تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SHAHRDARINEWS.COM


هنوز کشور چوب دوران احمدی‌نژاد را می‌خورد
تاريخ خبر: سه شنبه، 25 شهريور 1399 ساعت: 09:59

 روزنامه آرمان ملی با فاضل‌میبدی، استاد حوزه به گفت‌و‌گو پرداخته که در ذیل می‌خوانید.

طي سال‌هاي اخير از مشکلاتي که به بحران‌هاي داخل کشور دامن زده شکاف بين دولت – ملت و فاصله بين مردم و حکومت بوده است علت را چه مي‌دانيد؟
 
عوامل زيادي وجود دارد که بين دولت و ملت شکاف ايجاد مي‌کند و آنچه اين فاصله را ايجاد کرده خلف وعده‌هاست. يکي از بدترين گناهان در اخلاق خلف وعده است و در اسلام هم بسيار مذمت شده و از صفات رذيله است، متاسفانه خلف وعده برخي مسئولان ديده شده است، درواقع در هر برهه‌اي از زمان هر کسي که بخواهد وزير و وکيل و رئيس‌جمهور شود و خود را در معرض انتخاب مردم قرار مي‌دهد نسبت به مردم وعده بهشت مي‌دهد اما بهشتي که هرگز به آن دست پيدا نمي‌کنيم، شايد عاقبت جهنم هم نباشد اما بهشت هم نيست. روساي جمهور در ايران چهل سال است که وعده بهبود اقتصادي مي‌دهند اما هر چه جلوتر آمده‌ايم اقتصاد ما نابسامان‌تر و فشل‌تر شد، در چنين جامعه‌اي اخلاق و فرهنگ نيز به سوي نابساماني مي‌رود و در نهايت هيچ اعتمادي بين ملت و دولت وجود نخواهد داشت. کسي که مسئوليت پيدا مي‌کند بايد ببيند ظرفيت جامعه چقدر است و مردم چه مي‌خواهند و قدرت خودش چقدر است و بر آن اساس به مردم وعده بدهد آقاي روحاني که منتخب شد و ما نيز مبلغ ايشان بوديم، وعده‌هاي زيادي به مردم داد، او شرايط پيش روي خود را نمي‌ديد بدان معنا که براي عمل به وعده‌هاي خود هيچ برنامه‌اي نداشت و اساسا شايد برخي از وعده‌هاي او در حيطه اختيارات رياست‌جمهوري در ايران هم نبود و اين براي رئيس‌جمهوري ايراد بزرگي محسوب مي‌شود.

با اين حساب بخش عمده اين مشکل را به عملکرد روحاني طي سال‌هاي اخير وابسته مي‌دانيد؟
 
تيم آقاي روحاني در دولت دوم و طي سال‌هاي اخير نشان دادند که پيش‌بيني دقيقي از آينده ندارند. علاوه‌براين زماني که سنگ‌اندازي ها سر راه روحاني و دولت او قرار گرفت او صادقانه با مردم از موانع صحبت نکرد و همين موضوع هم باعث شد تمام تقصيرات را به گردن روحاني بيندازند، آقاي روحاني در بسياري موارد با موانع مواجه شد اما شفاف با مردم سخن نگفت. در يکي دو سال اخير اقتصاد مردم بد شده است و مردم نگرانند، اين اضطراب نگراني‌هايي به همراه مي‌آورد. برخي مسئولان در کشور ما فقط مي‌شنوند چيزي گران شده است ولي مردم کوچه و بازار مي‌فهمند و لمس مي‌کنند که وضعيت چقدر مايوس و نااميدکننده است. از اين رو فشار بر مردم بيشتر شده و اعتماد آنها بر مسئولان کم شده است.
 
باتوجه به مشکلاتي که يادآور شديد مجلس يازدهم چه نقشي مي‌تواند در اين وادي داشته باشد؟
 
صد روز از کار مجلسي با شعار انقلابي‌گري گذشته است و عملا در جهت رفع مشکلات مردم هيچ اقدامي از اين مجلس شاهد نبوديم و فقط مي‌خواهند براي انتخابات رياست‌جمهوري خودي نشان بدهند؛ برهمين اساس هم تمام اقدامات آنها موضوعات حاشيه‌اي دارد ولي درد مردم اين نيست، درد مردم اقتصاد و معيشت است. از اين رو اين مجلس نيز ظاهرا دارد به بيراهه مي‌رود، چراکه شعارهاي پرسروصداي آنها در عمل تهي به نظر مي‌رسد. در نهايت اين مجلس نبايد بگذارد نااميدي مردم گسترش يابد.
 
با اين تفاسير آيا انتظار تاثيرگذاري مثبت مجلس بر شرايط کشور اميدي واهي است؟
 
هر مجلسي که با شعار بر سر کار بيايد توخالي است چون شرايط کشور به گونه‌اي است که بايد مشکلاتمان را با دنيا حل کنيم، ما روزبه‌روز منزوي‌تر مي‌شويم و منطقه بر ما فشار وارد مي‌کند، کشورهاي حوزه خليج‌فارس با اسرائيل رابطه برقرار مي‌کنند و آسيب و فشار اين وضعيت بر کشور و مردم تحميل مي‌شود، در چنين شرايطي مجلس براي مشکلات کلان کشور برنامه‌اي جامع ندارد و برخي هم متاسفانه منتظر تغيير رئيس‌جمهور آمريکا هستند. تا اينجا مجلس يازدهم نشان مي‌دهد که کاري اساسي نکرده است بلکه در برخي نمايندگان گاه چوب لاي چرخ دولت هم گذاشته‌اند. يکي از نمونه‌ها قانونFATF بود که نه‌تنها مشکلي براي کشور ايجاد نمي‌کند بلکه‌مي‌توانست ارتباط ما با بانک‌هاي بين‌المللي را برقرار کند، امروز اين امکان بسته شده و بانک‌هاي با ايران در حد مطلوب کار نمي‌کنند.
 
حتي دارو که از حياتي‌ترين اقلام است به همين دليل به سختي وارد مي‌شود ولي آقايان مي گويند به فکر مردم و مشکلات جامعه هستند. در نهايت بايد توجه کنيم که انقلاب براي رفاه و صلاح و نجات و سلامتي انسان انجام شد. بايد با دنيا ارتباط بر اساس احترام متقابل برقرار کنيم و مردم را به رستگاري رساند. صرفا با ده سال زندان براي يک اختلاسگر مشکل اصلي حل نمي‌شود. اما اگر مشکل اساسا حل نشود از درون اقتصاد ناسالم همچنان دزد و اختلاسگر و فاسد پديد مي‌آيد. ساختار کشور از جهت اقتصادي مطلوب نيست. ما بايد ابتدا کشور را از اين وضعيت نجات بدهيم سپس به کار ديگران برسيم.
 
در چنين شرايطي دولت از چه راه‌هايي مي‌تواند در فرصت باقيمانده در جهت احياي اعتماد مردمي موفق عمل کند؟
 
از ديدگاه من دولت روحاني با شرايط فعلي نمي‌تواند کار زيادي از پيش ببرد و فقط بايد استقامت کند، از نظر اقتصادي در وضعيت بدي قرار داريم، تنها اميد مردم به بورس است. شايد تعامل قوا بتواند کمي وضعيت را بهتر کند، درواقع وقتي مجلس و قوه‌قضائيه و دولت با هم همکاري کنند مي‌توان اميد داشت در يک سال پاياني دولت کاري از پيش برود. وضعيت کمي بهتر ‌شود، وگرنه ادامه رفتارهاي گذشته راهي براي بهبود اوضاع باقي نمي‌گذارد و هر کسي رئيس‌جمهور شود وضعيت همين خواهد بود.
 
