همشهری جوان: بسیاری معتقدند که «دراکولا» فیلمنامه کاملی ندارد؛ نکتهای که البته ویشکا آسایش آن را به شدت تکذیب میکند و میگوید که حتی پیش از شروع فیلمبرداری جلسات متعدد دورخوانی فیلمنامه داشتهاند. او همچنین میگوید، وقتی با عطاران همبازی باشی زیاد دخالتی روی این که مثلا همبازیاش چطور بازی کند، ندارد یا پیشنهاد خاصی نمیدهد ولی وقتی خودش کارگردان است، این مسائل را با جزئیات و وسواس زیادی توضیح میدهد.
متن این گفتوگو در زیر میآید:
از زمان ساخت فیلم دراکولا و انتشار اولین سری عکسهای این پروژه یکی از مهمترین عناصر جذابیت فیلم گریمهای آن بود. گریم یک خونآشام روی صورت شما خیلی خوب نشسته بود و اینطور به نظر میرسید که قطعا نقش بسیار مهم و اثرگذاری در فیلم داشته باشید اما در واقعیت اینطور نیست. با این که قابلیت زیادی برای پرداختن به نقش سوسن وجود دارد اما این نقش بسیار کوتاه است و آنطور که باید دیده نمیشود. خودتان زمانی که با فیلمنامه مواجه شدید، با این مسئله مشکلی نداشتید یا جذابیت نقش زن دراکولا تا حدی بود که میخواستید حتما این نقش را بازی کنید؟
نقش سوسن توی فیلمنامه از چیزی که الان شما در فیلم «دراکولا» میبینید بیشتر بود. الان کوتاهتر شده ولی از همان اول مشخص بود که «دراکولا» یک فیلم مردمحور است. یعنی وقتی داستان را میخواندیم، متوجه میشدیم با قصه مردانهای روبهرو هستیم. برای من وجه «فانتزی» و متفاوت بودن نقش خیلی اهمیت داشت. به هر حال برای هر بازیگری مهم است نقشی را بازی کند که تا به حال آن را تجربه نکرده. درست است که نقش خیلی کوتاه است اما جذابیتها، چالشها و سختیهای زیادی هم دارد؛ به خصوص با یک گریم سخت این شکلی که هر دفعه سه ساعت طول میکشید روی صورتم انجام شود. همه اینها وجهههایی بود که دوست داشتم. برایم جذاب بود که نقش زن دراکولا را بازی کنم. شاید خیلی بیشتر خوشحال میشدم اگر بیشتر روی نقش زن کار میشد. مشخص است که نخواستند زن دراکولا نقش زیادی داشته باشد.
در فیلمنامه اولیه حضور سوسن خیلی بیشتر بود؟
کمی بیشتر بود، نه خیلی.
خود رضا عطاران تصمیم گرفت موقع ساخت فیلم این نقش را کوتاه کند یا بعدها برای نمایش به مشکل برخورد و حذف شد؟
راستش را بخواهید هیچ وقت سوال نکردم. شاید زمان فیلم طولانی میشد و تصمیم گرفتند این قسمتها را بیرون بیاورند تا فیلم زیاد بلند نشود. شاید حس کردند بود و نبود این بخشها زیاد مهم نیست.
اما زمان فیلم به هیچ وجه زیاد نیست. همین الان هم یک ساعت و 20 دقیقه زمان کوتاهی برای یک فیلم سینمایی به نظر میرسد.
واقعا نمیدانم چرا حذف شدم ولی خب شد. شاید در حد دو تا سکانس بود.
زمانی که با فیلم «دراکولا» روبهرو میشویم به دلیل نداشتن یک داستان منسجم این طور حس میکنیم که عطاران چندان هم به یک فیلمنامه مکتوب پایبند نبوده. یعنی فیلم جلو رفته و به تدریج شکل گرفته. واقعا اینطور بود یا فیلم بر اساس فیلمنامهای مکتوب پیش میرفت؟
نه، نه، اصلا. فیلمنامه کاملا آماده بود. حتی قبل از آن تمرین کردیم.
