بیش از شش میلیون زن در جامعه در حال زندگی هستند که از همسران خود جدا شده و هنوز ازدواج مجدد نکرده اند.
روزنامه آرمان: بیش از شش میلیون زن در جامعه در حال زندگی هستند که از همسران خود جدا شده و هنوز ازدواج مجدد نکرده اند.
این تعداد از زنان علاوه بر مشکلات کلی و عمده طلاق مانند ترس و تنهایی، افسردگی، مشکلات ناشی از حضانت فرزندان، مشکلات مالی و... با مسائل دیگری مانند برچسب مطلقه دست و پنجه نرم میکنند. در شرایطی که مردان زیادی زندگی مشابه زندگی این زنان داشتهاند، چرا باید نسبت ازدواج مجدد در این مردان نسبت به زنان ۹ برابر باشد؟ یکی از مشکلات رایج بعد از طلاق یا به هم خوردن نامزدی، مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج دوم و نداشتن اعتماد به نفس برای انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره در ازدواج دوم است. بسیاری از افراد بعد از شکست در انتخاب اولشان ازدواج نمی کنند زیرا از شکست دوباره میترسند. تصمیم گیری برای ازدواج مجدد در افراد مطلقه باید عاقلانه و آگاهانهتر انجام شود. با این وجود طبق آمارهای موجود ۹۰ درصد از زنان پس از طلاق ازدواج نمیکنند. این در حالی است که ۹۰ درصد از مردان پس از طلاق مجددا ازدواج خواهند کرد. سال گذشته قائممقام وزارت اعلام کرد که مردان پس از جدایی از همسر سابق ۹ برابر بیشتر از زنان جدا شده ازدواج میکنند.با تغییرات جامعه و در شرایط فعلی اما، بسیاری از زنان پس از طلاق، ولو اینکه فرصت ازدواج را از دست بدهند، حاضر به ازدواج با مردانی با فاصله سنی بالا نیستند. یکی از دلایلی که منجر شده تا آمار زنان مجرد پس از طلاق بالا برود نیز در همین موضوع نهفته است. قطعا هرچه جامعه به سمت مدرنشدن حرکت کند، سنتهای فرهنگی تا حدی فروکاسته خواهند شد. البته نمیتوان گفت که این مدرنشدن توانسته تاثیری برابر در جامعه گذاشته باشد؛ هنوز در بسیاری از مناطق کمتر توسعهیافته این سنتها استمرار دارد. از سوی دیگر از نقش محیط زندگی فرد بر ازدواج مجدد او نمی توان غافل شد. در شهری مانند تهران و در برخی نقاط آن که مدرنتر هست، تغییرات فرهنگی و اجتماعی را در اشکال سریعتری میبینیم. مثلا در این مناطق زنان هستند که میتوانند راحتتر ازدواج مجدد داشته باشند یا در ازدواج زن از مرد بزرگتر است. این تغییرات در بسیاری مناطق دیگر مانند حاشیههای شهر تهران یا بیشتر نقاط شهرهای مختلف هنوز به نتیجه مشخص نرسیده است.
برچسب به زنان مطلقه
یک جامعهشناس و استاد دانشگاه، درباره تعداد زیاد زنانی که بعد از طلاق نمیتوانند ازدواج کنند نقش سنتها و مدیریت اشتباه را پررنگ میداند.سعید معیدفر میگوید: به دلایل مختلف، برخی سنتهای فرهنگی که در جامعه ما بوده و تا امروز استمرار داشتهاند، حال تبدیل به یک مساله شده است. یکی از این سنتهای فرهنگی ازدواج مردان با سن زیاد با زنان با سنی پایینتر از آنان است؛ این عرف که مرد باید با زنی ازدواج کند که فاصله سنی زیادی از او داشته باشد رایج بوده و پیشتر و در گذشته این فاصله سنی پنج سال در نظر گرفته میشد که حال به سه سال رسیده است. برعکس این روال، یعنی ازدواج زنی که از یک مرد بزرگتر است در گذشته و حال غریب به محال بوده است. او با رجوع به چگونگی ازدواج مجدد در زمان گذشته اظهار کرد: در سنت فرهنگی ما، زنانی که یک بار طلاق گرفتهاند بسیار کمتر فرصت ازدواج مجدد داشتهاند. به این زنان برچسب میزدند و آنها برای ازدواج مجدد انتخاب نمیشدهاند. اگر هم در مواردی زنی مطلقه ازدواج مجدد میکرد، این ازدواج مجدد در شرایطی بود که آن زن با شوهرش دو یا سه برابر ازدواج قبلی فاصله سنی داشت؛ اگر در ازدواج اول او از شوهرش پنج سال کوچکتر بود، در ازدواج دوم ۱۰ الی ۱۵ سال از شوهرش فاصله داشت.او گفت: به نظر میرسد که تغییر در سنتهای فرهنگی نیازمند زمانی طولانی است. این تغییرات در کشورهای غربی و توسعهیافته نیز بوده و زمان زیادی گذشته که آنها را به مرور منسوخ کرده است. در ایران هنوز سابقه شروع تغییرات در زمینههای فرهنگی و اجتماعی به کشورهای توسعهیافته راه پیدا نکرده و ما همچنان نیازمند زمان در این زمینه هستیم.
