میثم بهرامی:امیرحسین اصلانیان پسر تحصیلکرده اوایل دهه 80 را یادتان هست؟ او یکی از فورواردهای معروف آن سالهای استقلال بود که می گفتند ستاره لیگ می شود اما در ان شلوغی ها و دعواهای تیم علی پروین ، خیلی بازیکنی نامی نشد و خیلی زود هم دوران اوجش تمام شد اما حالا یک کارشناس فوتبال است که در کافه خبر ، دربی را آنالیزش کرده ...
*نظرتان درباره دربی چه بود؟
نظر خود من این بود که پرسپولیس می آید و به راحتی سه گل می زند. مثل بازی قبلی تراکتور که آمد و قشنگ درو کرد، این بازی هم فکر می کردم همانطور می شود. از طرفی هم فکر می کردم که منصوریان بیاید و یک چینشی بگذارد که فقط یک صفر صفر بگیرد و با تک امتیاز برود ولی شرایط به گونه ای رقم خورد که گل زودهنگام همه چیزرا به هم ریخت. من فکر می کنم حتی تفکرات منصوریان را هم به هم ریخت و این باعث شد همان هفت هشت دقیقه اول که گل دریافت شد، بازی به سمت بازی احساسی برود و دیدیم که استقلال جسورانه بازی کرد و در نیمه اول سه گل زد. ما باید به این بپردازیم که پرسپولیس چطور گل خورد. وقتی بازی را دو سه بار می بینیم، می بینیم که سمت چپ پرسپولیس یک منطقه ای شده بود که مثل اتوبان استقلالی ها به راحتی از آن جناح به گل می رسیدند. متاسفانه آقای احمدزاده گناهی هم ندارد، این آدم با 160 سانتیمتر قد و وزن کم، توانایی نبرد تن به تن با مثلا کاوه رضایی را نداشت. چون او قلدرتر و سرعتی تر بود از این رد می شد. این هم احتیاج به یک پوشش داشت. از طرفی هم شما گل سوم را که ببینید وقتی مسلمان توپ را لو می دهد، پاس بلند که می اندازد، آقای انصاری (شما ده بار بازی را ببینید یک دفاع چپ وقتی یار مستقیمش را می بیند جدا کرده می خواهد ضربه بزند، باید تکل بزند.) تکل نمی زند، ضربه می زنند و توی دروازه می رود. یا گل اول که با استپ سینه و بعد شوت می زند، باز شما می بینید ماهینی را در پستی بازی می دهد که با آن پست بیگانه است. ماهینی همیشه لب خط بازی کرده، تمام ذهنش این بوده که یار از او رد نشود، هیچوقت دنبال این نبوده که توپ بلند از او رد نشود و قسمت دوم فاز دفاعی را هم انجام دهد. پس ماهینی هم خودش به شخصه گناهی نداشته که در پستی بازی می کرده که متاسفانه با آن آشنایی نداشته. البته این را هم بگویم برانکو از آنجایی که در تمام طول فصل و با همه جابجایی هایی که انجام داده موفق بوده، این ریسک را انجام داد و در این بازی این بازیکن ها را در این پست های حساس قرار داد و فکر می کرد مثل بازی های دیگر جواب می دهد. همانطور که اگر جواب هم می داد ما اینجا الان به به و چه چه می گفتیم ولی خب هر مربی جایزالخطاست. این خوب بود که قبل از بازی های آسیایی این نقطه ضعف هایی که در پرسپولیس نهفته بود نمایان و ترمیم شود. احساس من این است که وقتی ما هافبک دفاعی به اسم کمال کامیابی نیا داریم باید یک رزرو هم برای او داشته باشیم. چرا در تعطیلات نیم فصل و نقل و انتقالات زمستانی نخریدیم؟ چرا ما بازیکن اکراینی خریدیم برای پست دفاع چپ و اصلا به او بازی نمی دهیم؟ صدهاهزار دلار اینجا از دست رفته. می آمدند حداقل قراردادشان را فسخ می کردند دو بازیکن جوان می خریدند. شما الان استقلال را ببینید، من اکثرشان را نمی شناختم. ولی آمدند خودشان را نشان دادند. بازیکنانی که تا به حال تجربه دربی نداشتند، در جنگ های تن به تن دیدیم که موفق بودند. نورافکن، کاوه رضایی، قربانی و ... به حدی خوب بازی کردند که آدم فکر می کرد سالها تجربه پشت بازی اینها هست. بالاخره هیچ وقت از برنده نمی پرسند چرا و چطور، همیشه این بازنده است که باید پاسخگو باشد. ما هم اگر اینجا هستیم، دوست نداریم صحبتمان مغرضانه باشد. حرف من این است که اگر ایرادی می گیریم باید راهکار هم بدهیم. من هیچوقت مربی نیستم و هیچوقت هم در حد و اندازه های برانکو تجربه و دانش ندارم ولی به عنوان کسی که پانزده، شانزده سال در این فوتبال بودم و 5 سال هم فضای پرسپولیس را لمس کردم، نظر شخصی ام را می گویم. می گویم اگر ما در نیمه اول سه گل خوردیم بالاخره تیم گروه آنالیز دارد. آقای کریم باقری آنجا نشسته باید نظر بدهد. ممکن هم هست نظرش متفاوت باشد ولی من احساسم این است که باید چیزی که می بیند را به مربی انتقال بدهد. اگر من بخواهم خودم صحبت کنم چون می خواهم انتقادم حاشیه ساز نباشد، اگر سوال این باشد که اگر شما بودی چه می کردی، نظر من این است که آقای احمدزاده وقتی در آن پست جواب نمی دهد سریع باید جابجایی صورت می گرفت. ماهینی را می آوردیم و لب خط بازی می دادیم، وحید امیری که سابقه بازی ملی در پست هافبک دفاعی داشت را می آوردیم و آقای احمدزاده را در پستی که آقای ؟؟؟ در رئال بازی می کرد. به عنوان یک پاچپی که گوش راست بازی می کرد. قدیم ناصر محمدخانی از آنجا نفوذ می کرد و خطرساز می شد. این تغییراتی بود که می توانست صورت بگیرد، شاید نتیجه نمی داد ولی خیلی بهتر بود که در بین دو نیمه این تغییرات رخ می داد. این یک قسمت کار بود، قسمت دیگر هم آنجا بود که اینها شب می روند باهم شام می خورند، برای هم کری می خوانند که فردا چهارتا می زنیم، بعد آخر بازی یقه به یقه می شوند قشنگ نیست.
*به این هم می رسیم. شما به گل زودهنگام پرسپولیس اشاره کردید که باعث شد روند بازی عوض شود.
تفکرات تیمی هر دو تیم عوض شد.
*در یک چنین شرایطی معمولا به سود تیمی می شود که گل زودهنگام زده ولی برعکس شد.
اینجا دقیقا غرور باعث می شود که فکر کنی دقیقه 5 بازی همه چیز تمام شود. یک لیدر با تجربه در تیم بود یا اگر قبل از بازی صحبت می شد که اگر گل زودهنگام زدیم چه باید بکنیم این طور نمی شد. چون آمار در کل دنیا اینطور است که می گویند شما چه گل بزنی چه گل بخوری، بیشترین گل های پشت سر هم در سه دقیقه اتفاق می افتد. یعنی شما گل اول را زدی، سه دقیقه بعد وقتی هنوز سازمانت درست پیدا نشده یا گل بعدی را زدی، یا گل را دریافت کردی. گل اولی که استقلال زد بلافاصله بعدش پرسپولیس بهم ریخت و پشت هم گل دوم و سوم را خورد. و حتی اگر دو سه تا از توپ هایی که کاوه رضایی گرفته بود اگر جمع نمی شد ممکن بود به گل چهارم هم ختم شود. ولی در کل ما نیمه دوم یک ربع آخر را کاملا اشتباه بازی کردیم. شما بازی استقلال السد را دیدی. بازیکن های قدبلند السد را دیدی، ارسال از جناحین آنها را دیدی، پادوانی با 195 سانتی متر را هم دیدی. ما بازیکن بلند زن نداریم. یک بازیکن بلندقد به نام طارمی داریم که او به طور کلاسیک سر زن نیست. معدل قدها بین یک و 60 تا یک و 75 بود. برای همین یک ربع آخر که ما توپ های بلند ارسال می کردیم حتی خود مهدی رحمتی هم نهایتا دو تا توپ را با مشت رد کرد، همه توپ ها را پادوانی با سر زد. وقتی این اتفاق می افتد باید روش بازی را عوض کنیم. من دقیقا یاد زمانی افتادم که ما بازی می کردیم و علی پروین سرمربی بود. یک زمانی ما ابراهیم تقی پور را از ذوب آهن قرضی گرفته بودیم برای جام باشگاههای آسیا. من یادم است ابراهیم تقی پور و پایان رافت را کنار ما می گذاشت. می گفت فقط کنار اینها بایستید بلند بریزید، اینها بزنند. شاید بعضی ها در سیستم نبودند که ببینند چقدر پایان رافت تاثیرگذار بود. واقعا روی توپ های هوایی تاثیرگذار بود. مثل زمانی که خود آقای دایی بازی می کرد وقتی با کریم باقری اضافه می شدند ما در توپ های هوایی مشکل نداشتیم. ولی الان پرسپولیسی است که دارد سبک بارسلونا بازی می کند. ما هیچوقت ندیدیم که بارسلونا بیایند توپ های بلند بریزند، چون سرزن ندارند. همه شان تکنیکی هستند، ما امیری، مسلمان، سروش رفیعی، احمدزاده را داریم که تکنیکی هستند. بعد اینها همه شان در یک معدل قدی کوتاه و بازیکن های سرعتی غیرفیزیکی هستند. یعنی در برخوردهای تن به تن ممکن است خیلی زورشان نرسد. بنابراین ما باید از فضاها استفاده می کردیم. ما فقط یک پاس نفوذ دادیم آقای طارمی را تک به تک کردیم، بنا به بدشانسی توپ به رحمتی خورد. یا بعد از گل اول سانتری که شد اگر یک سرزن کلاسیک بود باید گل می شد که آن هم از بداقبالی طارمی توی گل نرفت. ما بعد از آن شوت به دروازه نداشتیم، پاس نفوذ یکی داشتیم. کارهای ترکیبی مان یک باره قطع می شد. وقتی ما 5 بازیکن داریم همه تکنیکی و توپ نگهدار، وقتی فشار رویشان است و از نظر ذهنی سه گل عقب هستند، این باعث می شود چون احساسی کار می کنند، می دیدیم که پاس هایی که می دادند نمی توانستند توپ را حفظ کنند، کارهای ترکیبی شان به سه نمی رسید.
*دفاع پرسپولیس هم پراشتباه ظاهر شد. در نیم فصل 5 گل خوردند یک باره در یک نیمه سه گل خوردند.
یک باره دفاع غافلگیر شدند. ضربه ای که قربانی زد استثنایی بود. توپ یک جایی می رود که اصلا بیرانوند درست است که نگاه کرد، ولی ده تا شیرجه هم می زد نمی توانست بگیرد. گل دوم وقتی توی سر توپ می زند ارسال می کند، بازیکن که می آید سر می زند یارگیر مستقیمش ولش کرده خیلی راحت می آید داخل شش قدم و سر می زند باز هم گلر نمی تواند کاری کند. روی گل سوم صد در صد مقصر دفاع مستقیم بود باید تکل می زد. اگر تکل می زد آنقدر فاصله شان کم بود،توپ توی گل نمی زد. اینها 4 تا توپ آوردند سه تایش رفت توی گل.
*بیرانوند را مقصر نمی دانید؟
من احساس می کنم روی شوت که نمی توانست کاری کند، روی سر هم که نمی توانست کاری کند، روی گل سوم هم که دستش خورد به توپ ولی باز رفت توی دروازه و روی این هم یارگیر مستقیم اشتباه کرده بود. شما دیدید وقتی مسلمان توپ را لو داد با یک توپ بلند اینها دو تا دفاع شدند. بقیه کشیده بودند جلو. حتی احمدزاده روی خط نیمه مانده بود. گیج شده بود و نمی دانست چه کند. در بازی قبلی کی روش یک بیانیه داد، علاوه بر اینکه به ضرر پرسپولیس نشد، به سود بازیکنان پرسپولیس شد. انگیزه آنها به حدی بالا رفت که همه می خواستند نشان بدهند که همه ما همین الان شرایط بازی برای تیم ملی را داریم. آن داستان اضافه وزن هم که کی روش گفته بود فقط جواب برانکو بود که گفته بود بازیکن ها از اردوی تیم ملی با اضافه وزن برمی گردند و همین یک جنگ رسانه ای بین این دو نفر بود. اصلا من دوست ندارم سرمربی تیم ملی را جلوی سی میلیون هوادار دو آتشه ای قرار بدهیم که به هر دلیلی اول تیم خودش را دوست دارد. فوتبال ملی ما خیلی مهم است. رفتن تیم ملی ما به جام جهانی خیلی مهم است. یک ویترینی است برای عرضه بازیکن های ما و ترانسفر شدن آنها به تمام دنیا.
*نبودن کامیابی نیا باعث شد پرسپولیس سه تا گل بخورد یا اگر او هم بود ممکن بود دوباره انصاری آن توپ را تکل نرود و ودفاع ها مشکل داشته باشند و ...
وقتی تیم سه گل عقب است که دیگر هافبک دفاعی معنی ندارد ولی بودنش باعث می شد که ما تخریب را در وسط زمین انجام بدهیم. یعنی حداقل جلوی پاس های بلند را بگیریم یا اصلا نگذاریم که رویشان خطا بشود. حسین ماهینی چون بازیکن باهوشی است سعی می کند بدون خطا توپ را بگیرد ولی پستی که او را گذاشتند خیلی حساس است. بعد از دروازه بانی حساس ترین پست این پست پشت هافبک هاست. یک حفره ای است که اکثر توپ های سوم به اینجا می آید. حسین ماهینی اکثرا خطا نمی کرد برای اینکه می خواست یار از او رد نشود، ولی توپ رد می شد. این فرق بین ماهینی و کمال بود. کمال تخریب کن و اکثرا هم کارت هایی که می گیرد به همین دلیل است که درگیر می شود. گل هایی که پرسپولیس خورد یکی که شوت از راه دور بود، ممکن بود وقتی می خواست استپ سینه کند و شوت کند همانجا او را می زدند، می توانستند خطا کنند. یا مثلا گلی که انصاری تکل نزد که دیگر ربطی به هافبک دفاعی ندارد. در کل استقلال با این جوان هایی که هیچ کدام نام و نشان ندارند و با این همه امتیازی که در لیگ عقب هستند، استثنایی بازی کرد. یکی از بهترین بازی هایش بود. جالب است که استقلال چند بازی است که دارد سه تا سه تا می زند. من فکر می کنم فیفا خیلی به استقلال خدمت کرد.
