حشمتا... فلاحتپیشه نماینده سابق مجلس طی یادداشتی با عنوان چرا ایران مذاکره را نپذیرفت؟ در شماره امروز آرمان ملی نوشت: آمریکاییها اگر بخواهند به برجام برگردند نیاز به مذاکره ندارند، آمریکا و ایران راحت میتوانند اعلام کنند که به تعهدات خود بازمیگردند. بعد از آن همه کشورها عضو شورای مشترک برجام میشوند و در موارد اختلافی میتوانند جلسه بگذارند و با هم صحبت کنند.
دلیل آخر که به نظرم مهمتر از همه این دلایل است، ناامیدی نسبی است. ایرانیان به امید اینکه دوران ترامپ، دوران گذرایی باشد، برجام را حفظ کردند و هزینه حفظ برجام را پرداخت کردند. حتی از رفتارهای چالشی پرهیز کردند به امید اینکه شاید تغییری شکل بگیرد. ولی تغییری که شکل گرفت، ناجوانمردانه عمل کردن بایدن بود که همان فشار حداکثری ترامپ و کشتن زمان بود که در دستور کار قرار داد. از جمله اقدام نظامی بایدن در سوریه که رسما هم آن را به ایران مرتبط ساخت، عملا ایرانیان به این نتیجه رسیدند که باید سیاست مشت آهنین را به کار ببرند و درواقع به نیت آمریکاییها شک کردند.
معتقدم این موضوعی است که از دل همه اینها نه احیای برجام شکل میگیرد و نه آنچه آمریکاییها تحت عنوان دغدغه میگویند، برطرف میشود بلکه دغدغهها بیشتر هم خواهد شد. چنانچه الان میبینیم کسانی مثل برنی سندرز و دوستان دموکرات بایدن در آمریکا به منتقد رفتارهای ایشان در قبال ایران تبدیل شدهاند و معتقدند که با اقدام نظامی که صورت داده، عملا دارد فضای تنش را بیشتر میکند.
درحقیقت الان نشانههای خوبی وجود ندارد و در کل، روند تحولات یک سراشیبی ضددیپلماسی است. اما چه اتفاقاتی میتواند شکل بگیرد که به سود نظم و صلح و امنیت بینالمللی و منافع حتی ایران و آمریکاست. نخست اینکه، تجربه به آقای بایدن نشان داد که کشاندن دیگر مسائل به موارد اختلافی با ایران حتما مدیریت تحولات را برای خود آمریکا سخت خواهد کرد. بایدن خیلی عجله کرد در واردکردن اتهام به ایران در حمله به آمریکاییها عراق. این موضوع نهتنها کمکی به ایشان نمیکند بلکه مدیریت کلی تحولات را برایش دشوار میکند. دوم اینکه، باید برجام زنده شود، چراغ میز برجام باید روشن شود و بعد سر میز برجام بنشینند، ولی روزبهروز این چراغها بیشتر دارد شکسته میشود بهویژه چراغهایی که آمریکاییها خاموش کردند، روشن نکردند.
ایران بیش از گذشته و حتی بیش از زمان ترامپ، امید خودش را به برجام از دست داده و موضوع سوم اینکه، انتظار میرفت بودجه سال آینده ایران بودجهای براساس رفع تحریم باشد، ولی الان بخشی از این بودجه حتی اختصاص پیدا میکند به دستاوردهای تازه و توسعه بیشتر در صنعت هستهای ایران. آن موقع برای ایرانیان حتی بازگشت به برجام هم هزینه بیشتری خواهد داشت و دیگر رغبتی برای اینکه به برجام بازگردند را ندارند. بارها بر این نکته تاکید کردهام که بایدن همچون ترامپ اگر بیش از این وقتگذرانی کند در تهران باید با نظامیان صحبت کند و الان هم روزبه روز داریم به این مرحله نزدیک میشویم. بایدن که با یک میز دیپلماسی تحت عنوان برجام مواجه بود، الان با منطقه آشفتهای دارد مواجه میشود که بدون اینکه بتواند اتهامی را به ایران وارد کند، ناامیدی از دیپلماسی منطقه را دستخوش و آبستن بحرانهای مختلف کرده. با شعلهور شدن آتش جنگ بین یمن و عربستان، حمله به اهداف رژیمصهیونیستی و حتما فعال شدن گروههای مقاومت در عراق و سوریه علیه آمریکا از جمله مواردی است که بایدن به هیچ وجه پیشبینی نکرده بود. این سادهترین راه و البته بینتیجهترین راه است که فقط این موارد را به ایران ربط دهند و سعی کنند که راهکار همه اینها را در برجام جدید ببینند.
بهترین راه این است که از ظرفیت ایران استفاده شود برای اینکه به دغدغههایی که در منطقه وجود دارد به گونهای پاسخ داده شود که هیچ کشوری منافعش در اینجا نادیده گرفته نشود. میبینیم در تحولاتی که تاکنون شکل گرفته منافع ایران به هیچ وجه دیده نشده بهویژه اینکه ناجوانمردانه حتی با نیازهای پزشکی و دارویی و غذایی ایرانیان هم بیتوجهی صورت میگیرد. به نظرم بایدن بیش از گذشته حتی با مخالفتهایی در درون آمریکا مواجه خواهد شد، مگر اینکه دوباره به برجام بازگردد؛ بنابراین حتما بار دیگر آمریکا و اروپا پیشنهاد مذاکره با ایران را مطرح خواهند کرد. اگر تا زمان پیشنهاد جدید اقدام عملی صورت دهند، امکان اینکه ایران مذاکره را بپذیرد، وجود دارد، ولی در غیر اینصورت معتقدم کل مسیر برجام، یعنی برجامی که تا حالا فقط به خاطر ایران نفس میکشید، آخرین نفسهای خودش را خواهد کشید.