به گزارش خبرنگار ما، اوایل سال جاری دختری جوان مخفیانه با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت جوانی او را به زور در خانه نگه داشته، مورد آزار قرار داده و در را هم روی او قفل کرده است. این دختر درخواست کمک کرد.

 

بلافاصله مأموران به آدرسی که او اعلام کرده بود رفتند، اما یک‌دفعه متوجه شدند مرد جوانی خودش را از طبقه دوم به پایین پرت کرد و دختری که درخواست کمک کرده بود نیز با دادوفریاد به پلیس خبر داد در کدام قسمت از ساختمان است. به‌این‌ترتیب مأموران اورژانس را خبر کردند تا به کمک مرد فراری بیاید و خودشان نیز دختر جوان را نجات دادند.

 

این دختر در بازجویی‌ها به مأموران گفت: من با متهم در خیابان آشنا شدم. او گفت از من خوشش آمده است و می‌خواهد مرا بیشتر بشناسد تا به خواستگاری‌ام بیاید، من هم قبول کردم. روز حادثه وقتی سوار ماشین بودیم و داشتیم در خیابان می‌رفتیم، یکباره وارد پارکینگ یک ساختمان شد و به‌زور من را با خودش بالا برد. وارد یک آپارتمان شدیم. او در را رویم قفل کرد و خواست مرا مورد آزار و اذیت قرار دهد، من قبول نکردم، او به زور این کار را کرد و بعد هم تا صبح من را در خانه نگه داشت. صبح زود وقتی که او خواب بود، من موضوع را به مأموران گزارش دادم و درخواست کمک کردم. مرد جوان که خودش را به من رامین معرفی کرده بود با صدای تلفن از خواب بیدار شد و وقتی که متوجه شد من به پلیس گزارش داده‌ و درخواست کمک کرده‌ام به سمت بالکن رفت تا فرار کند. او خودش را از بالکن پرت کرد. در همان حین هم مأموران رسیدند و متهم را درحالی‌که بدنش دچار آسیب شده بود پیدا کردند.

 

از بیمارستان به مأموران گزارش داده شد متهم از ناحیه لگن و پا دچار شکستگی شده و حال خوبی ندارد، بنابراین بازجویی از او به تأخیر افتاد. در این میان مأموران به بررسی سوابق متهم پرداختند و متوجه شدند او چند ماه قبل نیز دختر دیگری را به همین شیوه به خانه‌اش برده و مورد آزار و اذیت قرار داده است. او در آن پرونده خودش را با نام دیگری معرفی کرده بود، اما اثر انگشت او نشان داد هر دو متهم یکی هستند. متهم بعد از بهبودی نسبی مورد بازجویی قرار گرفت. مرد جوان گفت: من چون خیلی خوش‌تیپ هستم به من لقب چارلی داده‌اند و دختران زیادی دوست دارند با من رابطه داشته باشند. این دختر هم خودش خواست با من به خانه بیاید. شب بود که من او را دیدم. سوار ماشین شد و گفت جایی برای ماندن ندارد و از من درخواست کمک کرد. من هم به او جا دادم تا صبح خودش برود و فکری به حال خودش بکند. من اصلا نمی‌دانم این دختر به چه دلیلی به مأموران گزارش داد.

 

متهم در پاسخ به این سؤال که اگر کاری نکرده چرا فرار کرده و خود را از پنجره به پایین پرت کرده است، گفت: وقتی متوجه شدم مأموران به دنبال من هستند ترسیدم.

 

متهم جوان که با واکر به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران برده شده بود، وقتی در برابر قضات قرار گرفت، باز هم ادعا کرد گفته‌های دختر جوان دروغ است. او درباره اینکه چرا در را قفل کرده بود، گفت: من همیشه شب‌ها در را قفل می‌کنم و اصلا قصدم این نبود که این دختر را زندانی کنم. او قصد اخاذی از من را دارد و می‌خواهد مرا وادار کند تا با او ازدواج کنم. متهم درباره دیگر شاکی پرونده هم گفت: آن دختر هم به‌خاطر تیپ و قیافه‌ام و برای به‌دام‌انداختن من چنین کاری کرده است و من به هیچ‌کدام از این دخترها تعرض نکرده‌ام.

 

قضات با پایان جلسه رسیدگی، برای تصمیم‌گیری درباره جلسه دادگاه وارد شور شدند.