از پزشکان به روحانی، رئیسجمهور وقت، نوشته شد و توسط رسانههای اصولگرا بر آن مانور رسانهای فراوان داده شد، اگرچه هرگز مشخص نشد دوهزارو 308 نفری که گفته شد همراه با این 192 نفر نامه معروف به نامه دوهزارو500 پزشک را نوشتند، چه کسانی هستند!
* تیتر خبر این بود: «نامه بیش از ۲۵۰۰ نفر از پزشکان به روحانی: واکسنهای mRNA میتواند عوارض جبرانناپذیری به جای بگذارد!». در متن این نامه، بهصراحت به مطالب زیر اشاره شده است: واکسنهای نسل جدید یعنی واکسنهای ژنتیکی (مانند واکسن mRNA تولید شرکت فایزر، مدرنا و...) میتواند عوارض ناشناخته و گاه جبرانناپذیری به جای بگذارد). هنوز نمیتوان از احتمال ایجاد عوارض جانبی بلندمدت مانند ایجاد تغییرات اپیژنتیکی در سلولهای بدن انسان توسط آنها، مطمئن بود. ابهامات جدی و قابل تأمل درخصوص سیر اعطای تأییدیههای رسمی به واکسنهای تولیدی شرکتهای آمریکایی وجود دارد. آیا منطقی است از کسانی که داروهای ضروری مورد نیاز بیماران کشور ما (مانند بیماران پروانهای، بیماران سرطانی و...) را به بهانه تحریمهای ظالمانه، از ملت ایران دریغ کردهاند و حالا بهناگهان دلسوز مردم ما شدهاند، واکسن به صورت هدیه و خیریه دریافت شود؟
* آیا سادهانگاری نیست که جان و سلامتی مردم عزیزمان را بهعنوان نمونه آزمایشگاهی، برای آزمایش و بررسی کارایی واکسن بر روی یک جمعیت خاص، در اختیار سازندگان واکسن آمریکایی یا انگلیسی قرار دهیم؟ امروزه بیوتروریسم امری خیالی و ذهنی نیست؛ نظر به اینکه شواهد مسلم عینی از این شیطنتها و نیز تست محصولات دارویی و واکسنها در کشورهای آفریقایی و جهان سوم نیز وجود دارد، از حضرتعالی انتظار میرود علاوهبر اعلام ممنوعیت ورود واکسن از سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه مراقبت بفرمایید که واکسنهای تولیدی این کشورها و هرگونه واکسن تولیدشده از سوی مراکز غیرقابل اعتماد، به واسطهگری کشور ثالث نیز وارد کشور نشده و برخی واکسنهای مربوط به سازوکار کوواکس نیز که ماهیت مورد شبهه و مشکوک به ارتباط با جریانات کاملا مسئلهدار بینالمللی دارد، خریداری نشود».
* در سردترین روزهای دی سال 1399، اینگونه مسیر واکسیناسیون کشور را تغییر داد؛ دیواری که تا امروز در حال ساختهشدن است. بگذارید نگاهی به آمار قبل از این نامهها بیندازیم (به آمار کرونا در جدول یک و دو نگاه کنید). میبینید که از اسفند 98 تا دیماه 99 یعنی 10 ماه، جمعا 56هزارو صد نفر بر اثر کرونا و بدون وجود واکسن جان خود را از دست دادهاند.
* اما از 20 دیماه 1399 تا 15 مرداد 1400، به مدت هفت ماه، تعداد مرگومیر کشورمان به 94 هزار نفر جانباخته نزدیک شده است. از سوی دیگر میزان ابتلا تا قبل از 20 تیر 1399، حدود یکمیلیونو 280 هزار نفر و پس از آن تا 17 مرداد 1400، بیش از چهارمیلیونو 160 هزار نفر است.
* تصمیمگیرندگان در آن مقطع دست تسلیم در برابر 192 نفری بالا بردند که امروز و در شرایطی که بیمارستانها شرایط بینظیری را از نظر میزان بستری بر اثر کرونا تجربه میکنند هیچ حرف و سخنی از آن 192 نفر که مدعی بودند چهار هزار نفر هستند، نیست و هیچ اظهارنظری درخصوص نامه خود که سرمنشأ تصمیماتی شد که خانوادههای بسیاری را در این چند ماه تحت تأثیر قرار داد، ندارند!
* 192 نفری که نامهایی مانند دکتر سیدعلیرضا مرندی، دکتر علیرضا زاکانی، دکتر زهره الهیان، دکتر محمد رئیسزاده، دکتر زهرا شیخیمبارکه، دکتر عباس مسجدی، دکتر سیدعلی ریاض، دکتر فروردین ایمانیه، دکتر عصمت باروتی، دکتر علی نمکی و دکتر کاظم فروتن به چشم میخورد. سؤال اینجاست که امروز این 192 نفر حاضرند با توجه به آمارهای جهانی، تحقیقات انجامشده و میزان مرگومیر بر اثر کرونا در کشور همچنان در پیشگاه افکار عمومی از آن نامه دفاع کنند؟ اگر آری که بسمالله! این گوی و این میدان!