با توجه به اين نکات رئيس‌جمهور آينده چگونه و با چه برنامه‌اي بايد راي مردم را جذب کند و مي‌تواند اعتماد مردم را برگرداند؟
 
عقيده دارم اعتمادي به شعار نيست و کار از شعارها گذشته است بايد جرياني نخبه و عقلگرا در کشور بر سر کار بيايد تا مردم نتيجه عمل را ببينند وگرنه مردم به شعارها اعتمادي نخواهند کرد. هر چه شعار بيشتر شود اعتماد مردم کمتر مي‌شود. ما در همه انتخابات‌ها هر چه شعار بوده است داده‌ايم از مترقي‌ترين شعار تا هر چيزي ولي ميزان عمل کم بوده است. در شرايط امروز اصلاحات در همه عرصه‌ها و لايه‌هاي جامعه بايد صورت بگيرد و تمام ابعاد کشور بايد به سمت اصلاحات پيش برود. اصلاحات يعني يک گفتمان جديد در رابطه با زندگي بشر که فقط محدود به سياست نيست. اصلاح‌طلبي در اجتماع فرهنگ و اقتصاد نياز است تا اميد مردم به بهبود کشور بازگردد.
 
آيا کشور با يک رئيس جمهور اصولگرا و ايجاد يکدستي در قوا مي‌تواند در مسير توسعه و حل مشکلات قرار بگيرد؟
 
من عقيده دارم هيچ‌يک از جريان‌هاي سياسي نمي‌توانند کاري براي کشور انجام دهند تا زماني که ساختار سياسي در کشور اصلاح نشود و قانون دقيقي در کشور حاکم نشود و کشور قانون‌محور نباشد و شخص‌محوري در امور اجرايي ترويج شود، نمي‌توان کاري از پيش برد. آقاي احمدي‌نژاد اصولگرا بود ايشان چه وضعيتي ايجاد کرد؟ همه مصائب فعلي ما از همان دولت اصولگرا با آن شعارهاي خاص ظهور و فرج و... بود. هاله نور مي‌ديدو... نتيجه چه شد؟ ما را گرفتار تحريم‌هاي سازمان ملل کرد و رفت. با ساختار فعلي کاري از اصولگرا برنمي‌آيد، اصلاح‌طلبان نيز براي فعاليت با مانع روبه‌رو هستند. در کشور بايد منافع ملي اولويت اول مسئولان باشد نه منافع شخصي. وضعيت زماني اصلاح مي‌شود که ما به همه افراد کشور به يک چشم بنگريم و همه را با هم برابر ببينيم. متاسفانه چنين رويکردي در حد مطلوب وجود ندارد. تا ايران مساله خود را با دنيا حل نکند وضعيت همين خواهد بود و هر کسي رئيس‌جمهور شود کاري از او ساخته نخواهد بود. امروز ايران در منطقه خود با دشمنان سرسختي روبه‌رو است، تقويت بنيه نظامي کشور ضروري است اما بايد اعتماد ملي نيز تقويت شود.
 
در چنين شرايطي از ديدگاه شما بازگرداندن نخبه‌ها و دلسوزان نظام به قدرت و ارکان حاکميت مي‌تواند کمک‌کننده باشد؟
 
طي سال‌هاي اخير تعدادي از دلسوزان که مي‌توانستند براي ايران عزيز و نظام ارزشمند جمهوري اسلامي مفيد واقع شوند از قطار پياده شدند در واقع افرادي که کارآمد بودند يا مي‌توانستند در جهت کادرسازي براي نظام پيشگام باشند آنها را از قطار پياده و از عرصه سياست خارج کرديم. اين موضوع براي کشور ما جديد نيست و براي هيچ انقلابي هم قديمي نمي‌شود، هر انقلابي در هر کشوري رخ مي‌دهد عده‌اي در تلاش هستند که با استفاده از قدرت بر عده‌اي ديگر که شايد شايستگي‌ هم دارند، تسلط پيدا کنند. در انقلاب ايران نيز در برخي مواقع چنين اتفاقي رخ داده، به عنوان مثال ما شاهد اين موضوع در جريان‌هاي سياسي هم بوديم و برخي نيروها داخل از عرصه قدرت رانده شدند. بايد با درايت افراد موثر و جوان را بازگردانيم، چراکه تمام اين جوانان سرمايه‌هاي کشور هستند و از دست رفتن هرکدام از آنها کاسته شدن از سرمايه کشور است.