جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: يکشنبه، 20 مهر 1404     
ضرورت پژوهش و توانمندسازی نسل دیجیتال

 عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی، با تأکید بر اهمیت پژوهش در حوزه تأثیر فضای دیجیتال بر کودکان گفت: تضاد میان قدرت اقتصادی و هزینه شناختی نسل جدید قابل توجه است. این کودکان در فضای مجازی آموزش می‌بینند و مهارت کسب می‌کنند، اما در عین حال آسیب‌پذیری شناختی دارند. هنوز مشخص نیست ورود یک کودک ۸ ساله به دنیای کسب‌وکار دیجیتال یا استفاده به عنوان ابزار اقتصادی در خانواده، پیامد مثبت دارد یا منفی.

به گزارش ایسنا، ثریا احمدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی امروز در نشست تخصصی «نسل الفا بدون فیلتر: نگاهی به ارزش‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای نسب آینده» با اشاره به ویژگی‌های نسل جدید کاربران دیجیتال گفت: نسلی که امروز وارد عرصه دیجیتال شده، توانسته خود را با فضاهای دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی به خوبی سازگار کند، اما در عین حال بسیاری از این کاربران هنوز آگاهانه از این فضاها استفاده نمی‌کنند و این می‌تواند منجر به آسیب‌های جدی شود.
 
وی با بیان اینکه هدف توانمندسازی نسل جدید است، افزود: ما نمی‌خواهیم نسلی داشته باشیم که صرفاً محتوا مصرف کند، بلکه می‌خواهیم آن‌ها راه‌حل‌های معنادار خلق کنند و در چاه الگوریتمی گرفتار نشوند.
 
ویژگی‌های رفتاری نسل جدید
 
این مقام مسئول با اشاره به تحقیقات انجام شده درباره ویژگی‌های رفتاری نسل جدید توضیح داد: این نسل قبل از تولد، با فضای دیجیتال آشنا بوده و گروه‌های مرجع آن‌ها اینفلوئنسرها هستند. زندگی آن‌ها عمدتاً در هوش مصنوعی و بازی‌ها خلاصه می‌شود و توجهشان بسیار محدود است. مطالعات نشان می‌دهد که مدت توجه این افراد حدود هشت ثانیه است، اما انعطاف‌پذیری بالایی دارند و ارتباطاتشان بدون واسطه و بسیار مداوم است.
 
وی ادامه داد: این نسل با ویژگی‌هایی مانند نشر بومیان هوش مصنوعی، نسل شیشه‌ای، صفحه نمایش و اتصال کوتاه مشخص می‌شود. این ویژگی‌ها تفاوت و تمایز نسل ما با گروه جدید را نشان می‌دهد.
 
واژه‌نامه دیجیتال و چالش ارتباط میان نسل‌ها
 
احمدی به واژگان اختصاصی نسل جدید در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: برخی از اصطلاحات این نسل مانند «پیک می»، «نوسین»، «سوبر»، «پوکر فیس»، «تاکسیک»، «فلکس کردن» و « سیگما» برای ما کمتر آشنا هستند. بررسی این واژگان نشان می‌دهد چقدر ارتباط میان نسل‌ها دشوار است و چگونه تفاوت‌ها در نحوه استفاده از زبان و معنا خود را نشان می‌دهد.
 
وی افزود: شناخت این واژگان و تلاش برای درک معنا و کاربرد آن‌ها می‌تواند به بهبود ارتباط میان نسل‌ها کمک کند.
 
اقتصاد توجه و تأثیر الگوریتم‌ها
 
 احمدی در بخش دیگری از سخنان خود به تأثیر الگوریتم‌ها و اقتصاد توجه در فضای دیجیتال اشاره کرد و گفت: کسب‌وکارهای نوین دیجیتال مبتنی بر اقتصاد توجه هستند. هدف این فضاها این نیست که کاربران را عمیقاً آگاه کنند، بلکه بیشترین تعامل را جذب می‌کنند. برای مثال، در یوتیوب میزان بازدید و مدت زمان تماشای ویدئو تعیین‌کننده درآمد تولیدکنندگان محتواست.
 
