روزنامه اعتماد: همانگونه كه مسوولان قضايي وعده داده بودند در كوتاهترين زمان ممكن و پس از گذشت قريب به 3 ماه از حادثه تلخ كشته شدن «رومينا اشرفي» به دست پدرش رسيدگي به اين پرونده انجام و حكم دو نفر از متهمان صادر شد. حكمي كه مادر رومينا در اولين واكنش به رسانهها گفته «راي دادگاه ترس و وحشت به جان من و خانوادهام انداخته و به اين راي اعتراض دارم و خواهان تجديد نظر در ديوان عالي كشور هستم».
رسيدگي به پرونده مذكور در حالي پايان يافته كه در 3 ماه گذشته كمتر خبري از كيفيت نحوه رسيدگي به آن در رسانههاي رسمي كشور منتشر شده و به نظر ميرسد، خبرنگاران نيز در جلسات رسيدگي حضور نداشتهاند. اين توضيح ضروري به نظر ميرسد كه هدف از پرداختن به چنين موضوعاتي نبايد به منظور پر كردن ستونها و صفحات نشريات باشد. جان شيرين دختري نوجوان از دست رفته، دختري كه شايد ميتوانست يكي از افتخارآفرينان در زمينههاي علمي، فرهنگي، هنري، ورزشي و .... باشد و با عمري طبيعي شاد و خوشبخت زندگي كند. مادري داغدار فرزندش شده و نگران فرزند ديگرش.
پدري كه ميتوانست گرميبخش كانون خانوادهاش باشد در جواني و با برچسب «فرزندكش» حتي اگر در ميانسالي آزاد شود، زنداني ابدي عذاب وجدان خود خواهد ماند. ماهها وقت و هزينه از بودجه عمومي صرف رسيدگي به اين پرونده شده و احساسات مردم جريحهدار و نگران از تكرار چنين وقايعي. هدف ما بايد ريشهيابي و آگاهيبخشي در جهت تغيير در رويهها براي حذف يا كاهش موارد مشابه باشد و اين مهم تحقق نمييابد جز با بررسي و پژوهشهاي همهجانبه، با دقت در جزييات و به دور از تعصب و سوگيري.
بهطور معمول براي به دست آوردن نتايج قابل قبول و تجزيه و تحليلهاي منطبق بر واقعيت از حوادثي اينگونه، نياز به كندوكاو در جزييات و زندگي خصوصي افراد دخيل در ماجرا داريم اما به خصوص در جامعه ما با مانعي به نام «حفظ آبروي افراد» يا «حيثيت خانوادگي» مواجه هستيم كه مانع دستيابي و انتشار حقايق ميشود تنها بايد اميدوار باشيم، كارشناسان بررسي جرم به تمام جوانب بپردازند و حداقل انتظار اين است كه يافتهها در اختيار مراكز دانشگاهي، انجمنهاي تخصصي، علمي و پژوهشگران قرار داده شود. جزيياتي كه مورد نظر است را ميتوان در قالب چندين پرسش در ذيل دستهبندي كرد و تا پاسخهاي درست آن را ندانيم، قادر به ارايه تحليلها و راهحلهاي درست نيستيم:
1- نقش مدرسهاي كه رومينا در آن تحصيل ميكرده بسيار مهم است. رومينا چگونه دانشآموزي بوده؟ آيا به دانشاندوزي علاقهمند بوده، يا به عبارتي دانشآموز درسخواني بوده؟ سطح هوش و پيشرفت تحصيلي او در چه حدي بوده؟ آيا علاقهمنديهاي ديگري غير از درس داشته؟ آيا علاقهمند به ادامه تحصيل بوده يا دوست داشته، تشكيل خانواده بدهد؟ آيا رابطه خوبي با معلم يا ساير معلمينش در طول سالهاي گذشته تحصيلش داشته؟ رابطهاش با اولياي مدرسه چگونه بوده؟ از ابتدا به همين مدرسه ميرفته، يا سابقه تغيير مدرسه دارد؟ رابطهاش با همشاگرديهايش چگونه بوده؟ آيا دوست يا دوستاني صميمي داشته؟ آيا دوست يا دوستانش در جريان رابطهاش بودهاند؟ آيا مدرسه از رابطهاش با خبر بوده؟
اگر بوده چه اقدام يا اقداماتي انجام داده؟ آيا مدرسه مشاور دارد؟ اگر دارد چه اقدامي كرده؟ اگر مدرسه مشاور ندارد براي چنين مواقعي چه تمهيداتي دارند؟ آيا والدين رومينا با اولياء مدرسه در ارتباط بودهاند؟ آيا مدرسه با خانواده رومينا ارتباط داشتهاند؟ آيا خانواده رومينا براي حل اين مشكل از اولياي مدرسه كمك خواستهاند؟ آيا رومينا دختري اهل مطالعه بوده؟ آيا مدرسه كتابخانه دارد؟ آيا مدرسه دانشآموزان را تشويق به مطالعه ميكند؟ چه فعاليتهاي غيردرسي ديگري در مدرسه وجود دارد؟ معمولا از مدرسه به عنوان خانه دوم دانشآموزان نام برده ميشود، آيا مدرسه رومينا چنين ويژگي دارد؟