*اگر آندو و جپاروف را می گرفتند...
اگر این دو بازیکن بودند وسط زمینشان پیر می شد، دیگر اینطور در جنگ های تن به تن و کارهای سرعتی و حمل توپ و رد کردن یار مستقیم موفق نبودند.
*این که استقلال نتوانست این دو بازیکن را بگیرد و از طرفی بختیار هم رفت و کلا سن تیم خیلی پایین آمد چقدر در موفقیت استقلال تاثیر داشت؟
همیشه تیم هایی موفق هستند که با هم رفیق هستند، ادعای من بودن ندارند. بختیار رحمانی در تیم خودش یک بازیکن باتجربه ای بوده که تحمل نشستن روی نیمکت هر تیمی را ندارد. وقتی شما می بینی که یک بازیکن تحمل نشستن روی نیمکت را ندارد، هر بازیکنی که باشد برای تیم به سم تبدیل می شود. باید به جایی برود که روی نیمکت نباشد. نمونه اش آرش برهانی در پیکان وقتی بازی به او نرسید از فوتبال خداحافظی کرد. واقعا برای بازیکن بزرگ نشستن روی نیمکت هم برای خودش بد است و هم انرژی منفی ای که به وجود می آید ناخودآگاه به تیم ضربه می زند. این محرومیت استقلال از استفاده از بازیکنان جدید در پنجره نقل و انتقالات اگر من بخواهم در دو کفه بگذارم، استقلال آمد دو بازیکن را بگیرد، نتوانست جوان هایش آمدند خودشان را نشان دادند. از آن طرف هم پرسپولیس این بازیکن اکراینی اش را چرا در نقل و انتقالات فسخ نکرد؟ پرسپولیس هم بیاید دو بازیکن جوان روی نیمکتش بگذارد، یواش یواش به اینها بازی بدهد چه بسا بهتر از جوان های استقلال خودشان را نشان بدهند.
*همین الان در خبرها آمده که دو بازیکن اکراینی پرسپولیس از این تیم جدا شدند.
خب این دیگر چیزی است که مشخص است فشار رسانه و مدیریت قطعا بوده که برای چی این دو بازیکن باید باشند. تیم دولتی است و پول بیت المال است.برای چی باید برای این دو بازیکن برود. برای چی ما باید دو گلر رزرو روی نیمکت داشته باشیم؟ چرا نباید یک هافبک دفاعی خوب روی نیمکت داشته باشیم؟ که وقتی می دیدیم جواب نمی دهد جابجایی صورت بدهیم. هر چپ پایی که نمی تواند دفاع چپ بازی کند.
*یک بازیکن جوان جدید هم گرفتند به اسم شهاب کرمی.
من بازی اش را ندیدم و نمی دانم کیفیت بازی اش چطور است. باید رونمایی شود. مثل آن دفاع چپی نباشد که اصلا رونمایی نشد و فقط آمد پول گرفت و رفت.
*شاید هم به این دلیل به او بازی نداد که اولین بازی اش می شد و هنوز با تیم آشنا نبود.
به همین دلیل بود. اگر هم بازی می کرد و جواب نمی داد منتقدین می آمدند می گفتند بازی به این حساسی برای چی به این بازیکن بازی دادی.
*پس شما به برانکو حق می دهید.
بله.
*خط حمله پرسپولیس ...
زمانی که ما بازی می کردیم... یک زمانی من از اول بازی می کردم ولی مطمئن بودم که برای نیمه دوم برنامه داریم. فورواردی که در زمین بود می دانست اگر خراب کند دو سه بازیکن روی نیمکت است که جایش را می گیرد. الان پرسپولیس باید آنطور بشود. مثل زمانی که مهدی طارمی خودش خیلی جوان بود و تشنه بود می آمد جای یکی از فورواردها خودش را می خواست نشان بدهد. الان باید یک آلترناتیو برای مهاجم باشد که مهاجم بداند یک جوان تشنه نشسته که اگر کیفیت کارت یک مقدار افت کند سریع به جای تو می آید. من همیشه اخلاق و رفتار طارمی را می پسندیدم و می گفتم پسر محجوبی است و سریع پیشرفت می کند. الان هم چون دوستش دارم این را می گویم باید مثل روزهای اولش تشنه بازی کند. این تشنه بودن به تیم کمک می کند. من به این اعتقاد ندارم که هر توپی که به فوروارد می رسد باید گل شود ولی اعتقادم این است که چند تا بازی پشت هم از یک نقطه و یک مدل توپ خراب کردن، فکر می کنم باید بیشتر تمرین کند یا اگر مربی ها می گذارند بیشتر تمرین اختصاصی کند. ولی من هنوز هم معتقدم طارمی می تواند به صد در صد خودش برگردد با کمی تمرکز و تمرین بیشتر که بتواند از فرصت هایی که به دست می آورد بهترین استفاده را کند. چون در بازی های بزرگ فرصت خیلی کم به دست می آید. باید حداقل از هر سه فرصت یکی را گل کنی.
