دراقتصاد چهار بازار به شكل تئوري وجود دارد كه اصطلاحا عبارت است از بازاركار، كالا، سرمايه و پول كه در بين اين ۴ بازار به نظرميرسد كه مهمترين بازار، بازار پول بوده و ميتوان اين بازار را به خون در بدن تشبيه كرد.
روزنامه آرمان؛ هادي حق شناس*: دراقتصاد چهار بازار به شكل تئوري وجود دارد كه اصطلاحا عبارت است از بازاركار، كالا، سرمايه و پول كه در بين اين ۴ بازار به نظرميرسد كه مهمترين بازار، بازار پول بوده و ميتوان اين بازار را به خون در بدن تشبيه كرد.
اگر اين خون سالم و با استاندارد باشد، طبيعي است كه تمام اجزاي بدن را به تحرك صحيح وادار كرده و انرژي لازم را به اجزاي بدن براي تحرك صحيح ارسال ميكند. بازار پول هم همين نقش را كه دربدن توضيح داده شد، در اقتصاد ايفا ميكند.
پول خود داراي شاخصهاي متعددي است كه مهمترين آن درقالب نرخ تورم و همچنين نرخ بهره و برخي از شاخصهاي ديگر مشاهدهشده كه اگر شاخصهاي پول استاندارد باشد، ميتواند پيام مثبتي را به ديگر بازارها داده و به عنوانمثال اگر نرخ بهره دربانكها يك درصد باشد يا عدد نزديك به يك درصد باشد، طبيعي است كه براي هيچ پساندازكننده توجيه نداشته كه پول را در بانك سپردهگذاري كند، بلكه پول را در بخش واقعي اقتصاد سرمايهگذاري ميكند. حال اگر به دنبال اين باشيم كه نرخ بهره حداقل ممكن باشد، اين امكانپذير نيست مگر اينكه تورم در اقتصاد حداقل ممكن باشد.
اگرتورم در اقتصاد حداقل ممكن باشد، مردم به خاطر اينكه ارزش پول آنها از بين نرود يا به خاطر حفظ ارزش پول خود، پول را از بخش واقعي اقتصاد به سمت سپردهگذاريهاي غيرطبيعي يا بازار ربوي هدايت نميكنند. تورم به عنوان يك شاخص بسيار مهم علامتدهنده براي ديگر بخشهاي اقتصادي است. تورم اگر كه عدد طبيعي باشد ميتواند منتج به اين شود كه نقدينگي و پساندازهاي سرمايهگذاران به سمت واقعي اقتصاد هدايت شود. اما در اقتصادي كه داراي تورم است همچنان كه ما در برخي از سالها خصوصا در سالهاي ۹۰ تا ۹۲ با آن مواجه بوديم پول از بخش واقعي اقتصاد به سمت بخش غيرواقعي يا اصطلاحا دلالي و سوداگري هدايت ميشود. لذا آن چيز كه بايد در ساختار نظام بانكي كشور اصلاح شود، اين است كه متولي بازار پول بايد به فكر اين باشد كه شاخصهاي پول اصلاح شود.
خوشبختانه در سه سال گذشته اين اتفاق در كشور رخداده و وقتيكه تورم نقطهبهنقطه، ميانگين، ماهانه سير نزولي و كاهشي را به خود گرفته و تورم يكرقمي شده، نشان از اين دارد كه سياستگذار پولي، سياست را درست انتخاب كرده و بايد اين سياست ادامه پيدا كند. اين دولت بايد از مهمترين دستاوردهاي خود كه كاهش نرخ تورم بوده محافظت كند. آثار كم شدن تورم به شكل واقعي در بخش واقعي در حال حاضر خود را نشان داده و اين به عنوان يك سياست كاربردي و اصولي در نظام بانكي خواهد بود. نكته ديگر اینکه نظام بانكي يا بازار پول بايد هزينه پول را كاهش داده كه امروز در دنيا به دليل استفاده از IT يا بانكداري الكترونيكي هزينه پول را به حداقل ممكن رسانده است. بهعبارتديگر نياز نيست بانكها صدها شعبه در شهرها و روستا يا اماكن مختلف براي ارائه خدمات بانكي داير كرده؛ بلكه استفاده از IT و بانكداري الكترونيكي حضور فيزيكي مشتريان را به حداقل ممكن ميرساند. يكي از دلايلي كه هزينه بانكداري در نظام پولي ايران چنددرصدي شده به اين دليل است كه بانكها بر اين باور هستند كه براي ارائه خدمات حتما بايد از ساختمانهاي مجلل و بزرگتر استفاده كنند، درحالي كه بانكداري الكترونيك بهراحتي ميتواند هزينهها را به حداقل ممكن رساند.
خوشبختانه از زماني كه بانكداري الكترونيكي و بخش خصوصي وارد بانكداري شدند، هزينه بانكداري در ايران كاهش پيداكرده و هزينه بانكداري دولتي هم بهتبع آن كاهش پيداكرده است.