نامه موسوي خوئينيها به نجفي و دعوت به تمام كردن انتقاد از دوران قاليباف و اذعان به اينكه در دوران قاليباف هر روز تهران را آبادتر از قبل ديده، باعث شد تا انتقادات آفتاب يزد از موسوي خوئينيها تيتر يك اين روزنامه شود.
آفتاب يزد مينويسد: «انتخابات كه تمام شد، شوراي شهر جديد هم كه به خير گذشت (!) و شهردار جديد هم كه از سوي شوراي شهر برگزيده شد، انگار نه انگار كه قاليباف همان كسي است كه او را زير رگبار مسلسل انتقاد و اتهام ميبستند... حالا قاليباف تبديل به همان مدير جهادي شده كه اصولگرايان از آن دم ميزنند. سيدحسن خميني از خاطرات مردمداري قاليباف ميگويد و خوئينيها كه گاهگداري او را يكي از تأثيرگذاران راه اصلاحات ميدانند در اقدامي قابل تأمل و نامهاي بحثبرانگيز اين بار نه تنها به مدح و ثناي مديريت قاليباف پرداخته بلكه از نجفي به عنوان شهردار آينده نيز خواسته تا زياد حرفي از مشكلات گذشته نزند و كار خودش را بكند. يعني يك وقت به قاليباف و نحوه مديريتش نقدي وارد نكند...»
ناصري فعال اصلاحطلب ميگويد: «صحبتهاي موسوي خوئينيها يك نظر شخصي است و نبايد آن را حرف تمام اصلاحطلبان دانست...» او البته اذعان ميكند كه قاليباف يك مدير قوي است. حجتالاسلام قوامي از ديگر چهرههاي اصلاحطلب هم سعي ميكند دو طرف را داشته باشد. او ابتدا در تأييد موسوي خويينيها ميگويد: «گوش مردم از حرفهاي مسئولاني كه بعد از در اختيار گرفتن قدرت ميگويند ويرانه تحويل گرفتهاند پر است...» و بعد ادامه ميدهد: «موسوي خوئينيها و سيدحسن خميني نيز نظرات شخصي و نه نظرات اصلاحطلبان را درباره قاليباف و شهرداري پيشين بيان كردهاند... اين را هم ميپذيرم اگر شهردار جديد تهران به طور كلي راجع به آنچه در شهرداري تحويل گرفته است سكوت كند براي او تبعاتي خواهد داشت و از همين رو بايد بيان كرد صحبتهاي اخير برخي اصلاحطلبان درباره قاليباف از پختگي لازم برخوردار نبوده است...» آفتاب يزد در پايان مينويسد: «به هر حال آنچه معلوم است اينكه نبايد حرفهاي خوئينيها را به پاي همه اصلاحطلبان نوشت.»