جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: چهارشنبه، 29 دی 1395     
راز شلیک مرگبار به تاجر ثروتمند

روزنامه ایران: معصومه مرادپور مرد جوانی که به اتهام قتل تاجر ثروتمند و سرقت 30 هزار دلاری دستگیرشده بود، صبح دیروز از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران منتقل  وازسوی قاضی زالی-رئیس دادگاه- وقاضی اسلامی-مستشار- محاکمه شد.
 

صبح هفتم اردیبهشت سال ۹۲ مرد جوانی با چهره‌ای آشفته و رنگ پریده  به کلانتری شهرک قدس- غرب- مراجعه کرد و به مأموران کلانتری گفت: «ساعتی قبل از یک صرافی 30 هزار دلار  به خانه مردی به نام «محمد» ۶۵ ساله آورده بودم که ناگهان با جسد غرق درخونش روبه‌رو شدم.همان موقع هم مرد جوانی با تهدید اسلحه و شلیک تیرغافلگیرم کرد و به زور دلارها را از من گرفت. بعد هم دست و پایم را بست و پا به فرار گذاشت من نیز با تلاش زیاد خود را نجات داده و به کلانتری آمدم.»
 

به‌دنبال اظهارات پیک موتوری، مأموران بلافاصله خود را به محل جنایت رساندند وبا جسد پیرمرد در اتاق خواب روبه‌رو شدند.پس ازحضور بازپرس کشیک قتل وتیم جنایی درمحل حادثه وانجام تحقیقات مقدماتی، جسد «محمد» به پزشکی قانونی منتقل شد.این درحالی بود که پزشکی قانونی هم علت مرگ مرد ثروتمند را شلیک گلوله به قفسه سینه قربانی اعلام کرد.ازسوی دیگرکارآگاهان که ابتدا به پیک موتوری مظنون بودند ضمن تحقیق ازاودرچند شاخه دیگرنیزبه بررسی پرداختند تا اینکه پس ازحدود یک ماه ردپای مرد جوانی دراین جنایت به دست آمد و او درعملیات ویژه‌ای در فرودگاه اهواز دستگیر شد.سعید- ۳۲ ساله -دربازجویی‌ها به قتل وسرقت اعتراف کرد.عامل جنایت صبح دیروز از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری منتقل شد تا محاکمه شود. پس از خوانده شدن کیفرخواست متهم توسط نماینده دادستان، پسران مقتول از قضات برای قاتل پدرشان قصاص خواستند. سپس متهم به دفاع ازخود پرداخت.عامل قتل در شرح ماجرا گفت: چند وقتی بود که درجریان تجارت، با تاجر ثروتمند آشنا شدم وقتی موضوع جدایی از زنم را برایش بازگو کردم و بیشتر با هم صمیمی شدیم او به من پیشنهاد داد درخانه او که تنها زندگی می‌کرد اقامت داشته باشم.من هم با خوشحالی پذیرفتم.چندی بعد او ازمن خواست اسلحه‌ای برایش تهیه کنم که از طریق یکی از دوستانم این کار را انجام دادم.روزحادثه در حال امتحان کردن اسلحه بودم که ناگهان تیری شلیک شد و به محمد خورد.درحالی که بشدت ترسیده بودم متوجه شدم او مرده. در حال انتقال جسد به اتاق خواب بودم که زنگ خانه به صدا درآمد.وقتی پیک موتوری وارد خانه شد و صحنه را دید ازترس دلارها را به زور از او گرفتم وبعد ازبستن دست وپایش پا به فرار گذاشتم.»پس ازپایان اظهارات متهم به قتل، قضات دادگاه وارد شور شدند و قراراست بزودی حکم خود را صادرکنند‌‌.




درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: