مجید ابهری، رفتارشناس در روزنامه آرمان ملی نوشت: با نزدیک شدن به یکی از حساسترین و مهمترین انتخابات کشور، کمکم مرز بین دوست و دشمن تعیین گشته و مردم برای حساسترین انتخاب چند دهه اخیر آماده میشوند. اما آنچه این روزها کشور به آن نیاز دارد تشخیص درست در انتخابات با دو عنصرت «بصیرت» و «آگاهی» است.
بیشک حق رای، یک سهم ملی و اجتماعی است که باید به نحواحسن از آن بهره گرفت. دیگر نه سلبریتیها و نه چهرههای بهظاهر اجتماعی، حق مصادره رای مردم را ندارند چراکه بلوغ سیاسی مردم در چندین انتخابات گذشته، دانش انتخاب آنها را به تکامل رسانده و باید فقط واقعیات افرادی که پا به عرصه انتخابات گفته میشود، به مردم بیان گردد نه بیشتر و نه کمتر. حرف و شعار امتحان خود را پس داده و عدم کارایی آنها به اثبات رسیده است.
پس نه عنوان و تیتر و نه وعده و وعید نباید ملاک انتخاب مردم قرار گیرد. از سوی دیگر معاش مردم و مشکلات اقتصادی آنها نباید وجه المصالحهای برای رسیدن یک فرد به پاستور باشد کما اینکه آنهایی که با شعار بینیاز کردن مردم از یارانه قدم به صحنه سیاست گذاشتند، کاری کردند که بخش قابلتوجهی از مردم برای دریافت یارانه روزشماری میکنند. این بار باید کسی قدم به میدان انتخابات بگذارد که صداقت و امانت وی پایههای اصلی حرکت بوده و شعار و وعده، جایی در برنامههای او نداشته باشد. سابقه اجرایی، مدارج تحصیلی و شغلی و... هیچکدام اصل و اساس انتخاب نیست، بلکه «برنامه» و راههای نجات جامعه و مردم از باتلاق باید به مردم عرضه گشته و قدمهایی ملموس برای پر کردن سفرههای خالی مردم برداشته شود.
از سوی دیگر کسانی که مردم را تشویق به عدم حضور پای صندوقهای رای میکنند، قصد دارند آنها را از حق اصلی تعیین سرنوشت خود محروم کرده و آنگاه خود (هرچه و هرکه را دلشان خواست) به کشور تحمیل نمایند. حق رای یکی از اساسیترین حقوق سیاسی و اجتماعی یک ملت است و کسانی که مردم را تشویق به عدم حضور در صحنه میکنند، خوابهای پریشانی برای مردم دیدهاند. کدامیک از مدعیان دفاع از حقوق اجتماعی مردم که بیانیه اخیر را امضا کردهاند، تــا بهحــال قــدمی برای مردم داخل و خارج برداشتهاند؟ مردم بعد از چندین بار مشارکت در تعیین سرنوشت، اینک بهخوبی با مواضع دوست و دشمن آشنایی دارند و این بار دیگر فریب این افراد را نخواهند خورد. بیشک امروز جامعه با انتخاب فردی که دغدغههای معیشتی جامعه را لمس کرده و دردهای اصلی مردم را تشخیص میدهد، کشور در مسیر رشد و نجات قرار خواهد گرفت.
شرایط حساس جهان، منطقه و جایگاه کشور ما در جغرافیای بحرانزده خاورمیانه ایجاب میکند که بهدور از بحثهای کاذب سکان هدایت کشتی وطن را به دست ناخدایی دلسوز بسپارند و در این راه یک چهره ملی و پیشینهدار بیش از سایر گزینهها میتواند گرهگشا باشد، تا به دور از جناحبندیها و خطکشیهای متداول سیاسی، ناخدایی خداباور در عرشه هدایت این کشتی قرار گیرد. در این بین وظایف اصلی اصحاب قلم، دلسوزان مردم و کشور، افشای برنامههای شوم دشمنان در راستای دلسرد نمودن و مایوس کردن اکثریت بوده و در این شیب خطرناک تاریخی سکوت در مقابل دشمنان یا عقبنشینی از مواجهه با آنان خیانت به آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و پایمال نمودن خونهای پاک شهداست. بیشک بسیاری از چهرههایی که قصد ورود به انتخابات پیشروی ریاست جمهوری را دارند، با دلسرد شدن مردم قصد دارند که با رای حداقلی، زمام امور کشور را به مدت چهار سال به دست بگیرند. بههوش باشیم.