سیدحسن اسلامی اردکانی استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در روزنامه ایران نوشت: باغ پرندگان قم در حال آماده شدن است، گرچه قلباً مایلم هرگز آماده نشود و هیچ پرندهای در آن زندانی نشود. در این فضا عدهای به این کار اعتراض کردهاند و کسانی هم از منتقدان ساخت باغ پرندگان بهعنوان آدمهای «متحجر» که مانع «پیشرفت» قم هستند، نام بردهاند.
در اینجا، بدون ورود به جزئیات مباحث پیچیده اخلاقی در این عرصه، میخواهم به این مسأله از منظر متفاوتی بنگرم و چند واقعیت را بیان کنم.
یکی از نیازهای اساسی ما «لذتخواهی» است. پس از آنکه نیازهای اساسی ما مانند خوردن و خفتن تأمین شد، در پی سرگرمی و تفریح بر میآییم تا نیاز لذتطلبی خود را برآورده کنیم. این لذتطلبی گاه معصومانه است و آسیبی به کسی نمیرساند، مثل فوتبال دستی یا پیادهروی ساده. و گاه به دیگران آسیب میزند. کودکی را در نظر بگیرید که برای سرگرمی خودش، ملخ زندهای را بر میدارد و یکی یکی اعضای بدنش را میکند و دور میاندازد و از این کار لذت میبرد. نوجوانی را تصور کنید که جوجههای یک روزه را میخرد و آنها را برای سرگرمی و تقویت هدفگیری خود، دانه دانه به دیوار مقابل خود میکوبد تا آنها را نابود کند. خلاقیت انسان برای لذتآفرینی بسیار است.
در گذشته بردگان را تربیت میکردند و در قالب گلادیاتور آنها را به جان هم میانداختند تا لذت شهروندان رومی برآورده شود. در قرن 19 کودکان سیاهپوست را از آفریقا میخریدند و در باغ وحش لندن به نمایش میگذاشتند تا «فرهیختگان» جامعه از دیدن این موجودات بدبخت و «آدمنما»! حیرت کنند و لذت ببرند. باز در همین دوران، برخی اروپاییان در آفریقا در کنار شکار حیوانات با تفنگهای خود «سیاهان» را شکار میکردند و فرقی میان آنها نمیگذاشتند و از این کار لذت میبردند.
دور کردن حیوانات از محیط طبیعی خود و نگه داشتن آنها در باغ وحش و قفس منطقاً تفاوتی با نمونههای بالا ندارد. تفاوت صرفاً در میزان آسیبی است که بیهیچ دلیل موجهی به دیگران میزنیم. باغ پرندگان تا جایی که دیدهام تفاوت بنیادینی با باغ وحش ندارد. پرندگان از فضای زیستی خودشان دور و در محیطهای بستهای که «امکان» ترک آنها را ندارند نگهداری میشوند. حال این محیط بهداشتی باشد یا نباشد، بزرگ باشد یا نباشد فرقی نمیکند.
از این جهت همه باغ وحشها و مراکز نگهداری حیوانات یکسان هستند. واقع آن است که این باغ پرندگان بر زیستبوم منطقه تأثیر منفی خواهد گذاشت. اطراف آن منطقه من بارها روباه دیدهام. این روباهها آزادانه در حال رفت و آمد هستند و در معرض خطر کشته شدن. به احتمال قوی وقتی که پرندگان در این باغ نگهداری شوند، روباهها جذب آنجا میشوند و به دست نگهبانان این باغ کشته میشوند. این کمترین آسیبی است که به پیرامون خود وارد و محیط زیست را خراب میکنیم.
به جای این روشهای سلطهطلبانه دستکم دوکار میتوان کرد.
یکی آنکه فرهنگ رفتن به فضای طبیعی و پرندهنگری را ترویج کنیم. به جای آنکه از دیدن حیوانات درمانده در فضای بسته لذت ببریم، کمی ذائقه خود را ارتقا دهیم و به فضای طبیعی آنها برویم و آنها را در حال زیست عادی و جست و خیز و پرواز بنگریم. لذت این کار دهها بار بیشتر و برتر و والاتر از این لذت حقیر دیدن حیوانات در فضای بسته است. دوم آنکه همین فضایی را که بهعنوان باغ پرندگان در نظر میگیریم، چنان از نظر طبیعی شکل بدهیم و فضای مناسب و امنی ایجاد کنیم که حیوانات خودخواسته به این جاها بیایند و رفت و آمد کنند.
نمونه این فضا تالابهایی است که در نقاط مختلف کشور وجود دارد. برای مثال، در فصولی از سال در جاده قم به گرمسار تالابی فصلی پدید میآید که در آن انواع پرندگان گرد میآیند و دیدنشان بسیار شعفانگیز است. البته این دو راه هر یک مشکلات خودش را دارد اما در درازمدت هم سلامت عمومی جامعه و فرهنگ و تربیت اخلاقی ما را تأمین میکند و هم با توسعه پایدار سازگار است. اگر وجود باغ پرندگان را عامل پیشرفت بدانیم، باید انتظار داشت که در آینده مثل فرودگاههای زایدی که در نقاط دورافتاده کشور بهعنوان عامل پیشرفت پدید آمدند و خاصیتی جز بلعیدن بیت المال ندارند، در هر شهر و شهرکی عدهای حیوان مفلوک در جایی نگهداری شوند و ما از خوشی پیشرفتهایی که کردهایم در پوست نگنجیم.
تاریخ همواره معلم ماهر و دقیقی بوده، گرچه شاگردان بدی داشته است. زمانی مردم از دیدن کشتار انسانها لذت میبردند. بعدها که کمی رشد کردند، به جای انسان، حیوانات را به جان هم انداختند تا از مرگ یکدیگر لذت ببرند. در همین مرز و بوم زمانی انسانها را اخته میکردند تا از آنها در کارهای خانه بهره بگیرند و نگران چیزی نباشند. الآن بسیاری از این کارها را محکوم میکنیم و آنها را ضدانسانی میدانیم.
چه بسا در آینده تاریخ از ما به مثابه کسانی یاد خواهد کرد که حیوانات را نه برای رفع نیاز که «عمدتاً» از سر «عادت» و «لذت» میکشتند و میخوردند و بعد برای سرگرمی بقیه حیوانات را در جاهایی تنگ به نامهای شیکی چون «باغ پرندگان» نگهداری میکردند. باغ پرندگان، باغی است که پرندگان خود به دلخواه وارد آن شوند، نه آن که به زور آنها را در آن نگهداری کنیم. آنچه در حال ساخت و افتتاح است، هرچیزی میتواند باشد جز باغ پرندگان.