وی ادامه داد: الگوریتم‌ها با ارائه محتواهای شخصی‌سازی‌شده، توهم انتخاب و قدرتمندی را به کاربران القا می‌کنند. فرد تصور می‌کند خودش محتوا را انتخاب می‌کند، در حالی که الگوریتم‌ها مسیر تعامل او را پیش‌بینی و هدایت می‌کنند. این مسئله به ویژه برای کودکان می‌تواند خطرناک باشد.
 
مسیر توانمندسازی و آگاهی دیجیتال
 
احمدی در ادامه سخنان خود تأکید کرد: نسلی که امروز کاربران فعال فضای دیجیتال هستند، باید فراتر از مصرف محتوا، مهارت‌های عاملیت دیجیتال را بیاموزند. ما باید راهکارهایی فراهم کنیم که آن‌ها بتوانند آگاهانه از این فضاها بهره ببرند و صرفاً در چرخه الگوریتم‌ها گرفتار نشوند.
 
الگوریتم‌ها و تأثیر آن‌ها بر نسل جدید کاربران دیجیتال
 
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی، با اشاره به تأثیر الگوریتم‌ها و فضای دیجیتال بر نسل جدید کاربران گفت: نسل جدید ممکن است باهوش‌تر تلقی شود، زیرا حضور فعال در فضای دیجیتال دارند، اما صبوری و تمرکز بر یک موضوع مشخص را نمی‌آموزند. الگوریتم‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که برای فعال کردن خلاقیت آن‌ها، محتواهای کوتاه و سریع را ارائه می‌کنند و کاربران را به استمرار حضور در این فضاها ترغیب می‌کنند.
 
وی افزود: این الگوریتم‌ها از اثر ماشین اسلات یا قمارباز استفاده می‌کنند؛ به این معنا که با ارائه مشوق‌ها و اهرم‌های مکانیکی در صفحات، کاربران را به تجربه‌های مکرر محتوا ترغیب می‌کنند و موجب ماندگاری بیشتر آنان در فضای دیجیتال می‌شوند.
 
سازوکارهای الگوریتمی: چاله خرگوش و حباب فیلتر
 
احمدی در ادامه توضیح داد: یکی دیگر از سازوکارهای الگوریتم‌ها، هدایت کاربران از صفحه‌ای به صفحه دیگر یا همان «چاله خرگوش» است. کاربران بدون اینکه متوجه شوند، با حجم زیادی از داده‌ها مواجه می‌شوند و هدف اولیه جستجوی خود را فراموش می‌کنند. این الگوریتم‌ها، به ویژه نوجوانان، را به سمت محتواهای خاص هدایت می‌کنند که می‌تواند آسیب‌های بالقوه‌ای ایجاد کند.
 
وی افزود: مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد، پدیده «حباب فیلتر» است. الگوریتم‌ها، بر اساس رفتار گذشته کاربران، محتواهای شخصی‌سازی‌شده ارائه می‌کنند و آن‌ها را از دیدگاه‌های مخالف دور نگه می‌دارند. نتیجه این فرآیند، محدود شدن افق فکری و کاهش توانایی نقد و تحلیل دیدگاه‌های متفاوت است.
 
احمدی همچنین به مفهوم «اتاق پژوا» اشاره کرد و گفت: در این فضا، افراد با گروه‌هایی همفکر خود تعامل دارند و اطلاعات خود را تبادل می‌کنند، اما این تبادل محدود، می‌تواند به کاهش تنوع تجربیات و دیدگاه‌ها منجر شود.
 
پیامدهای حضور گسترده در فضای دیجیتال
 
وی درباره پیامدهای حضور مستمر نسل جدید در فضای دیجیتال اظهار کرد: این محیط الگوریتمی می‌تواند دامنه توجه نسل جدید را کاهش دهد و بار شناختی آن‌ها را افزایش دهد. اطلاعات و داده‌های متعدد ممکن است توانایی یادگیری متمرکز و عمیق را مختل کند. تحقیقات نشان داده‌اند که مصرف بیش از حد شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های دیجیتال می‌تواند به شکنندگی عاطفی و کاهش هوش هیجانی منجر شود، زیرا تعاملات افراد بیشتر در فضای مجازی و کمتر در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد.
 