*طارمی دوست دارد نمایشی گل بزند.
یک قیچی خیلی قشنگ زد که به تیر خورد.
*هم در بازی تراکتور و هم بازی استقلال دو تا برگردان زد که...
آنها خیلی از چارچوب دور بودند ولی ما بیشتر توپ هایی که در محوطه باکس گیرش می آید، چون بغل پای بزرگی هم دارد و از ظنر فیزیکی هم توان رد شدن دارد، جدیدا احساس می کنم توپ را می گیرد می ایستد. نمی رود، یار مستقیمش را رد کند یا با شوک از کنارش رد کند. بیشتر سعی می کند سبک بازی زلاتان توپ را نگه دارد. ولی او هنوز جوان است و باید بزند و رد شود هم گام بلند دارد هم قدرت بدنی دارد به راحتی می تواند یار مستقیمش را رد کند. البته همانطور که گفتم اگر پرسپولیس برده بود ما الان هیچ انتقادی نمی کردیم. یک چیز خیلی من را اذیت کرد، اینکه یک باره برانکو در برنامه نود آمد و از آنجا وارد یک جنگ رسانه ای با کی روش شد، این خیلی بد بود. شما اگر به زمان قدیم برگردید، اگر زمانی که علی پروین بود اردوی بلند مدت می گذاشت. ایویچ همینطور. خود بلاژویچ و برانکو که با هم بودند، استانکو، خود برانکو، همه اینها اردوهای بلندمدت داشتند. چرا الان یک باره آمدند گفتند آقای کی روش شما حق نداری اردوی بلندمدت داشته باشی؟ در صورتی که ما می دانیم کشورهای حوزه خلیج فارس با ما عملا امارات جلوی بازی ما را گرفت. مدیریت و راس هرم فدراسیون باید اردو را جایی بگذارد که حداقل جلوی بازی دوستانه ما گرفته نشود. کی روش 6 سال است که الان در کشور ماست مردم هم خیلی دوستش دارند. حتی ما دیدیم که در جام جهانی حتی می توانستیم آرژانتین را ببریم. یک عده ای هستند که هر کس روی نیمکت تیم ملی می نشیند، شروع می کنند به کوبیدن نیمکت. کاری ندارند که چه کسی روی نیمکت است. نمی دانم شاید احساس می کنند ارثی است که باید به آنها می رسیده. باید از مربی های باشگاهی هم بیایند از تیم ملی حمایت کنند. الان کی روش با این بیانیه هایی که می دهد احساس خود من این است که دیگر دلش نیست مثل قدیم کار کند. وقتی شرایط مهیا نیست و مربی تیم باشگاهی می آید می گوید بازیکن ها می روند اردو ی ملی چاق برمی گردند، اینکه درست نیست. فقط می رود وارد جنگ رسانه ای با کی روش می شود. شاید هم به برانکو پیشنهادی داده باشند که من یک جا خواندم که که به برانکو گفتند ما نیمکت تیم ملی را برای تو کنار گذاشتیم و شاید هم برای همین باشد که برانکو به جای اینکه همه انرژی اش را روی تیم خودش بگذارد وارد جنگ رسانه ای با کی روش می شود و کی روش را جلوی 30 میلیون هوادار قرار می دهد. اینها اصلا قشنگ نیست.