2- چه كساني از اعضاي خانواده رومينا(چه خانواده مادري و چه خانواده پدري) از ارتباط بين رومينا و بهمن با خبر بودهاند؟ از چه زماني اطلاع داشتهاند؟ اگر مطلع نبودهاند چگونه در منطقهاي محدود و روستايي بيخبر ماندهاند؟ اگر اطلاع داشتهاند چه مداخلهاي انجام داده بودند؟ چه كسي و به چه كيفيتي مداخله كرده بود؟ آيا مادر رومينا از اين رابطه با خبر بوده؟ آيا راضي به اين ارتباط بوده؟ اگر رضايت نداشته چه اقداماتي انجام داده؟ روابط عاطفي رومينا با پدر و مادرش چگونه بوده؟
آيا خانواده از نيازهاي مالي متعارف دخترشان با خبر بودهاند؟ وضعيت اقتصادي، شغل و ميزان درآمد پدر خانواده چگونه بوده؟ آيا نيازهاي متعارف مالي دختر را پدر تامين ميكرده يا مادر؟ رابطه عاطفي رومينا با برادرش چگونه بوده؟ آيا پدر و مادر بين فرزند دختر و پسر تبعيض قائل ميشدند؟ در خانوادهاي با وجود پدر، مادر، برادر، پدر و مادر بزرگ، عمه و عمو، خاله و دايي، چه عاملي ممكن است دختر بچهاي 11 ساله را به سوي محبت مردي همسن پدرش در خارج از خانه سوق دهد؟
3- در مصاحبههايي كه روزهاي نخست حادثه انجام شده، گفتهاند كه در شب فرار، رومينا در چاي پدرش داروي خوابآور ريخته و پدر در خواب بوده، چه كسي داروي خوابآور را در اختيار رومينا قرار داده بود؟ رومينا از كجا مطمئن بوده كه اين دارو خوابآور است و مسمومكننده نيست؟ اگر اين دارو مسمومكننده بود چه بسا جاي قاتل و مقتول عوض ميشد. چرا داروي خوابآور را در چاي مادرش نريخته؟ مادر ادعا ميكند كه هنگام قتل رومينا در حمام بوده و شوهرش درب حمام را به روي او قفل كرده، آيا درهاي حمام از بيرون قفل ميشوند؟
در مصاحبهاي بهمن خاوري گفته كه قصد ازدواج با رومينا را داشته و به همين منظور به وسيله شوهرخاله رومينا براي پدرش پيام فرستاده، آيا در خانوادههاي ايراني بدين گونه دختري را از خانوادهاش خواستگاري ميكنند؟ گفته ميشود چند سال قبل هم بهمن خاوري دختري را به اصطلاح فراري داده و در خانواده او نيز اين كار سابقه داشته، آيا فراري دادن دختران در آن منطقه نوعي افتخار محسوب ميشود؟
4- آيا پزشكي قانوني سلامتي رواني پدر رومينا را بررسي كرده؟ اعتياد به مواد مخدر را چطور؟ آيا پدر رومينا هنگام ارتكاب به قتل تحتتاثير الكل يا مواد روانگردان نبوده؟ همين آزمايشات و بررسيها در مورد بهمن خاوري هم بايد انجام ميشده. رومينا كه از دنيا رفته اما روشهايي براي بررسي سطح هوش و ويژگيهاي رواني و سن عقلي او وجود دارد، آيا اين بررسيها انجام شده؟ سن واقعي رومينا چقدر بوده؟ روايتها از سن رومينا متفاوت است. آيا پزشكي قانوني رابطه جنسي را بررسي كرده؟
قابل درك است كه پاسخ اين پرسش براي خانواده مقتول دردناك است. يكي از پرسشهاي بسيار مهم اين است كه چرا پدر رومينا براي كشتن دخترش از داس استفاده كرده؟ روانشناسان جنايي اعتقاد دارند رابطه مستقيمي بين شيوه قتل با ميزان خشم وجود دارد. پدر رومينا از خشنترين شيوهها براي كشتن فرزندش استفاده كرده، آيا دليل اين همه خشم و خشونت مشخص شده؟ آيا داس ابزار كار پدر بوده يا براي اين منظور تهيه شده؟ و در آخر اينكه آيا دادگاه فرصت كافي براي يافتن پاسخ همه اين پرسشها داشته؟ يا تحتتاثير فشار افكار عمومي براي اجراي حكم دقت را فداي سرعت كرده؟ مدتي است آنقدر سرگرم كرونا و تبعات آن هستيم كه كمتر به آسيبهاي اجتماعي توجه ميكنيم. توجه زياد به مقوله كودكآزاري و خشونت عليه كودكان و تمركز زياد بر ميزان محكوميت پدر در قتل فرزند و پيگيري اصلاح قوانين مربوط به قصاص ما را از ساير ابعاد موضوع غافل كرده. جاي آن دارد به كارشناسان و متخصصان اين فرصت داده شود تا بررسيهاي دقيق و همهجانبه خود را انجام دهند و اگر نشود همه نتايج را براي مردم بيان كرد لااقل نتايج در دانشگاهها تدريس و در سياستگذاريها و تصميمگيريهاي كلان كشور لحاظ شود. رسانهها نيز با زباني ساده نتايج تحقيقات را براي مردم بازگو كنند.