خطر ازدواجهای احساسی
علاوه بر این بسیاری از افراد بعد از شکست در انتخاب اولشان بیشتر به دنبال بیان عیب و ایرادهای نامزد یا همسر سابقشان هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند توجه چندانی نمی کنند. به اصطلاح بیشتر نقش قربانی و کسی که مظلوم واقع شده را ایفا می کنند و همین موضوع باعث می شود دوباره در انتخاب همسر دچار اشتباه شوند. همچنین بسیاری از افراد در ازدواج دوم برای فرار از تنهایی، فشارهای خانوادگی و اجتماعی یا رفع نیاز های عاطفی و مالی و... بدون در نظر گرفتن معیارهای مناسب فقط برای فرار از شرایط موجود تن به ازدواج مجدد می دهند.ازدواجهایی که مبنای احساسی دارند ازدواجهای پرخطری هستند؛ فردی که تنها برای فرار از شرایط موجود ازدواج می کند، کسی که فکر می کند دیر شده و سنش بالا رفته، فردی که به لحاظ احساسی هنوز درگیر رابطه قبلی است، فردی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی و روانی، طرف مقابل را نادیده می گیرد و فقط به ازدواج فکر می کند، به طور حتم در زندگی دوم خود نیز با مشکلات متعددی مواجه می شود. البته اگر ازدواج دوم با بررسی های لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقیت دارد.
فاصله زمانی کم بین طلاق و ازدواج دوم
اصلی ترین شرط موفقیت ازدواج دوم این است که فرد یک بازه زمانی قابل قبولی را پس از طلاق سپری کرده باشد. یکی از دلایل شکست در ازدواج دوم فاصله زمانی کم بین طلاق و ازدواج دوم است، چرا که هنوز مشکلات روحی و روانی فرد پابرجاست. به ندرت پیش می آید که طلاقی ناشی از اشتباه فقط یکی از زوجین باشد. مردها بعد از طلاق باید زمانی را در تنهایی سپری كنند تا احساس استقلال خود را بهدست آورند و احساس كفایت داشته باشند؛ یعنی در موردی كه در طی فرایند جدایی، خلأ آن را احساس می كردند. مردها در این زمان به تفكر و سبك و سنگین كردن وقایع نیاز دارند تا دوباره در مورد خود احساس خوبی بهدست آورند.به همین خاطر قبل از ازدواج دوباره، باید در روح خود جست وجو کنید تا ببینید که به جای رفتارهای اشتباه گذشته چطور باید رفتار کنید تا ازدواج دومتان دوام بیاورد.روان شناس ها می گویند لااقل شش ماه برای خلاص شدن از یک شکست عاطفی وقت لازم است. یادتان باشد اینکه شما طلاق قانونی را انجام داده باشید و اگر زن هستید دوره عده هم گذشته باشد به معنی این نیست که شما حتما آماده ازدواج دوم هستید. شما باید به این مرحله برسید که دیگر مرتب به ازدواج قبلی فکر نکنید، غم ناشی از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگیتان حضور نداشته باشد و مدام نخواهید از همسر قبلی تان انتقام ذهنی بگیرید. اگر احساس می کنید برای رسیدن به این مرحله به زمان زیادی نیاز دارید، حتما با یک روان شناس مشورت کنید.