جاوید قرباناوغلو تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: طی روزهای گذشته شاهد یکسری خبرهای خوب در رابطه با مساله احیای برجام و بازگشت آمریکا به آن بودیم که هم در قالب سخنان رهبر انقلاب با قاطعیت تاکید شد که چنانچه طرف مقابل عمل کنند، ما نیز عمل خواهیم کرد و هم در سخنان دکتر روحانی که پالس مثبتی به طرف مقابل فرستاد که بازتاب زیادی در رسانهها داشت.
از طرف دیگر شاهد بودیم که آمریکاییها و اروپاییها هم اقداماتی انجام دادند. خانم مرکل و آقای روحانی مذاکرات تلفنی داشتن که از محتوای آن اطلاع چندانی در دست نیست، اما سفر مدیرکل آژانس بین المللی انژی اتمی به تهران و از آن طرف، اجلاس وزرای سه کشور که وزیر خارجه آمریکایی هم بهصورت وبیناری در آن شرکت داشت و بیانیه مشترک آنها که حاوی مطالباتی درباره ایران بود. به نظر میرسد این اقدامات آرامبخش و مُسَکِنی است برای اینکه وارد فاز غیرقابل کنترل نشویم. با توجه به اینکه مواضع اروپا و آمریکا برای اولینبار بعد از دوره چهارساله ترامپ به هم نزدیک و خروجی آن بیانیه مشترکی فارغ از اینکه خوب یا بد است، بوده این اتحاد دو سوی آتلانتیک درمجموع هم برای دنیا مثبت و هم برای ما اگر بخواهد برجام احیا و اجرا نشود، منفی است.
این اقدامات در پی یکسری مذاکراتی که احتمالا از آن بیخبر هستیم و در دیپلماسی از طریق فرستادگانی شاید حتی غیردولتی یا غیررسمی مرسوم است، صورت گرفته ولی هرچه باشد باید آن را -به فال نیک گرفت و امیدواریم که با این کارها بتوان شدت جریان این مساله و بحران ناشی از آن را کنترل کرد و نگذاشت با آتشافروزی نتانیاهو و محمد بنسلمان اوضاع از کنترل خارج شود و دوباره وارد یک فاز خطرناک شویم.
البته این سخن از این باب است که اینبار چنانچه اتحادیه اروپا و آمریکا با هم یکی شوند و اجماعی بینشان بهوجود آید، مساله فشارها به ایران در احیای شش قطعنامه خیلی سریعتر میتواند اتفاق بیفتد. نوبت قبل ترامپ خیلی تلاش کرد ولی بایدن نهتنها این کار را نکرد بلکه نامه قبلی برای اعمال مکانیزم ماشه و اسنپبک در سازمان ملل را پس گرفت که گام مثبتی است؛ هرچند به این معنا نیست که ذوقزده شویم، ولی آنچه باید روی آن بایستیم همان سخن دکتر روحانی است که اگر آنها امروز برگردند ما هم بلافاصله برمیگردیم. به نظر میرسد که باید زواید این مساله را زد و روی نقطهای که ترامپ از آن خارج شد و درحقیقت برجامی که امضا شده بود، برگشت.
اگر به اینجا برسیم، یک نقطه اطمینانبخشی است که هم تحریمها رفع میشود و هم برای کشورمان به لحاظ اقتصادی گشایشی بهوجود میآید و هم دشمنان برجام ناامید خواهند شد و هم اینکه یک اقدام عملی را از جانب تیم بایدن که با وعده احیا و بازگشت برجام آمده و مستقر شده، خواهیم دید. د امیدواریم خبرهای خوبی که طی دو، سه روز گذشته شنیدیم، استمرار داشته باشد و دو کشور روی این مساله که ما عمل میخواهیم و اگر عمل از جانب آمریکاییها صورت بگیرد، توافق کنند. در عین حال باید به این نکته نیز توجه داشت که اگر آمریکا و قواعد این کشور را بشناسیم، بعضی اختیارات دست رئیسجمهور هست مثل مصوبات ترامپ در مورد فلسطینیها که توسط بایدن لغو و مساله کمک به فلسطینیها از سر گرفته شد ولی لغو بعضی موضوعات، بهراحتی امکانپذیر نیست و پروسهای خواهد بود. نکته دیگر شرایط آمریکا و اتفاقاتی است که در این کشور رخ داده که باید مورد توجه قرار گیرد. بایدن در سیستمی قرار دارد که طرف مقابل ۷۰ میلیون رای آورده و نمایندگانی در کنگره هستند که مطالباتی دارند و، چون یکی از اولویتهای بایدن رسیدن به یک اجماع داخلی و گذر از دوره ترامپیسم است، به نظر میرسد که جزو ملاحظات اصلی باشد. او نمیتواند مانند ترامپ عمل کند و با یک توئیت وزیری را از کار اخراج نماید.
البته این به معنای طرفداری نیست ولی دنیای دیپلماسی، دنیای واقعیت است و باید ببینیم طرف مقابل در چه شرایطی است و از آن طرف هم آنها نباید انتظار داشته باشند که دولت، مصوبه مجلس را نادیده بگیرد، چون ما هم یک روال قانونی داریم که براساس آن عمل میکنیم. بنابراین فصل مشترک دو سیستم متفاوت ایران و آمریکا باید به یک نقطه تعادل برسد که همانا بازگشت به قبل از خروج آمریکا از برجام و لغو تمام تحریمهای و همچنین انجام تعهدات براساس آنچه در برجام پیشبینی شده است، باشد.