روانشناس سازماني
نگاهي به صدور حكم براي 2 متهم پرونده يك قتل در خانه پدري
9 سال زندان براي پدر، دو سال زندان براي پسري كه دختر را فراري داد. حالا 3 ماه از روزي ميگذرد كه داس خشم پدر، جان رومينا اشرفي، دختر 14 ساله تالشي را گرفته است. در اين مدت، جزييات اين پرونده بارها در رسانهها و شبكههاي مجازي مطرح شده و ابعاد حقوقي و اجتماعي اين پرونده نيز از زاويههاي مختلف بررسي شده است. بهرغم تمام اين جنجالها، حكم حاصل از اين «رسيدگي ويژه» به هيچ عنوان تسلايي بر دل مادر ندارد. «رعنا دشتي» مادر رومينا اشرفي از نخستين گفتوگوي خود با رسانهها تا حالا كه حكم بدوي منتشر شده، خواستار «قصاص» قاتل بوده است.
خواستهاي كه با ماده 612 قانون مجازات اسلامي همخواني ندارد. اين ماده ميگويد:«هركس مرتكب قتل عمد شود و شاكي نداشته يا شاكي داشته ولي از قصاص گذشت كرده باشد يا به هر علت قصاص نشود در صورتي كه اقدام او موجب اخلال در نظم و صيانت و امنيت جامعه يا بيم تجري مرتكب يا ديگران شود، دادگاه مرتكب را به حبس از 3 تا 10سال محكوم ميكند.» با اين حال مادر رومينا اشرفي در آخرين گفتوگوي خود ميگويد:«راي دادگاه ترس و وحشت به جان من و خانوادهام انداخته است. من به اين راي اعتراض دارم و خواهان تجديدنظر در ديوان عالي كشور هستم.»
به گزارش ايلنا با وجود آنكه در روزهاي ابتدايي نشر خبر قتل رومينا به عنوان نمونهاي از نقض آشكار حقوق كودك نام برده و گفته ميشد كه به دليل ماهيت جرم، دادستان مطابق با ماده ۵ قانون حمايت از كودك و نوجوان به عنوان «مدعيالعموم» در اين پرونده وارد عمل ميشود ولي راي دادگاه موجب برخي نگرانيها براي مادر رومينا و تنها فرزند خردسالش شده است. مادر رومينا در گفتوگو با اين خبرگزاري با تاكيد بر اينكه خواهان تجديدنظرخواهي در اين پرونده و قصاص همسرش است، اضافه كرد: ديگر نميخواهم شوهرم به روستا برگردد.
خانم دشتي گفته بعد از ۱۵ سال زندگي مشترك هيچ علاقه و اميدي به ادامه زندگي با همسرش كه اين بلا را سر آنها آورده، ندارد و نگران جان تنها پسر و خانوادهاش است. مادر رومينا مدعي شد: در همين مدت كوتاه بارها خانواده همسرم من و فرزند خردسالم را تهديد كردهاند و با وجود آنكه صلاحيت لازم را ندارند؛ قصد گرفتن كودك خردسالم را دارند. او معتقد است: اگر همسرش قصاص نشود بايد زنداني يا تبعيد شود چراكه در غير اين صورت هيچ امنيتي براي او و اطرافيانش قابل تصور نيست. به گفته مادر رومينا حكم دادگاه براي بهمن خاوري كه فرزندش چند روز قبل از قتل با او فرار كرده بود تحمل تنها دو سال حبس است.
مادر رومينا اشرفي در نخستين گفتوگوي خود با رسانهها از اختلاف ميان شوهر و دخترش گفته و تاكيد كرده بود كه همسرش بارها رومينا را تهديد به قتل يا تشويق به خودكشي كرده بود. دشتي پيش از اين به خبرگزاري «فراز» گفته بود: «شوهرم بارها به من گفته بود كه به رومينا ياد بدهم خودش را حلقآويز كند. اما من گفتم من اين كار را نميتوانم بكنم.» حالا مادر رومينا به حكم بدوي اعتراض دارد اما پيش از اين «نعمت احمدي» وكيل و حقوقدان در گفتوگو با «اعتماد» تاكيد كرده بود كه طبق قوانين مجازات اسلامي «خون صاحب دارد و صاحب خون خانواده است و پدر را اعدام نميكنند چون خودش صاحب خون است.» به زعم اين وكيل طبق ماده 309 قانون مجازات اسلامي در مواردي از پروندههاي قتل كه بحث ولي قهري است، قانون حق تقاضاي مادر براي قصاص قاتل(پدر) را نميپذيرد.