قصه آدمها و ماشینها قصه تازهای نیست. قصه روزهای تلخ و شیرین رفته و پیش رو است. گاهی یک ماشین زندگی یک آدم است و گاهی یک ماشین زندگی یک نفر را به پایان میرساند. به هرحال سالهاست که زندگی بدون این چهارچرخ غیرقابل تصور است. ماشینها در محلههای مختلف شهر رنگها و اندازههای خودشان را دارند، ماشینها در پایین شهر اگرچه شاسی بلند نیستند، اما رنگیترند، ماشینها در پایین شهر پارکینگ با ریموت برقی نمیدانند چیست. آنها زیر چادرشبهای گُلگُلی قدیمی یا پرده استقبال از زائری کنار خیابان جاخوش کردهاند.
آنها تابستان و زمستان را با همین یک لایه پارچه کهنه میگذرانند، آنها خوابهای رنگی میببینند که ما چیزی از آن نمیدانیم.