«ایران برای تبادل نظر و اتخاذ راهکارهای مناسب در همه مسائل منطقهای و فرامنطقهای نیازمند شریکی قابل اعتماد، قدرتمند و مستقل است اما اروپا نشان داده فاقد این ویژگیها است و تقریباً در دو سال گذشته به اتلاف وقت و نشان دادن سراب اکتفا کرده است. باعث خوشحالی خواهد بود که آقای بورل بر این فرضیهها در مذاکرات خود در تهران خط بطلان بکشد.»
به گزارش ایسنا، حمیدرضا آصفی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «آقای جوزف بورل، مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا از مهرماه به جای خانم فدریکا موگرینی در این سمت ایفای وظیفه میکند. خانم موگرینی عملکردی محتاطانه و البته مستقل داشت و سعی میکرد حتیالمقدور حساسیتهای جمهوری اسلامی ایران را در موضعگیری در نظر گیرد. آقای بورل پیشتر وزیر خارجه اسپانیا بود. جمهوری اسلامی ایران یک بار چنین شرایطی را تجربه کرده بود وقتی خاویر سولانا، وزیر خارجه وقت اسپانیا در همین سمت ایفای وظیفه کرد. هر دوی آنها مخالفتهایی با دولت آمریکا داشتند. بورل نیز در مقام وزیر خارجه اسپانیا مخالفتهای متعددی با مواضع دولت آمریکا و شخص ترامپ و حمایت از برجام نشان داده است. باید دید او در این جایگاه میتواند استقلال قبلی خود را حفظ کند یا با سیاست محتاطانه، عملاً در خدمت کاخ سفید قرار میگیرد.
حضور بورل در ایران مغتنم است. حتی اگر هیچ حرف و طرحی نداشته باشد. وی میتواند از دیدگاههای روشن جمهوری اسلامی ایران آگاه شود و فضای داخل را فارغ از تبلیغات خارجی از نزدیک لمس کند. اتحادیه اروپا نشان داده است که فقط برجام را بدون هزینه میخواهد یا به تعبیری هزینه آن را از کیسه جمهوری اسلامی بدهد. اتحادیه اروپا پس از خروج امریکا نتوانست حتی حداقلها را حفظ کرده و موجب حفظ برجام شود. توافقی که اکنون در زندگی نباتی خود به سر میبرد. سازوکار مالی یا «اینستکس» که حتی تأمینکننده حداقل منافع ایران هم نبود در شرایط اما و اگر به سر میبرد. گامهایی که ایران بر اساس بند ۳۶ توافق برجام برداشته است موجب نگرانی اروپا شده است و شاید یکی از دلایل سفر آقای بورل، همین موضوع باشد.
اتحادیه اروپا بهتر است قبل از این که با ایران وارد مذاکره شود به جمعبندی واحد در میان اعضای خود برسد. دولتمردان انگلیسی از طرح ترامپ برای جایگزینی برجام نام میبرند، پاریس ساز دیگری در خصوص فعالیتهای منطقهای ایران میزند و آلمان نیز به اقتضای زمان و شرایط اتخاذ مواضع میکند. چنانچه ایران بعد از ۱۴ سال مذاکره به دنبال جایگزینی برجام با طرحهایی مانند آن چه طرف انگلیسی میگوید، باشد اساساً به اروپا نیازی ندارد. باید از لندن پرسید آیا به عنوان یک عضو اتحادیه که دیگر عضو آن نیست سخن میگوید یا به عنوان یکی از سه کشور اروپایی؟ لندن باید در این خصوص شفافسازی کند. روشن است که ایران نمیتواند هر لحظه با تذبذب سیاسی کشورهای طرف گفتوگو هماهنگ و دمساز شود. سؤالات زیادی مطرح است که آقای بورل باید به آنها پاسخ بگوید.
۱- آیا اتحادیه اروپا اراده آن را دارد که برای حفظ برجام به مسئولیتهای خود عمل کند؟ و خلأ خروج امریکا از این توافق را جبران نماید؟
۲- اروپاییها در مقابل کوتاهیهای خود و شرایط سختی که از این رهگذر برای ایران به وجود آمده است، چه اقدامات جبرانی را در دستور کار قرار میدهند؟
۳- آیا کشورهای اروپایی قادر خواهند بود یک موضع واحد شفاف و مسئولانه در قبال این توافق اتخاذ نمایند؟
۴- میزان توان و پایداری اروپا در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا چه اندازه است و جمهوری اسلامی ایران چه انتظاراتی باید داشته باشد؟
پس از پاسخ به این پرسشها است که میتوان در خصوص سایر مسائل به گفتوگو نشست. اروپا میداند استفاده از مکانیسم ماشه نه محمل حقوقی و قانونی دارد و نه مؤثر و بازدارنده است. روشن است توسل به این حربه که البته طرف اروپایی هنوز آن را اجرایی نکرده است، اقدامات متناسب جمهوری اسلامی را به دنبال خواهد داشت. درباره موضوعات متعدد منطقهای، نگرانی و علائق مشترکی میان ایران و اروپا وجود دارد و متأسفانه اروپا جایگاه خود را تا حدود زیادی تنزل داده است. ایران برای تبادل نظر و اتخاذ راهکارهای مناسب در همه مسائل منطقهای و فرامنطقهای نیازمند شریکی قابل اعتماد، قدرتمند و مستقل است اما اروپا نشان داده فاقد این ویژگیها است و تقریباً در دو سال گذشته به اتلاف وقت و نشان دادن سراب اکتفا کرده است. باعث خوشحالی خواهد بود که آقای بورل بر این فرضیهها در مذاکرات خود در تهران خط بطلان بکشد.»