یعنی تغییر خاصی پیدا نکرد؟
ما روی فیلمنامه جلو میرفتیم اما ممکن است حین فیلمبرداری تغییراتی روی فیلمنامه انجام شده باشد. مثلا آخر فیلم قرار نبود اینطوری تمام شود. توی مونتاژ کمی آن را تغییر دادهاند.
گفتید یکی از دلایل جذابیت نقش سوسن برای شما گریم متفاوتی است که برایش در نظر گرفته شده. شما از بازیگرانی هستید که تجربه گریمهای متفاوتی روی صورتتان دارید. در «ورود آقایان ممنوع»، «نهنگ عنبر» و «ساحره» گریمهای جالبی روی صورتتان انجام شد. هنوز هم کماکان چنین تجربههایی برایتان جذابیت دارد؟
بله، خیلی زیاد. چون در ادامه تغییر چهره تغییر بازی هم وجود دارد. شما وقتی گریمهای مختلف را روی صورتتان میگذارید به طبع باید بازی جدیدی هم از خودتان به نمایش بگذارید. حالا «دراکولا» خیلی تاکید داشت که همه چیز رئال باشد، یعنی فانتزی وارد بازیاش نکنیم. قرار بود سوسن هیچ کار اضافهای انجام ندهد و فقط همان یک گریم روی صورت نشان دهد که از خانواده دراکولاهاست. خب این مسئله خیلی کار را برای بازیگر سخت میکرد چون وقتی این دندانها را میگذاری و خودت را توی آینه نگاه میکنی، ناخودآگاه دلت میخواهد چهرهات را عجیبتر کنی یا مثلا کارهای دیگری هم انجام دهی ولی رضا عطاران تاکید داشت که کاملا رئال باشد، انگار که آدم معمولی است.
اما باز هم نوع نگاه کردن یا حتی ایستادن سوسن با آدمهای معمولی فرق میکند، مخصوصا در سکانسی که مقابل زن جواد میایستد یا ناگهان ظاهر میشود و ... . نمیشود گفت سوسن کاملا رئال است.
بله، مسائلی مثل ظاهر شدن و غیب شدن و ... آن میزان فانتزی را دارد اما قرار بود بازی خود ما کاملا رئال باشد. خیلی خیلی معمولی باشیم تو چیزی به گریم اضافه نکنیم.
پیام اصلی «دراکولا» این است که انسان به جایگاهی رسیده است که حتی از یک خونآشام هم بدتر به نظر میرسد. اهمیت نقش سوسن از این جهت است که زن دراکولا را در تقابل با زن انسان قرار میدهد. سوسن به نسبت زن جواد مطالعه میکند، بیشتر به همسر و زندگیاش اهمیت میدهد و حتی مسعود را به خاطر اعتیادش ترک میکند اما زن جواد بیشتر از این که زندگی برایش اهمیت داشته باشد، به فکر حضور گسترده در فضای مجازی است.
بله، انگار خانواده دراکولا از همه نظر پیوستگی بیشتری با هم دارند. شاید چون قدیمیترند، اصیلترند و قدر همدیگر را بیشتر میدانند. به طور کلی فکر میکنم دراکولا حرفهای خیلی مهمی برای گفتن دارد. مقوله مواد مخدر را خیلی جذاب مسخره میکند و این که انسان حاضر شده با خطرناکترین موجود یعنی یک خونخوار همخانه شود تا فقط منفعت ببرد. دیگر کاری ندارد آخر سر چه پیش میآید و... .
شما بارها با رضا عطاران در فیلمهای مختلف همبازی بودهاید. در فیلم «خوابم میآد» هم نقشی کوتاه داشتید و الان مجددا به عنوان بازیگر در فیلمی به کارگردانی رضا عطاران حضور پیدا کردهاید. فکر میکنید عطاران بازیگر با کارگردان چه تفاوتی دارد؟
خب خیلی فرق نمیکند. چرا مثلا وسواسش بیشتر میشود و روی سکانسها و پلانها توجه زیادی دارد. وقتی با عطاران همبازی باشی زیاد دخالتی روی این که مثلا همبازیاش چطور بازی کند، ندارد یا پیشنهاد خاصی نمیدهد ولی وقتی خودش کارگردان است این مسائل را با جزئیات و وسواس زیادی توضیح میدهد. به هر حال کارگردانیات میکند اما به لحاظ اخلاقی، همان آرامش و خونسردیای که موقع بازی کردن دارد در کارگردانی نیز همراهش است.
این اجازه را به شما میداد که به عنوان یک بازیگر باتجربه بخواهید در جاهایی از کار دخالت کنید یا مثلا پیشنهاد خاصی بدهید؟
بله. بالاخره چنین اتفاقهایی پیشمیآید. البته خودش به عنوان کارگردان میداند چه میخواهد اما در حد ایدههای کوچک اگر چیزی به ذهنم بیاید و فکر کنم به جاهایی از کار بیشتر کمک میکند، حتما مطرح میکنم. حالا یا میگوید آره یا نه اما اصولا کاملا میداند که چه میخواهد و زیاد این مسئله پیش نمیآید اما اگر موقعی پیشنهادی باشد، استقبال میکند.
رضا عطاران سبک خاصی برای فیلمسازی دارد که با سبکش هم در ساخت سریال و هم در بازی کاملا متفاوت است؛ سبکی که الان در «دراکولا» هم آن را ادامه داده. خود شما به عنوان بازیگری که در دو فیلم از سه فیلم این کارگردان حضور داشتید، از سبک کارهایش خوشتان میآید؟
واقعیتش این است که من «دراکولا» را از «خوابم میآد» بیشتر دوست دارم. البته «ردکارپت» را نگاه نکردم. در «خوابم میآد» هم نیمه اول فیلم را خیلی دوست داشتم؛ یعنی استایل خاص خود رضا بود. از این خوشم میآید که رضا یک بازیگر کمدی است و در کار خودش بسیار موفق است؛ یعنی استایل و تیپ بازیگری خاص خودش را دارد اما کارگردانیاش هیچ ربطی به بازیاش ندارد؛ یعنی نمیآید آن چیزی را که میداند مردم دوست دارند و شاید برایش سر و دست بشکنند توی کارگردانیاش بیاورد و فیلمش را بر این اساس بسازد. ژانری برای خودش دارد که همان را پرورش میدهد. به نظر من «دراکولا» پرورش داده شده فیلمهای قبلیاش است؛ ژانری متفاوت و خاص است که شاید هر کسی هم با آن ارتباط برقرار نکند اما فضاسازی و نوع کمدیاش با کمدیهای دیگری که اطرافمان میبینیم فرق میکند. این قابل احترام است. به خاطر این که نیامده از تجربه بازیگریاش استفاده کند و به خاطر خوشآمد مردم همان را پیش ببرد. من این را دوست دارم.
فارغ از این که رضا عطاران را مدتهاست میشناسید، بارها به عنوان بازیگر کنار او بازی کردهاید و در دو تا از فیلمهایش هم حضور داشتید، اگر قرار باشد برای فیلم بعدی به شما پیشنهاد دهد، ممکن است صرفا به خاطر این رفاقتی که با او دارید قبول کنید یا حتما برایتان مهم است فیلمنامه چه باشد و چه نقشی برایتان در نظر گرفته شده باشد؟
من دوست دارم با عطاران کار کنم؛ مگر این که دیگر خیلی از نقش خوشم نیاید یا فیلمنامه واقعا برایم جذاب نباشد ولی کار کردن با رضا برای من همیشه خوب بوده. خیلی چیزها از او یاد گرفتم. ممکن است خیلیها با «دراکولا» ارتباط برقرار نکرده باشند یا خوششان نیامده باشد ولی فکر میکنم افرادی هستند که واقعا فیلم را دوست دارند. من خودم به شخصه کار کردن با رضا را خیلی دوست دارم.