یادداشت دریافتی- محمدامین احمدبیگی*؛ سالها پیش رزمندگان سرافراز ایران اسلامی درپی اقدامی خارقالعاده، مهران را که اسیر دست دشمن بود آزاد کردند.
بنیانگذار عزیز انقلاب نیز، کمک و لطف خداوند را در این اقدام دیدند و فرمودند: "مهران را هم خدا آزاد کرد".
در دوران دفاع مقدس به ایلام و مهران ضربات سنگینی وارد شد. این خطه به بستر مناسبی برای شکفتن خمپارهها و موشکهای بعثیها تبدیل شده بود.
پس از هشت سال دفاع جانانه و مقدس و استقامت مردمان این دیار، جنگ تحمیلی تمام شد. سیاست پس از جنگ هم ساماندهی و بازسازی شهرهای سوخته در جنگ است تا مردمانش دوباره زندگی را از سر بگیرند.
در این دوران خطیر که باید به شهرهای ویران شده توجه بیشتری میشد، متاسفانه انگار فصل تقسیم غنایم آغازیدن گرفته بود. شهرهای مرکزی از این غنائم سهم بیشتری بردند.
آنها یکی یکی شهرهای خود را ساختند و خوب هم ساختند. حق ما و شهرمان را، پل، آسفالت، راه، باند و فرودگاه و غیره کردند.
آن زمان نه اینکه به ما پولی برای بازسازی نداده باشند، که ما مسئولانی داشتیم که افقی برای شهر نداشتند و متاسفانه برای خودشیرینی و یا هر عنوان دیگری، اندکی پس از شروع این سیاست، پایان بازسازی را به مرکز اعلام کردند؛ غافل از اینکه برخی استانها هنوز هم از این امتیاز بهره میبرند.
مسئولانی که برای بازسازی هیچ تلاشی نکردند، مهرانی را که خدا آزاد کرده بود، به اسارت محرومیت درآوردند.
آری در این سالها که دیگران ساختند و ما سوختیم، مهران و ایلام در زندانی به نام محرومیت نفس که نه، زجر میکشیدند. اما انگار خدایی که مهرش، مهران را گرفته بود، جز این میخواست.
مهرانی که قریب شش هزار نفر از جوانان رشید این مرز بوم از خاک شبه افلاک پرکشیدند، انگار میخواهد خاک زائران امام عاشقان نیز هوایش را متبرک کند.
پس از سقوط صدام ملعون، مهر خداوند، مهران را دگر بار بارانی میکند.
اینجا راهی میشود تا عاشقان، پی دیدار معشوق پیاده، راه کم کنند و خود را به آسمان روی زمین برسانند.
خوزستان و کرمانشاه دو خروجی دیگری هستند که به سمت عتبات عالیات باز میشوند.
مهران به دلیل چند ویژگی بارز از جمله کوتاهی مسیر و شیعه بودن استانهای مقابل، رغبت زیادی را در دل زائرین ایجاد کرده است و به همین خاطر سال گذشته بیشترین تردد در مرز مهران به ثبت رسید.
این در حالی بود که نه تنها برای این مرز تبلغ نشد، که همه را برای تردد از مرزهای دیگر تشویق میکردند؛ اما تقدیر خداوند به گونهای دیگر رقم خورد.
این اتفاق برای برخی خوش نبود و نامناسب بودن زیرساختهای مهران، برای تردد زائرین حسین را بهانهای کردند که مردم را از ورود به مرز مهران منصرف کنند.
چند شب پیش یکی از همین مسئولان، از زائرین خواهش کرد به دلیل راههای کوهستانی از مرز مهران خارج نشوند. اما باید از ایشان پرسید چرا بعد از گذشت سه دهه از عمر با برکت انقلاب وضعیت ایلام و مهران مانند تهران و اصفهان و قزوین و غیر نیست؟
باید پرسید چرا شما وقتی شهر خود را ساختید خبری از اصل 44 نبود و وقتی نوبت ایلام شد گفتید باید قانون اجرا شود؟
اینکه مهران راه درست و حسابی ندارد مقصر ماییم یا شما که مسئولید؟
وقتی تمایل درونی مردم برای خروج از مرز مهران را می بینید چرا برایش امکانات فراهم نمی کنید و در مقابل اراده خداوند میایستید؟
ایران، ایران است و خوزستان و کرمانشاه ایلام ندارد؛ ما با هم ایرانیم و بدون هم ناتوان هستیم.
پیشنهاد میدهم، حالا که لطف خداوند و امام حسین(ع) شامل حال این دیار شده است، شما هم گامی بردارید و تلاشی کنید که خدمت به زوار امام حسین(ع) سعادت کمی نیست.
آن زمان کسی به این فکر نمیکرد که شاید فردا راه میلیون ها نفر عاشق دوباره به این مسیر بیفتد که برایش راه و باند و فردوگاه و غیره که برای خود ساختند، بسازد.
همه در فکر خدمت به شهر و کاشانهی خود بودند، اما در واقع این خیانت در حق استان های دیگری بود که در خاک ایران جایی دارند.
از مهران نوشتن عشق و برایش کار کردن دل میخواهد که در وجود خیلی از مسئولین نیست.