خبرگزاری مهر: صهیونیستها به شدت نگران اوضاع جبهه داخلی خود هستند و هر چند کوشیده اند که با برگزاری مانور جنگ احتمالی با حزب الله را تمرین کنند و بودجه هنگفت ۳۰ میلیارد شیکلی برای ارتش خود اختصاص داده اند تا جبهه داخلی آنرا از حملات موشکی اعم از غزه یا شمال و موشکهای حزب الله در امان بدارد؛ اما جبهه داخلی این رژیم به شدت نگران است.
معاریو به نقل از عاموس گلعاد رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و سیاسی و رئیس سابق کمیته سیاسی امنیتی به گزارشهای ارتش اسرائیل در مقابل کابینه امنیتی در خصوص سناریوهای جنگ آینده در جبهه شمالی پرداخت که شامل تخلیه صدها هزار نفر از اسرائیلیها و برخورد روزانه صدها موشک و کمبود انرژی برق میشود.
گلعاد نسبت به روزی که در جبهه شمال درگیری نظامی رخ دهد هشدار داد و تهدید جبهه داخلی را بسیار جدی دانست و اعلام کرد که مقاومت در شمال موشکهای خود را به سوی اسرائیل هدف گیری کرده اند که از جمله این مناطق تل آویو است و لازمه این مساله آن است که ارتش و نهادهای امنیتی از آمادگی کامل برخوردار باشند.
با همه تلاشی که مقامات رژیم صهیونیستی به عمل میآورند تا به جبهه داخلی خود درباره جنگ آتی با حزب الله اطمینان دهند، اما به اذعان محافل رسانهای صهیونیست، اسرائیلیها به سامانههای دفاعی خود اعتمادی ندارند.
اما در کنار ترس مقامات صهیونیست از جبهه داخلی نگرانی دیگر که به ویژه که از زمان جنگ ۳۳ روزه آنها را رها نکرده است بحث ناکارآمدی نیروی زمینی ارتش این رژیم است
در کنار ترس مقامات صهیونیست از جبهه داخلی نگرانی دیگر که به ویژه که از زمان جنگ ۳۳ روزه آنها را رها نکرده است بحث ناکارآمدی نیروی زمینی ارتش این رژیم است که عملا در جنگهایی که تل آویو با ارتشهای عربی انجام داده و نیز جنگ با حزب الله لبنان و حماس کارایی نداشته است و بیشتر تل آویو به نیروی هوایی خود روی آورده است که آنهم به اذعان خود صهیونیستها برای رقم زدن سرنوشت جنگ به تنهایی کافی نیست.
تانک میرکاوا که صهیونیستها با آب و تاب از آن سخن میراندند از جنگ افزاری امن در جریان جنگ ۳۳ روزه به تابوت متحرک تبدیل شد. قبل از جنگ ۳۳ روزه نظامیان رژیم بیشتر علاقهمند بودند که در واحدهای زرهی خدمت کنند، زیرا گمان میکردند که از امنیت بیشتری برخوردار هستند، اما پس از این جنگ فرماندهان صهیونیست نظامیان خود را مجبور به خدمت در واحدهای زرهی میکردند، زیرا نظامیان از خدمت در این واحدها فرار میکردند.
این در حالی است که در جدیدترین گزارشهای رسانههای رژیم صهیونیستی به افزایش تعداد نظامیانی که در نیروی زمینی اسرائیل در جلسات روان درمانی ارتش این رژیم شرکت میکنند، حکایت دارد. نظامیان صهیونیست از ماموریتهای جنگی میترسند و این ماموریتها همان کابوسی برای آنها محسوب میشود. برخی نظامیان این رژیم نیز از خدمت نظامی فرار میکنند.
رای الیوم در مطلبی با اشاره به ضعف نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی آورده است: «از سال ۱۹۴۸، ارتش رژیم اشغالگر بر نیروی هوایی در جنگ با ارتشهای عربی تکیه دارد و در جنگ سال ۱۹۶۷ نبرد به نفع رژیم اشغالگر ظرف ۶ روز رقم خورد. به نظر میرسد که رهبران تل آویو از آن زمان تاکنون بر حرف اسحاق شامیر نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی تکیه کرده اند که عرب همان عرب و دریا همان دریاست و در راستای توسعه نیروی زمینی برای مقابله با چالشهای جدید که خودنمایی میکند، حرکت نکرده اند به ویژه جنبشها و گروههای نظامی عربی ظهور پیدا کرده اند که آنگونه که قاموس نظامی شناخته میشود، کشور محسوب نمیشوند و در راس آنها حزب الله لبنان و جنبش حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی هستند.
