سیدمحمدهادی موسوی در روزنامه شرق نوشت: در میان کشورهای جهان، آینده هیچ کشوری مانند ایران به انتخابات ریاستجمهوری سال جاری ایالات متحده آمریکا گره نخورده است. ظاهرا ایران منتظر است تا بعد از انتخابات آمریکا درباره مذاکره با این کشور تصمیمگیری کند.
در صورت پیروزی مجدد «دونالد ترامپ»، چون فقط چند ماه از عمر دولت روحانی باقی مانده، او ترجیح میدهد با دولت فعلی وارد مذاکره نشود؛ چراکه فرایند مذاکره احیای برجام، زمانبر خواهد بود. در این شرایط، احتمال دارد دولت بعدی که در سال 1400 بر مسند قدرت مینشیند، اجازه مذاکره غیرمستقیم یا مستقیم با آمریکا را کسب کند.از آن طرف، اگر امروز در آمریکا، انتخابات برگزار شود، احتمال پیروزی بایدن بیش از ترامپ است؛ اما پیچیدگی سیستم انتخاباتی و تنوع فکری جامعه آمریکا، احتمال وقوع هر نتیجهای را میدهد؛ اما اگر «جو بایدن» در انتخابات پیروز شود، چه اتفاقی میافتد؟طبق آنچه بایدن در مناظرات اعلام کرد و براساس مانیفست حزب بازگشت به برجام، یکی از اولین اقدامات رئیسجمهور دموکرات خواهد بود.
شاید این مانیفست و پیروزی بایدن، خبر خوبی برای ایران باشد؛ اما موضوع به همین پیشپاافتادگی نیست. بازگشت آمریکا به برجام روی کاغذ آسان است؛ اما روش اجرائی و مذاکرات احیای برجام، بسیار پیچیده و زمانبر میشود. برجام، یک برنامه زمانبندی (Schedule) داشت که در آن از روز اجرای برجام (27 دی 94)، زمانهای مختلفی (5، 8، 10، 15 و 25 سال) برای رفع برخی محدودیتهای هستهای و تحریمهای غیرهستهای در نظر گرفته شده است.
پس از خروج آمریکا از برجام، ایران نیز تعهدات خود را بهصورت پلهای کاهش داد و از نظر فنی، به شرایط پیشابرجام بازگشت؛ برای مثال، طبق برجام، ایران 10 سال پس از روز اجرای برجام، حق تحقیق و توسعه غنیسازی با استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید و 15 سال پس از آن، حق ایجاد تأسیسات جدید غنیسازی و افزایش میزان اورانیوم غنیشده را خواهد داشت؛ حال آنکه این زمانبندی، عملا دیگر وجود ندارد و ایران در شرایط فعلی تمام این خطوط قرمز را رد کرده است. اولین ایرادی که در بازگشت آمریکا به برجام وجود دارد، همین برنامه زمانبندی در اجرای تعهدات طرفین است.
آیا بازگشت آمریکا به برجام به معنای ادامه برنامه زمانبندی فعلی است یا آمریکا مایل است درباره بازبینی زمانبندی برجام با ایران وارد مذاکره شود؟ آنچه از اظهارات برخی از شخصیتهای دیپلماتیک نزدیک به بایدن برداشت میشود، این است که بایدن به برجام بازخواهد گشت؛ اما زمانبندی فعلی باید بازبینی (Re-Schedule) شود. این برنامه جدید احتمالا شامل جبران زمان ازدسترفته در دوونیم سال اخیر بوده و شاید تغییراتی در کلیات زمانبندی را شامل شود. گرچه تیم سیاست خارجی بایدن هنوز استراتژی مشخص خود درباره برجام را ارائه نداده است، اما از خلال صحبتهای آنها میتوان دریافت که علاوهبر بازنگری در برنامه زمانبندی برجام، پیوستهای دیگری مانند مسائل منطقهای و موشکی نیز باید به برجام افزوده شود.
گرچه ایران بارها تأکید کرده هیچگونه مذاکره مجددی درباره برجام را نمیپذیرد و حتی هرگونه تلاش برای مذاکره در موضوعات متفرقه در خلال مذاکرات برجام را نیز ناکام گذاشت؛ اما به نظر میرسد درصورتیکه ایران نیاز به احیای برجام داشته باشد، ناگزیر از بازنگری در این استراتژی است. گرچه ایران نیز میتواند مذاکره درباره مسائل فرعی را منوط به اجرای بدون تنازل برجام و پس از یک دوره پنجساله اجرای تعهدات طرفین کند. حتی با فرض حلوفصل مسائل مربوط به زمانبندی مجدد برجام و افزودن پیوستهای دیگر به آن، مسئله اصلی، طرف مذاکره در ایران است. تیم سیاست خارجی دموکراتها، با تیم دیپلماتیک دولت فعلی به ادبیات و فهم مشترک از برجام رسیده و راحتتر میتوانند تغییرات مدنظر را اعمال کنند، اما نکته این است که حتی در صورت پیروزی بایدن در آبان، تا پایان دولت فعلی ایران چند ماه بیشتر باقی نمانده و احتمالا بایدن نیز ترجیح میدهد در چنین وضعیتی وارد مذاکره با دولت حسن روحانی نشود
نانچه دولت آتی ایران از اصولگرایان باشد، نیز مذاکره با آمریکا خط قرمز پررنگ این طیف است؛ بنابراین موقعیت مناسبی برای مذاکره احیای برجام وجود ندارد، چه رسد به بازنگری در زمانبندی و احیانا الحاق مسائل موشکی و منطقهای به آن. مسئله اساسی دیگر نیز، ضمانت اجرائی برجام است. برجام بهدلیل ماهیت حقوقی خود در آمریکا، مورد تصویب مجلسین آمریکا قرار نگرفت؛ ازاینرو ترامپ براساس اختیارات قانونی خود، از آن خارج شد. همزمان با انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، انتخابات 34 کرسی سنای آمریکا نیز برگزار میشود.
اگر جمهوریخواهان همچنان کنترل سنا را در اختیار داشته باشند، بایدن در بازگشت به برجام نیز دچار مشکل خواهد شد و احتمال معامله با سنا برای حفظ برجام بیراه نیست. دراینصورت چنانچه شرایط سنا (مانند دوره قبل) برای احیای برجام بهرسمیتشناختن اسرائیل از سوی ایران باشد، عملا تلاشهای حفظ برجام به شکست میانجامد. در سهونیم سال اخیر موقعیتهای زیادی برای حفظ برجام وجود داشت و حتی میشد تغییراتی در داده و ستاندههای برجامی ایجاد کرد؛ اما افسوس که این فرصتها را از دست دادیم.