*این اتفاقات بین کی روش و برانکو تاثیری روی بازی پرسپولیس گذاشته؟
در بازی قبلی که تاثیر مثبت داشت. در بازی با تراکتور انگیزه بازیکنان را دوچندان کرد. ای کاش بیانیه را برای این بازی می داد که بازیکن های ما مثل آن بازی، بازی می کردند. ما 50 درصد بازی با تراکتور را اینجا انجام ندادیم. آن بازی بازیکن های ما تماما جسارت بودند، این بازی ما هیچ چیزی از آن بازی ندیدم. اینجا تمام جنگ های تن به تن را وسط زمین از دست دادیم. من خودم تراکتور را مدعی دو جام می دانستم ولی تراکتور نابود شد. با توجه به اینکه دو بازیکن خوب پرسپولیس را برده بود و از آن طرف هم هاشم بیک زاده را اضافه کرده بود، سجاد شهباززاده را از لیگ ترکیه گرفته بود، 50 درصد تیمش وقتی یک باره کنار می روند، از لحاظ روحی تیم افت می کند، صد در صد در فینال حذفی هم مشکل خواهد داشت. تراکتور به قول معروف تنه به تنه با پرسپولیس می آمد. ولی مشکل مدیریت روابط بین الملل باشگاههاست که ما همیشه ضربه خوردیم. تیم های جوانانمان به خاطر همین ندانم کاری ها، تیم استقلال به خاطر همین ندانم کاری ها، دیر و زود رد کردن اسامی و ... ضربه خوردند. بازیکن می گیرند، قرارداد می بندند بعد بودجه را در نظر نمی گیرند که می توانند پولش را بدهند یا نه؟ این دیگر ایجنت دارد مثل ما نیست که پولمان را ندهند هیچ کاری هم نتوانیم بکنیم. همانطور که من هنوز 80 میلیون تومان از سال 83 طلب دارم. نمی توانم هم کاری کنم. من نامه حسابرسی سازمان لیگ را که بدهی ها را بررسی کرده آوردم. که نوشته بود هر بازیکنی چقدر طلب دارد. من این نامه را پیش آقای دادکان بردم ایشان هم روی نامه به آقای کاشانی دستور داده، مدیرعامل ان زمان حجت الاسلام خطیب بود. روی نامه امضا زده ولی جعفر کاشانی رئیس هیات مدیره بود انجام نداده. ما که کسی را در فیفا نداریم که برویم شکایت کنیم ولی آنها دارند. همین دو بازیکن اکراینی اگر قراردادشان تسویه نشود، پس فردا برای پرسپولیس دردسر خواهند شد و می روند شکایت می کنند. من امیدوارم این دو نفر دیگر برای پرسپولیس دردسر نشوند.
*کلا روند اینطور است که می گویند بازیکن می گیریم، نصف پولش را می دهیم و بقیه اش را نمی دهیم.
در جامعه می گویند فوتبالیست ها میلیارد، میلیارد می گیرند ولی اینطور نیست. رقمی که می نویسند را واقعا نمی گیرند. شما یادتان هست زمان قطبی ما یک بازیکن به اسم دی کارمو گرفتیم، رزومه اش را درآوردند دیدند یک بازیکن خیلی متوسط رو به پایین بوده و اصلا در حد و اندازه مبلغی که با او قرارداد بستند نبوده. بعد یک دهم مبلغ را هم به او نمی دهند. اگر هم ما بازیکن می گیریم باید مثل یحیی توره پرسپولیس باشد که از پرسپولیس به لیگ فرانسه رفت. یا جانواریوی استقلال. جاسم کرار به نظرم درست است که بداخلاق است ولی اگر یک مربی بتواند روی او نفوذ داشته باشد، و کنترلش کند جز بازیکن های خوب است. ولی ما یک سری بازیکن می آوریم حتی اگر بازی هم می کنند کیفیت ندارند یا اصلا بازی نمی کنند.
*شما همبازی ساشا ایلیچ بودید؟
بله. زمان بگوویچ.
*خوب گل می خورد.
گل هایی که می خورد به این دلیل بود که یک جاهایی می رفت که سخت بود جلوی توپ ها را بگیرد. البته یک مقدار سنش بالا بود. اصلا دوران بگوویچ که خیلی عجیب بود. ما رفتیم اردوی بدنسازی ترکیه، روز آخر نقل و انتقالات تلفن زدند که ما با چند بازیکن بستیم، کریم باقری، علی دایی، عیسی ترائوره، جواد کاظمیان، اینها سه تایشان فوروارد بودند. بعد آمدیم تهران مرحوم اولادی را هم از امیدهای قائمشهر آوردند که البته بازی نمی کرد. خود رضا جباری چون در پست وسط زیاد بودند فوروارد هم بازی می کرد. علی سلمانی بود، سهراب انتظاری و من هم بودیم. شما حساب کن یک تیم 9 تا فوروارد بگیرد خب معلوم است که پس از بازی سوم درگیری به وجود می آید. برای این که یک سری فوروارد خوب که مدعی بازی بودند را روی سکو می فرستادند. این جوری بود که تیم به هم ریخت. معمولا می گویند تیمی که می خواهی ببندی، باید هجده، نوزده بازیکن بگیری، بدانی 11 بازیکنت فیکس هستند، بقیه رزروها را طوری انتخاب کنی که با عشق روی نیمکت بنشینند. این تیم موفق می شود. چون نیمکتش انرژی مثبت می دهد بازیکن هم اگر ده دقیقه توی زمین می رود تمام تلاش خودش را می کند که بهترین اثر را بگذارد. ولی اگر تو یک بازیکن مدعی را روی نیمکت بگذاری و بخواهی ده دقیقه او را به زمین بفرستی، آن ده دقیقه را هم راه می رود. این را در یک کلاس مربیگری در کانادا به ما یاد دادند.