این رسانه مینویسد:
در ارتش نظامی، نیروی هوایی به تنهایی نمیتواند سرنوشت جنگ با گروههایی که به جنگ چریکی روی میآورند را رقم بزند؛ موضوعی که اسرائیل را وارد حالتی از شوک روانی یا ترس از جنگ زمینی ضد این تشکلاتی که زیانهای مادی و انسانی زیادی به آنها وارد کرده اند، کرده است
در ارتش نظامی، نیروی هوایی به تنهایی نمیتواند سرنوشت جنگ با گروههایی که به جنگ چریکی روی میآورند را رقم بزند؛ موضوعی که اسرائیل را وارد حالتی از شوک روانی یا ترس از جنگ زمینی ضد این تشکلاتی که زیانهای مادی و انسانی زیادی به آنها وارد کرده اند، کرده است.
از نگاه عاموس هارئیل تحلیلگر امور نظامی روزنامه هآرتص، هنوز نیروی زمینی اسرائیل از مشکلات عمدهای رنج میبرد که سبب میشود که جنگ زمینی را به مثابه کابوسی بداند و هر بار سعی میکند از ترس تلفات و خسارات از آن حذر کند.
رای الیوم در ادامه نوشت: این تحلیلگر اسرائیلی بیان کرد که در جریان عملیات صخره استوار، ارتش اسرائیل در غلبه بر شلیک موشک و راکت از غزه ناکام ماند و نیروی هوایی اسرائیل اطلاعات دقیقی از اهداف حماس نداشت و سطح آمادگی واحدها برای انجام ماموریت در راس آنها حل مشکل تونلها که اهمیت آن در جریان جنگ مشخص شد بسیار پایین بود و نیروی زمینی اسرائیل از کمبود ابتکار و تفکر رنج میبرد.
به اذعان این تحلیلگر صهیونیست؛ مشکل ارتش اسرائیل در فرماندهی و ضعف ارزش نیست بلکه بحران حرفهای در نیروی زمینی است و گادی آیزنکوت رئیس ستاد ارتش اسرائیل دریافت که ارتش در جایگاه درستی نیست و ارتشی بزرگ شده محسوب میشود که بر ماموریتهای اساسی اش متمرکز نیست.
این تحلیلگر که رابطه محکمی با نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی دارد به نقل از منابع خود در تل آویو آورده است: جنگ ضد غزه توان نیروی زمینی اسرائیل را به نمایش گذاشت و آخرین حلقه از سلسله عملکرد ناامید کنندهای بود که با جنگ سال ۲۰۰۶ آغاز شد و تازه اگر نگوییم که قبل از سال ۲۰۰۶.
پس از شکست در لبنان و عملکرد ناامید کننده، ارتش اسرائیل دست به اصلاحات گستردهای زد و واحدهای نیروی زمینی تمرینات گستردهای انجام دادند و نیروهای احتیاط به مهمات جدید دست یافت، اما تغییرات به حدکافی عمیق نبود و نیروی زمینی همچنان در رده نازلی قرار دارد و محافل سیاسی در توان مانور دادن نیروی زمینی در اراضی دشمن در هنگام جنگ تردید دارند و این در سه جنگی که ارتش اسرائیل در غزه به راه انداخت یعنی سرب گداخته ۲۰۰۸ که هدف اساسی اش این بود که به دشمن و اسرائیلیها ثابت کند که ارتش عافیت خود را به دست آورده، عملیات بعدی یعنی ستون ابر در سال ۲۰۱۲ که طی آنها نیروهای زیادی از احتیاط احضار شدنند، اما اسرائیل در صدد آتش بس پس از گذشت یک هفته از حملات هوایی برآمد و جنگ صخره استوار ۲۰۱۴ که ماموریت ارتش در مقابله با تونلهای در ۱.۵ کیلومتری عمق اراضی غزه فراتر نمیرفت، خلاصه شد، نمایان شد».
قدر مسلم آن است که نظامیان صهیونیست از جنگ هراس دارند و این به چالشی برای مقامات رژیم صهیونیستی تبدیل شده است و علی رغم تبلیغاتی که درباره تجهیز نیروی زمینی به سلاحهای جدید میکنند، اما واقعیت این است که نیروی زمینی این رژیم همچنان کارایی ندارد و تل آویو در حال حاضر به توان نیروی هوایی خود بسنده کرده است. وجود مانورهای گسترده و تمرینات نظامیان این رژیم با هدف فائق آمدن بر مشکلات فراوانی است که مقامات صهیونیست امیدوار به رفع آن هستند، اما مگر میشود؛ نظامیانی که انگیزه و روحیه ندارند را با وعده سلاح پیشرفته روحیه داد؟!