خبرگزاری تسنیم: ابراهیم سحرخیز معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش در یادداشتی اختصاصی با عنوان " قرار نیست دوره پیش دانشگاهی حذف شود" به بررسی تصمیم اخیر آموزش وپرورش برای کاهش ساعت آموزش پایه دوازم از ۳۵ ساعت به ۲۴ ساعت در هفته و باقیماندن سایه کنکور در دوره متوسطه دوم پرداخته است.
مشروح یادداشت او بدین شرح است:
حتما به خاطر دارید با تعطیلی روزهای پنج شنبه و کم کردن آن روز از جدول برنامه درسی مدارس عدهای هرچند قلیل، اما پرصدا، فریاد وامصیبتا سردادند که چه نشستهاید، تربیت با تعطیلی پنج شنبهها به خطر افتاد. به عمد دارند بچههای مردم را از مدرسهها به خیابانگردی میکشانند تا دور ازچشمان مدرسه، دختر و پسر به مفسده بیفتند.
البته بماند که این فریاد وامصیبتا! بیشتر از ناحیه مدارس غیردولتی بلند شد. چنین واکنشی، عجیب هم نبود، چون بخش قابل ملاحظهای از عایدات آنها به خطر افتاده بود. گویا شگرد آنها بود تا به قیمت "جمعه به مکتب آوردن طفل گریز پا" با اخذ شهریههای نجومی، بعدا بدجوری از خجالت والدین درآیند. به همین خاطر مصوبه تعطیلی پنج شنبهها خوشایند ذائقه خوش اشتهای آنها نبود. اما انگار کسی دغدغه دوره پرهزینه و زیانبار پیش دانشگاهی را نداشت.
گنجاندن ۲۴ ساعت درس در هفته فقط ظاهر ماجرا بود. ابتدا در تهران و سپس در ایران پیش دانشگاهی مرکز خودمختاری شد که سازی جدا مینواخت. از آموزش رسمی صرفا ظاهری بی روح، برجای مانده بود، دروس جدول برنامه درسی درمدارس خاص که سرآمد مدارس بودند در ایام تابستان به صورت فشرده و کپسولی بیشتر به صورت خودخوان دفترش بسته میشد تا با آمدن مهر دکان کنکور در مدرسه بساطش برپا شود، لزومی نداشت این بساط در همان مدرسه باشد. گاهی بچهها را به آموزشگاه بیرون از مدرسه جناب مدیر کوچ میدادند.
مدیر در پیش دانشگاهی فعال مایشا بود او اجازه داشت دبیر ابلاغ گرفته مدرسه را آزاد کرده به بهانه کنکور یا المپیاد به انتخاب دانشآموز حتی نیروی آزاد را با پرداخت حق التدریسی گزاف از جیب مردم، به مدرسه بکشاند.
در پیش دانشگاهی همه چیز به جز کنکور تعطیل بود. برنامه صبحگاهی، ورزش، زنگ تفریح، مباحثه، بیان دغدغههای اجتماعی، تربیتی و حتی گپ زدن معنا نداشت و بطالت به حساب میآمد. چرا؟ چون همه راهها در آموزش وپرورش به دانشگاه ختم میشد و کماکان میشود و پیش درآمد رفتن به این دانشگاه، کنکور است. خلاصه، پیش دانشگاهی پاره تن آموزش و پرورش نبود وصلهای بود نچسپ که بیش از حد به آن میدان داده بودند بهتر بگویم اصلا مدرسه نبود.
جایی بود برای ایزوله شدن، استرس بیشتر یا زدن بر طبل بیخیالی، از حضور و غیاب محکم، خبری نبود. میشد به بهانه کلاس کنکور، سینما رفت یا" گودبای پارتی" گرفت.
سابقه تحصیلی در این دوره یک ساله، محلی از اعراب نداشت اکتفا به نمره ناپلئونی ۱۰، توفیری با نمرات بالاتر نداشت. آزمون چند تا از درسها هم فقط اسمش نهایی بود. سایه سنگین کنکور سبب شده بود تا پیش دانشگاهی قالب تهی کند ودانش آموز "الینه "شود.
انتظار میرفت با استقرار ساختار جدید آموزشی، سال پایانی متوسطه دوم با تغییر نام از پیش دانشگاهی به پایه دوازدهم هویتی تازه پیدا کرده از آسیب کنکور زدگی مصون بماند. چرا باید هیولای کنکور با خودخواهی تمام دارایی و هویت مدرسه را قربانی خود کند؟ براساس کدام مزیت نسبی یا برهان و حجیتی شورای عالی آموزش وپرورش به یک باره از مصوبه قبلی خود، عقب نشینی میکند تاپیش دانشگاهی برای همیشه در نظام آموزشی ما ماندگار و نهادینه شود؟
ناگهان ۱۱ ساعت از ۳۵ ساعت جدول برنامه درسی کاسته میشود تا همه چیز دوباره به روال سابق برگردد و تنور کلاسهای پولساز و خارج از نظارت کنکور همان چنان گرم و گرمترشود.
دروس نوظهور به احترام کنکور با قرار گرفتن در فهرست دروس خودخوان، عملاحذف شوند. این تصمیم شتابزده شورای عالی، مانند دیگر تصمیمات اخیر آن در حوزه تعطیلی مدارس سمپاد، نظام جامع هدایت تحصیلی و ... نشان داد که تحول بنیادین مزاحی بیش نیست که حتی شورای عالی آموزش و پرورش نیز حاضر نیست آن را جدی بگیرد.
این مصوبه در عمل، قراری بود نانوشته برای به تعطیلی کشاندن و تق و لق کردن تافته جدا بافتهی پایه دوازدهم، غیرمستقیم به دانشآموزان پایه دوازدهم رخصت دادید تا تمامی دروس را از دین و زندگی گرفته تا حسابان، زیست و دیگر دروس تخصصی موثر در آزمون ورودی دانشگاهها را به فهرست دروس خودخوان اضافه کنند و تنها در سه یاحداکثر چهار روز از ایام هفته اگر تمایل داشته باشند و مدرسه را قابل بدانند به شرط پرداخت هزینه فقط به تمرین تست به پردازند.
حداقل قریب به ۶۶ درصد کل دانشآموزان دوره متوسطه که شیفته تحصیل درشاخه نظری هستند به این خط پایانی میرسند. چنین به نظر میرسد که در آموزش وپرورش قرار است فقط در روی یک پاشنه بچرخد کنکور و دیگر هیچ. هیاهو برای حذف آن زیاد است، اما باور نکنید. کسی حریف این هیولا نیست، فعلا همه در برابرش زانو زدهاند. همه چیز با آهنگ کنکور کوک میشود، ازسبک تولید محتوا بگیرید تاشیوه ارزشیابی، فرایند یاددهی-یادگیری، به انفعال کشاندن ساحتهای تربیتی و مدرسهداری نشأت گرفته از همین نگاه کنکور محوری است.
از مدرسه محوری خبری نیست آنها که روزی به تعطیلی پنج شنبهها رضایت نمیدادند کم کم چهارشنبهها را نیز به آن اضافه کردند.