*الان پرسپولیس با وجودی که دربی را باخته وضعیت بدی ندارد. ده امتیاز با استقلال فاصله دارد و شش امتیاز با تراکتور که تیم دوم است. تیم تراکتور هم که وضعیت خوبی ندارد و یک موقعیت خوبی برای پرسپولیس ایجاد کرده است. در چنین شرایطی و با توجه به بازی های باقیمانده پرسپولیس می تواند قهرمان شود؟
این نکته من را یاد لیگ سال 74 می اندازد. بهمن 14 امتیاز جلوتر از پرسپولیس بود ولی آخر فصل پرسپولیس قهرمان شد.
*آن موقع زمان بیشتری تا آخر لیگ مانده بود ولی الان فقط 9 بازی مانده است.
الان 9 بازی مانده یعنی 27 امتیاز. پرسپولیس در دربی یک بازی 6 امتیازی را باخت. همانطور که در بازی با تراکتور بازی 6 امتیازی را برد، این بازی هم 6 امتیاز را باخت. یعنی اختلافی که می شد 16 امتیاز بشود، شد 10 امتیاز. اگر غره شوند کار سخت می شود ولی من فکر می کنم برانکو تیم را جمع می کند. بچه ها هم به یک تلنگری نیاز داشتند که بدانند همه تیم ها دست و پا بسته جلوی پرسپولیس قرار نمی گیرند. در بازی های قبلی ما از پرسپولیس چند بازی متوسط هم دیدیم که یک هیچ برد. اینطور نبود که همیشه عالی باشد. به نظر من این یک تلنگر خوبی بود که به خودشان بیایند و نقاط ضعف خود را برطرف کنند. بازی بعد بسیار مشکل است و به نظر من از استقلال هم سخت تر است. برای اینکه تیم ویسی جپاروف را هم جذب کرده و سه تا هم خورده، الان مثل یک پلنگ زخمی می ماند. بازی بعدی هم که دیگر الهلال است و ما بازی های سختی در پیش داریم.
*الان پرسپولیس باید از استقلال بیشتر بترسد یا تراکتور؟
برای رسیدن استقلال به پرسپولیس باید پرسپولیس سه بازی ببازد و آنها ببرند. یک مقدار دور از ذهن است ولی اینکه بخواهیم خیلی هم کار را آسان بگیریم درست نیست. به این دلیل که این امکان وجود دارد که در آسیا هر مشکلی به وجود بیاید. چون الان قهرمان آسیا شدن سخت است. اگر یک درصد کوچکی با باخت برگردند این نباید باعث شود که بازیکن روحیه اش را از دست بدهد و در ادامه در لیگ به مشکل بخورد. من الان لیگ جزیره را دنبال می کنم این 5 تیم اول همه بازی ها را می برند. منچستر بدبخت هر چه می برد باز هم ششم است. الان هم فقط به نظر من تراکتور و استقلال هستند که دنبال پرسپولیس خواهند آمد، ممکن است اختلاف کمتر شود ولی بعید می دانم که پرسپولیس را بگیرند. این دیگر بدترین احتمال است که شما همه بازی ها را ببازی. منطق می گوید که پرسپولیس قهرمان می شود.
*چند دربی بازی کردی؟
در 8 دربی بودم 4 دربی بازی کردم که یکی از آنها در تبریز بود. لیگ 79 آن بازی که بین رافت و برومند دعوا شد، من تنها کسی بودم که بلند شدم گرم کردم. آن زمان مثل الان ده تا دوربین نبود، داشتم گرم می کردم یک نارنجک درست جلوی پای من انداختند نترکید. من هم جوان 19 ساله عقلم نمی کشید با پا زدم که نارنجک از محوطه گرم کردن من دور شود، منفجر شد ساق پایم سوخت، قلم بندم کاملا سوخت، احساس می کردم از زانو به پایین کاملا سر شدم. ولی از آنجایی که علی پروین صحبت کرده بود که داخل زمین رفتی این کار را بکن، آن کار را بکن، من با وجودی احساس می کردم پایم فلج شده بلند می شدم و گرم می کردم و همه چشمم روی نیمکت بود که کی صدایم می کند. یک باره بازی گره خورد و درگیری شد و فرصت نشد داخل زمین بروم.
*به خاطر آن نارنجک مصدوم نشدی؟
ذهنی خودم را درست کردم. آن قدر آن جو ورزشگاه، اولین دربی و بازیکن های بزرگی که بودند و آن قدر دوست داشتم توی زمین بروم اصلا روی خودم نیاوردم ولی بعد که به خانه آمدم احساس می کردم من چطور روی آن پا می دویدم و کارهای چابکی می کردم. اگر قلمبند نداشتم پوست پایم را می کند.
*شما وارد دعوا نشدی؟
یک خاطره از دعوا بگویم امیدوارم محمودخان خوردبین ناراحت نشود. درست زمانی که بازی تمام شد و آقای تاتار با ضربه روی کمر یکی از بازیکن های استقلال رفت، بازیکن ها که داشتند درگیر می شدند من کنار آقای خوردبین ایستاده بودم مات و مبهوت داشتم زمین را نگاه می کردم، یک باره برگشت من را نگاه کرد یک تنه به من زد گفت تو مگر رزمی کار نکردی؟ برو دیگه! ولی خدا را شکر من را شور نگرفت. آن قدر که متعجب شده بودم اصلا در خودم نمی دیدم که وارد دعوای فیزیکی شوم.
*آن موقع واقعا دعوا می شد!
بله. و بعدش هم که آمدند دست بسته بردند بازداشتگاه. تا حالا چنین چیزی سابقه نداشته. البته یک چیزی بگویم، در دربی یکشنبه زمانی که گلر استقلال اخراج شد به نظر من برای اینکه جو بخوابد باید هر دو را اخراج می کردند. وقتی گلر را اخراج کرد من گفتم الان اگر وقت اضافه زیاد بگیرد، اینها هم که گلر ندارند امکان داشت صد تا بدتر از آن دربی 79 و 72 بشود. یک لحظه من فغانی را دیدم رنگ به رخسار نداشت. می شد یک دقیقه دیگر هم وقت بگیرد ولی ترجیح داد آن یک دقیقه را نگیرد چون به صلاح کل فوتبال بود.
*قبل از دربی ها شام مشترک می دهند شما تجربه این را هم دارید؟
بله. دو بار بودم.
*صحبت و توصیه ای هم دارند؟
نه هیچ صحبتی نشد. از آنجایی این داستان درست شد که در دربی کتک کاری شد، گفتند حراست دستور داده به خاطر اینکه اینها از خلق و خویی که در زمین درگیر شوند، دربیایند، یک شام و ناهار با هم بخورند. الان دیدیم که فلسفه اش جور دیگری شد. در برنامه شب های فوتبالی خبرنگار الفاظی که شنیده بود می گفت کری هایی مثل اینکه عدد جدید رو می کنیم؛ 5 تا می زنیم؛ تونل باز می کنیم و ... این باعث شد استقلال به حدی زخمی شود که آن طور انتحاری بازی کردند. بعد به استقلال انتقاد می کنند که دفاع اتوبوسی داشت. خب منطق همین را می گوید که وقتی دو تا جلو هستی، نیمه دوم نیازی نداری برای گل چهارم بروی، باید دفاع کنی. نمی شود گفت کثیف بازی کردند. هر مربی باشد جلو باشد نیمه دوم را بسته بازی می کند.
*خوب هم دفاع کردند.
دلیلش بد بازی کردن پرسپولیس بود که ارسال های بلند می کردند و مدافعان استقلال با سر می زدند. اگر از نفوذ و قابلیت رد شدن یار مستقیم که برانکو به فوتبال ما آورده استفاده می کردند موفق می شدند. ابزاری که برانکو دارد هر تیمی ندارد. بازیکنان فیزیکی، سرعتی، قدرتی، تندانقباض، با قابلیت رد شدن از یار مستقیم ولی ما استفاده نکردیم. سروش رفیعی چهار پنج توپ اولی که گرفت او را زدند دیگر از بازی خارج شد. اینطور نباید بازیکن شود که 4 تا ضربه محکم که می خورد بترسد یا سبک بازی اش را عوض کند.
*شما موافق این شام مشترک هستید؟
نه. برای اینکه زمان خود ما، سال 80 شام و ناهار مشترک داشتیم، فردایش مهدی هاشمی نسب یک جوری توی پای من می آمد که من می گفتم آرام بازی کن ولی جواب خوشایندی نمی شنیدم. یا مثلا بهروز رهبری فرد محکم با استوک روی پای سامره می زد. چنین برخوردهایی اصلا ناهار مشترک ندارد. اصلا قشنگ نیست. و دیگر هم نباید باشد.
*دربی 78 بودی؟
نه نبودم.
*اخیرا گفتند که به ما گفته بودند که آرام بازی کنید و نبرید
آقای فائقی آمده بود گفته بود مواظب باشید اوضاع بهم نریزد. نگفته بود نبرید. گفته بود چون دو بازیکن پرسپولیس اخراج شده اند درگیر نشوید. این چیزی بود که من از خود آقای فائقی شنیدم. بازی هایی که مساوی می شد من یادم است مثلا در زمان علی پروین، آقای پروین به حسن خانمحمدی می گفت، حسن زیاد نفوذ نکنی پشتت خالی شود! این باعث می شد خانمحمدی زیاد از نیمه رد نشود. مدام علی پروین می گفت مبادا گل بخوری. یا به من می گفت مبادا بایستی این باعث می شد من مدام روی خط هافبک بیایم و تکل بزنم. چون می گویند بهترین دفاع از خط حمله بود. من هم خیلی درگیرانه بازی می کردم و زیاد تکل می زدم و سرعتم باعث می شد خیلی کارت نگیرم. برای همین دوران بازی زیاد اخراج نشدم.