ساعت 5 بعدازظهر 28 تیر امسال، مرد وکیل پشت میز کارش در محله سعادتآباد تهران نشسته بود که زنگ دفتر به صدا درآمد. او که منتظر یکی از دوستانش بود در را گشود اما ناگهان با مردی روبهرو شد که کلاه کاسکت به سر داشت.
در ادامه مرد نقابدار در حالی که چاقویی در دست داشت از وکیل جوان خواست برای پاسخ به چند سؤال همراهش برود. وقتی دو نفری سوار بر آسانسور پایین رفتند و به خیابان رسیدند مرد نقابدار یک خودروی دربستی گرفت و به راه افتادند.دقایقی بعد مرد نقابدار به راننده دستور ایست داد و بعد از آن سوار خودروی پژو پرشیا سفید رنگی شدند که کنار خیابان منتظرشان بود.مرد وکیل پس از سوار شدن به این خودرو مجبور شد چشمهایش را ببندد، اما در ادامه متوجه شد وارد مرکز شهر شدهاند. خودرو دقایقی بعد مقابل خانهای توقف کرد. وکیل با شنیدن صدای باز شدن در متوجه شد که وارد خانهای با در کرکرهای ریموتدار شدهاند. بعد از توقف خودرو و طی شدن 20 پله به سمت پایین آنها وارد اتاقی شدند. بعد هم چشمهای وکیل باز شد و به گفته خودش سه شبانهروز تحت انواع شکنجههای روحی و جسمی قرار گرفت.
در جریان همین شکنجهها صحبت از پرونده چند میلیاردی زمینی شد که او وکالتش را برعهده داشت. در کنار تمام اینها وکیل جوان مجبور شد ورقههایی را امضا کند.
سرانجام پس از سه شب و در حالی که گروگان، در خواب بود، آدمربایان سراغش آمده و پس از بستن چشمهایش او را سوار خودرویی کردند. نیم ساعت بعد نیز مرد جوان را در جنگلهای حوالی غرب تهران رها کردند.
گروگان رها شده، وقتی به خودش آمد متوجه شد در حوالی جاده مخصوص کرج است. او در نیمههای شب خود را با سختی زیاد به جاده اصلی رساند و سپس راهی خانهاش شد. وی صبح دیروز با حضور در دادسرای جنایی تهران از آدمرباها شکایت کرد.