حسین قدیانی در وطن امروز نوشت: من حالا در ادامه برای شما توضیح میدهم که چگونه میشود دولت اعتدال با دست خود جوان شاغل ایرانی را بیکار میکند! منتهای مراتب، قبل از ارائه توضیح، شما خواننده عزیز را دعوت میکنم به بازخوانی 2 جمله از 2 عضو ارشد کابینه. علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: «دقیقه به دقیقه بر تعداد بیکاران افزوده و هر 5 دقیقه یک نفر به متقاضیان کار اضافه میشود»! اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهور: «ما فقط در تهیه قرمهسبزی و آبگوشت بزباش توانایی رقابت با دنیا را داریم»!
حالا برویم سروقت توضیح! روز 24 مرداد، وزیر راهوشهرسازی ایضا مدیرعامل راهآهن در معیت سفیر کشور اتریش ضمن افتتاح کترینگ بینالمللی دونا، رسما و علنا تهیه و پخت غذای حملونقل ریلی مردم ما را هبه میکنند به یک شرکت اتریشی! یعنی از این پس درون قطار که غذا میخوریم، پولش میرود در جیب شرکت اتریشی! و سرآشپز اتریشی! یعنی منتفع شدن بیگانه از غذای درون قطار خودمان! این مهم هدیه وزارت راه دولت اعتدال است به ملت ایران در آستانه هفته دولت! خب حالا! چند خط بروید بالا! «اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهور: ما فقط در تهیه قرمهسبزی و آبگوشت بزباش توانایی رقابت با دنیا را داریم.» و باز یک خط بالاتر! «علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: دقیقه به دقیقه بر تعداد بیکاران افزوده و هر 5 دقیقه یک نفر به متقاضیان کار اضافه میشود.»
و باز هم! «چگونه میشود که «بیکاری» بهوجود میآید؟! و جوان ایرانی شغل خود را از دست میدهد و «بیکار» میشود؟!» حالا گمانم ملتفت شده باشیم که «چگونه میشود مردمی که خود به رئیسجمهور رأی دادهاند، سخن او را با فریاد اعتراض قطع میکنند؟!» آری! اینگونه میشود! فیالحال یاد آن جمله معروف فلان منورالفکری افتادهام که برای من و توی ایرانی، از فرق سر تا نوک پا، امثال همین نسخه را پیچیده بود! که با وجود این همه شرکت ایرانی و این همه جوان ایرانی- که بنا به اعتراف خود جماعت، لااقل در زمینه تهیه و پخت غذا توان رقابت با دنیا را دارند!- حتی پول غذای قطارمان را هم باید نوش جان شرکت غربی کنیم!
معالاسف نمایش غربزدگی و بیتدبیری و کیلومترها فاصله داشتن از بدیهیات ملیگرایی توسط آقایان، تنها محدود به همین مقوله کاملا دمدستی و پیشپاافتاده نمیشود! حضرات اساسا همین است دستفرمانشان! و نوع نگاهشان! برجام را هم همینگونه امضا کردند که به روایت خودشان «تقریبا هیچ» سودی برای ملت ایران نداشته! کرسنت را هم! قراردادهای نفتی اخیر را هم! عاقبت اگر غیر از این بود، پس چیست صدای اعتراض متخصصان و خاکخوردههای صنعت نفت به قراردادهای نفتی آقای زنگنه و شرکا؟! پس بحث، بحث غذای قطار و صنعت هستهای و هواپیمایی و نفت و... نیست! امر، خواه امری نازل باشد، خواه امری متخصصانه! خواه دستور پخت قرمهسبزی باشد، خواه غنیسازی 20 درصد!
خواه عرق کارگر جوان وطن در فلان شرکت تهیه غذای ایرانی باشد، خواه خون شهریاری! خواه دیگ و قابلمه سرآشپز مملکت خودمان باشد، خواه قلب رآکتور اراک! خواه لپه و عدس آشپز ایرانی باشد، خواه دفتر حساب و کتاب هستهای احمدیروشن! اصحاب اعتدال در همه این موارد، این توانایی را دارند که سیمان بریزند بر دسترنج ایرانی! آن از تحریم دولت آمریکا، این هم از تدبیر دولت اعتدال! دولتی که صرف نظر از هستهای، نفت و صنایع مهم، حتی در امر معمولی و کاملا ساده تهیه غذا هم به فکر شرکتهای غربی است! وقتی قرار است متأثر از تدابیر آقایان، تحقیقا همه سود حتی در مقوله قرمهسبزی و آبگوشت بزباش هم وارد جیب طرف غربی شود، وقتی دقیقه به دقیقه، این باشد تدبیر دولت، معلوم است که دقیقه به دقیقه بر تعداد بیکاران افزوده میشود!
شرکت ایرانی منزوی اما شرکت اتریشی برای ما بشود سرآشپز قطار! واقعا جا دارد وزیر راه بر ما معلوم کند که این واگذاری عجیب و غریب، دقیقا ذیل کدامیک از بندهای اقتصاد مقاومتی تعریف میشود! اقتصاد مقاومتی به کنار! بفرمایند معلوم کنند نسبت این شاهکار با عقل یا آنچه به آن «تدبیر» میگویند چیست؟!
یعنی قرمهسبزی را هم شرکت غربی باید برای ما درست کند؟! برای غریبهها و غربیها، حقا که اسلام دولت اعتدال «اسلام رحمانی» است! سیمان اسلام رحمانی درون قلب رآکتور اراک و حتی درون دیگ آشپزخانه ایرانی، آنوقت سود اسلام رحمانی برای جیب گشاد شرکتهای غربی! تشهدت را بخوان آقای اوباما! اسلام رحمانی راست کار استکبار است! و چه بیرحم با جوان ایرانی! خواه جوانی ایرانی نخبه و متخصص رآکتور اراک باشد، خواه حتی کبابپز یک شرکت تهیه و پخت غذا! گفتم که! تشهدت را بخوان آقای اوباما! اسلام رحمانی راست کار استکبار است!