ضرورت تقویت عاملیت دیجیتال و سواد دیجیتال
 
احمدی در ادامه سخنان خود تأکید کرد: بحث عاملیت دیجیتال، تمرکز بر افزایش سواد دیجیتال نسل جدید است. این شامل مهارت‌های فنی مانند استفاده از ابزارهای دیجیتال، جستجوی اطلاعات، نصب و مدیریت اپلیکیشن‌ها و ایجاد سنجش محتوا است. اما سواد دیجیتال تنها ابزار فنی نیست؛ باید آموزش داده شود که کاربران بفهمند مسیرشان تحت نظارت است، این مسیر درست است یا غلط، و چگونه به صورت آگاهانه از فضاهای دیجیتال بهره‌مند شوند.
 
وی افزود: تمرکز اصلی باید بر توانمندسازی نسل جدید باشد تا آن‌ها نه صرفاً مصرف‌کننده محتوا، بلکه خالق محتواهای معنادار و آگاهانه در فضای دیجیتال باشند.
 
عاملیت دیجیتال و سواد رسانه‌ای نسل جدید
 
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی، با تأکید بر اهمیت عاملیت دیجیتال نسل جدید کاربران گفت: عاملیت دیجیتال به معنای تبدیل کودکان و نوجوانان از یک سوژه منفعل به فرد فعال در فضای دیجیتال است. فرد با کسب سواد رسانه‌ای و نگاه انتقادی می‌آموزد که چگونه توانایی‌های خود را با دنیای مجازی انطباق دهد و تصمیمات آگاهانه بگیرد، نه اینکه صرفاً توسط الگوریتم‌ها انتخاب شود.
 
وی افزود: این مفهوم به ویژه در مواجهه با هوش مصنوعی اهمیت دارد، زیرا نسل جدید کمتر به آنچه طراحان الگوریتم‌ها تعیین کرده‌اند، پایبند است و بیشتر به دنبال خلق و انتخاب معنادار محتوای خود است.
 
ابعاد روانشناختی و اجتماعی عاملیت دیجیتال
 
احمدی درباره پیامدهای روانشناختی و اجتماعی این نوع عاملیت توضیح داد: احساس کنترل فرد بر اقدامات خود و توانایی شکل‌دهی به خودانگاره، مقاومت عاطفی در برابر فشارهای آنلاین و ظرفیت عملی برای اعمال رفتار، از جمله ویژگی‌های مهم عاملیت دیجیتال هستند. با این حال، نسل آلفا با دسترسی بی‌سابقه به قدرت دیجیتال و ارتباطات سریع، همواره در معرض وابستگی مفرط به الگوریتم‌ها قرار دارد که می‌تواند آن‌ها را به مصرف‌کنندگان منفعل تبدیل کند.
 
وی ادامه داد: این پارادوکس میان اراده آزاد فردی و بازخورد برنامه‌ریزی‌شده الگوریتم‌ها، ضرورت توسعه تفکر انتقادی و عاملیت شناختی در نسل جدید را بیش از پیش برجسته می‌کند. اگر این مهارت‌ها به درستی آموزش داده نشوند، ظرفیت دستکاری دیجیتال افزایش یافته و مسائل اخلاقی نیز مطرح می‌شود.
 
این مقام مسئول ابعاد مختلف عاملیت دیجیتال را چنین تشریح کرد: ستون اول، آگاهی متقابل است که فرد می‌پرسد چرا این محتوا را می‌بیند و چه کسی از آن سود می‌برد. ستون دوم، ظرفیت خلاق است؛ مهارت‌های لازم برای مواجهه درست با فضای دیجیتال. ستون سوم، بعد اخلاقی است؛ یعنی رعایت بایدها و نبایدها هنگام تولید و مصرف محتوا.
 
وی افزود: نسل آلفا تحت تأثیر الگوریتم‌ها و شخصی‌سازی محتوا قرار دارد و عاملیت آن‌ها به شدت وابسته به این ساختارهاست. بنابراین آموزش باید به گونه‌ای طراحی شود که کودکان توانایی تصمیم‌گیری مستقل و آگاهانه داشته باشند.
 
احمدی با اشاره به تحولات آموزشی نسل جدید گفت: کودکانی که با هوش مصنوعی بزرگ شده‌اند، در مواجهه با آموزش سنتی دچار چالش می‌شوند؛ برای مثال وقتی از آن‌ها خواسته می‌شود انشا بنویسند، روش‌های سنتی ممکن است با توانایی‌ها و سبک‌های یادگیری دیجیتال آن‌ها ناسازگار باشد. بنابراین نیاز به بازنگری اساسی در نظام آموزشی وجود دارد تا دانش‌آموزان بتوانند در دانشگاه‌ها نیز با محتوای دیجیتال به شیوه‌ای درست و خلاق مواجه شوند.
 
وی به قدرت اقتصادی نسل جدید نیز اشاره کرد و گفت: کودکان امروز بازیگران فعال اقتصادی هستند و نه تنها در زمینه اسباب‌بازی، بلکه در حوزه‌های پوشاک، لوازم آرایشی و محصولات مختلف تحت تأثیر تبلیغات و الگوریتم‌ها قرار دارند. شرکت‌های بزرگ از کودکان برای تبلیغات استفاده می‌کنند و این موضوع می‌تواند پیامدهایی برای سلامت زیستی و اخلاقی آن‌ها داشته باشد.
 
ضرورت پژوهش و توانمندسازی نسل دیجیتال
 
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی، با تأکید بر اهمیت پژوهش در حوزه تأثیر فضای دیجیتال بر کودکان گفت: تضاد میان قدرت اقتصادی و هزینه شناختی نسل جدید قابل توجه است. این کودکان در فضای مجازی آموزش می‌بینند و مهارت کسب می‌کنند، اما در عین حال آسیب‌پذیری شناختی دارند. هنوز مشخص نیست ورود یک کودک ۸ ساله به دنیای کسب‌وکار دیجیتال یا استفاده به عنوان ابزار اقتصادی در خانواده، پیامد مثبت دارد یا منفی.
 
وی افزود: این یک نبرد فلسفی و پارادوکس فناورانه است؛ از یک سو فناوری ما را کنترل می‌کند و از سوی دیگر ما باید توانایی کنترل آن را داشته باشیم. مواجهه درست با این فناوری باید بر اساس این محدودیت‌ها شکل گیرد.
 
احمدی درباره راهکارهای توانمندسازی نسل جدید توضیح داد: هدف ما پرورش نسل دیجیتال توانمند است، نه صرفاً دیجیتال‌زادگان. باید نگاه انتقادی، خودنویسی و تولید محتوای اخلاقی را به کودکان آموزش دهیم. برای مثال، برنامه‌ای در دانشگاه MIT به نام Scratch به کودکان ۸ تا ۱۶ سال اجازه می‌دهد در فضای آنلاین با بازی، خودنویسی را یاد بگیرند و مهارت‌های لازم برای مواجهه با فضای دیجیتال را کسب کنند و  می‌تواند برای آموزش مهارت‌های دیجیتال به کودکان مفید باشد.
 
نقش والدین، مربیان و صنعت در توانمندسازی
 
وی درباره نقش گروه‌های تأثیرگذار در این زمینه افزود: والدین باید از نظارت منفعلانه عبور کنند و به مربیان دیجیتال فعال تبدیل شوند. مربیان مدارس نیز نقش مهمی دارند و برنامه‌های آموزشی باید بازنگری شوند تا با ابزارهای هوش مصنوعی و روش‌های خلاقانه آموزش، مهارت‌های نسل جدید را توسعه دهند.
 
احمدی در ادامه به صنعت و سیاست‌گذاری اشاره کرد و گفت: صنعت مبتنی بر اقتصاد توجه است و نیاز به دستورالعمل‌هایی دارد که بهزیستی کودکان را رعایت کند. سیاست‌گذاران نیز باید قوانینی تدوین کنند تا کودکان دیجیتال آسیایی، به‌ویژه، در این اکوسیستم مورد حمایت و محافظت قرار گیرند.
 
این مقام مسئول در پایان سخنان خود گفت: پیشنهاد نهایی من این است که چارچوب‌های بین‌المللی موجود مورد بررسی قرار گیرند تا چارچوبی بومی و متناسب با شرایط کشورمان طراحی شود. این اقدام به ما کمک می‌کند از آسیب‌های آینده جلوگیری کنیم و به توانمندسازی نسل دیجیتال به شکل هدفمند بپردازیم.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: