جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: سه شنبه، 22 مهر 1404     
ماجرای پخت یک غذا خاص برای اسرا

 ین گوشت از رشته‌های به هم چسبیده - کمی قطورتر از کش قیطانی - تشکیل شده بود که لایه‌های رویی هر تکه آن پس از پخت از لایه‌های زیری جدا و رشته رشته می‌شد. استخوان برش خورده آاش آنقدر کلفت بود که هیچ شباهتی به استخوان گاو یا شتر نداشت.

 
به گزارش ایسنا، حسینعلی رحیمی حاجی آبادی از آزادگان دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران درباره کیفیت غذای دوران اسارات روایت می‌کن: یکی از  غذاهایی که می‌خوردیم؛ خورشی بود که هنوز هم گوشت آن برایمان ناشناخته است.
 
این گوشت از رشته‌های به هم چسبیده - کمی قطورتر از کش قیطانی - تشکیل شده بود که لایه‌های رویی هر تکه آن پس از پخت از لایه‌های زیری جدا و رشته رشته می‌شد. استخوان برش خورده آاش آنقدر کلفت بود که هیچ شباهتی به استخوان گاو یا شتر نداشت.  گاهی بچه ها به شوخی می‌گفتند: «اگه نسل دایناسورها از بین نرفته بود تکلیفمون روشن بود؛ چون مطمئن می‌شدیم که این گوشت دایناسوره.»
 
در آنجا شنیده بودم که در بعضی اردوگاه‌ها گوشت اسب می‌پختند. گوشت پخته اسب را ندیده‌ام ولی چیزی که برایم روشن است این است که آن چیزی که به ما می‌دادند گوشت اسب نبود چون که قطر استخوان آن از قطر استخوان اسب و گاو بیشتر بود قسمت‌هایی از آن مزه‌ای تلخ داشت و چنان بدمزه بود که در موقع خوردن آن نزدیک بود بالا بیاورم.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: