تسنیم: هوملند نام سریالی است که در سال 2011 براساس سریال اسرائیلی به نام هاتوفیم (اسرای جنگی) ساخته گایدن راف، توسط هاوارد گاردن و الکس گانسا تولید شد. سریال در استودیو شرکت فاکس قرن 21 تولید و توسط تلویزیون کابلی Showtime پخش شد. سریال در فضای آمریکا به شدت مورد توجه قرار گرفت و در فصل نخست بیش از یک میلیون و نیم مخاطب داشته است. جایزه امیِ پربینندهترین سریال 2012 را به خود اختصاص میدهد و در گلدن کلوب 2011 و 2012 جایزه بهترین سریال درام را دریافت میکند.
هوملند داستان کری ماتیسون، افسر اطلاعاتی CIA است که به عارضه دوقطبی مبتلاست و بر این باور است که نیکلاس برادی، تک تیرانداز نیروی دریایی اسیر جنگی القاعده است. فصل نخست با این انگیزه آغاز میشود تا تصویری از جهان عرب و اسلام در قاب دوربین سازندگان نمایش داده شود. با پخش سریال موضعگیریهایی در فضای اسلامی شکل میگیرد و ارتباط آن با سرویسهای صهیونیستی منتشر میشود؛ ولی با گذشت زمان وضعیت فرسایشی میشود. با اینکه نفرت زیادی نسبت به این سریال در جهان اسلام وجود دارد.
خبر تولید فصل پنجم در سال 2014 اعلام میشود و کارخانهای متروک در شهر برلین به عنوان لوکیشنی به منزله اردوگاه پناهجویان سوری انتخاب میشود. برای واقعی کردن فضا از سه هنرمند گرافیتی، هبا امین، کرم کپ و دن کارول مشهور به استون دعوت میشود تا با بهرهگیری از هنر خیابانی، فضایی عربی خلق کنند. سریال در این روزها پخشش آغاز شده است و در اپیزود دوم اتفاقی جالب رخ میدهد: نوشتههای روی دیوار. قرار بود شعارها در راستای شعایر سریال و همان رویه نژادپرستانهاش باشد؛ اما آنچه روی دیوار نوشته شده است هویت اصلی سریال را فاش میکند. سه هنرمند عرب با مغتنم شمردن موقعیت، واقعیت و نگاه جهان اسلام نسبت به سریال را بر دیوارهای لوکیشن حک کردهاند. این هنرمندان دلایل کار خود را در یک یادداشت اینترنتی (اینجا) منتشر کردهاند که میتوانید در ادامه ترجمه آن و تصاویری از هنرنمایی آنان را مشاهده کنید.
"پیام سیاسی هوملند چه اشکالی دارد؟ در فصلهای نخست سریال، هوملند تلاش داشت تا این پیام را به عموم مردم آمریکا القا کند که القاعده محصول سرمایهگذاری ایران است. طبق خط داستانی، آنان نه تنها به حزب الله نزدیک هستند؛ بلکه القاعده خواستار مبارزه با آمریکا در حمایت از ایران است.
این تصور ذهنی خطرناک به خط اصلی رسانهای در آمریکا تبدیل شده است و همواره به عنوان یک واقعیت در رسانههای جمعی تکرار میشود. در پنج فصل بعدی هوملند هم این طرح دنبال میشود. اما دیگر بدون هیچ حجابی. حالا هدف، «آزادی اطلاعات» و «حریم شخصی» است که از طرف افشاگران، داعش و تشیع تهدید میشود.
در تابستان 2015، سریال تلویزیونی هوملند در برلین فیلمبرداری شد. ژوئن و جولای بخشهایی از شهر مورد بازدید قرار گرفت تا عملیاتهای کری ماتیسون (کلر دینس)، مامور سابق سیا در نقش جدیدش به عنوان مشاور امنیتی اتو دورینگ (سباستین کخ) عضو یک گروه بشردوست، در آنجا فیلمبرداری شود. در میان توصیههای توطئه یک هکر و توافقات مخفی میان آمریکا و آلمان، این فیلم تلاش میکند تا اتفاقی واقعی را به سبک درز اطلاعات ادوارد اسنودن، بازتاب دهد که در آن پروژه رابط میان سیا و بیاندی (سرویس اطلاعاتی فدرال آلمان) به شکل غیرقانونی توسط جاسوسی از شهروندان آلمانی لو میرود. ولی برخلاف واقعیت، این درز اطلاعات آلمان را مجبور به آزاد کردن تروریستهای داعشی زندانیشده میکند.
این سریال بدلیل متعصبترین نمایش تلویزیونی بسیار شهرت پیدا کرده است. این شهرت برای نمایش نادرست و بشدت جانبدارانه از اعراب، پاکستانیها، افغانها و همچنین جعل شرمآورش از شهرهای بیروت، اسلامآباد و بطور کلی شهرهای اسلامی بدست آمده است. در طول چهار فصل و ورود به فصل پنجم، هوملند دوگانگی آمریکایی و سفیدپوست نیک در برابر خباثت و سیاهی تهدید مسلمانان را بیان کرده است. واشنگتنپست به پوستر نژادپرستانه فصل واکنش منفی بسیاری نشان داد و آن را با الفاظی مانند «خرقهپوشان سرخ و سفید در جنگلی از گرگهای مسلمان بیچهره گم شدهاند» تشریح میکند.
پوستر فصل چهارم سریال HomeLand
در این جنگل این اجازه صادرشده است که با رشوهخواری، حمله هواپیماهای بدونسرنشین، شکنجه و نیروهای تروریستی مخفی برای رسیدن به هدف اقدام شود. ماتیسون سلاح انتخابش را به روی بچههای بد هدف میگیرد، کسانی که هر کاری انجام میدهند که بچههای خوب انجام میدهند؛ ولی به قصد خرابکاری.
در اینکه این فیلم خوب ساخته شده است، مناقشهای وجود ندارد؛ همان طور که جوایز کسب شده آن را اثبات میکنند. ولی این سریال به شدت درگیر عناوین معاصری همچون جنگ علیه تروریسم، داعش و برخوردهای ایدئولوژیک میان آمریکا و خاورمیانه نشده است؛ برای مثال نامگذاری یک شخصیت کلیدی تروریستها که پیش از آن سفیر سابق واثعی پاکستان در آمریکا بوده است. البته این سریال تحسین بسیاری از جانب مخاطبان آمریکایی برای نقد اخلاق حاکمان آمریکا به دست آورد؛ اما به شکل خطرناکی، نژادپرستیِ هیستریکی را تزریق میکند که امروز هم خودمان شاهدش هستیم.
جوزف مسعد، استاد سیاست مدرن عرب و تاریخ روشنفکری دانشگاه کلمبیا، درباره این نژادپرستی عمیق در رسانههای آمریکا نسبت به خاورمیانه میگوید: «هوملند به سختی از این فرمول [برنامهریزی نژادپرستانه] منحرف میشود، به جز آنکه اضافه میکند اعراب بسیار خطرناک هستند چرا که تمام مردان سفیدپوست آمریکایی میتوانند توسط آنان فاسد شوند و به همان اندازه برای آمریکا خطرناک شوند.»
در ابتدای ژوئن 2015 تلفنی از یکی دوستانم داشتم که در کار گرافیتی و هنر نقاشی خیابانی به مدت 30 سال در آلمان فعال بود و به دنبال گرافیتی خاورمیانهای بود. وی با شرکت تولید هوملند در ارتباط بود که به دنبال هنرمندان گرافیتی عرب بودند تا برای یک صحنه فیلمبرداری از کمپ پناهندگان سوری در مرز لبنان و سوریه به فصل جدیدشان سنخیت گرافیتی ارائه دهند.
با شهرتی که سریال کسب کرده بود، به راحتی متقاعد نشدیم. تا اینکه آنچه در یک لحظه مداخله ما میتوانست به ما و تعداد کثیری از دیگر ناراضیان سیاسی سریال کمک کند را در نظر گرفتیم. این لحظهای برای ما بود تا هدفمان را با خرابکاری پیام به کار رفته در سریال، نمایش نشان دهیم.
در ملاقاتی که داشتیم مجموعهای از گرافیتیهای طرفداران بشار اسد که در اردوگاههای سوری به شکل طبیعی وجود داشت را ارائه کردیم. دستورالعملهای ما این بود: 1) گرافیتی باید غیرسیاسی باشد. 2) نمیتوانید تصاویر را کپی کنید به سبب تخلف کپی رایت. 3) نوشتن «محمد(ص) بزرگ است، درست است» خودمان را به شعارها مسلح کردیم، با ضرب المثلهایی که مخاطب را به تفسیر نقادانه مجاز میکرد و اگر شانس میآورد، نقد پر سر و صدایی در فیلم ایجاد میشود و این چنین هم شد.
دکور فیلم باید در دو روز کامل میشد تا در روز سوم فیلمبرداری انجام شود. طراحان صحنه از توجه به ما بسیار از کوره در رفتند. به شدت درگیر ساخت دکور فوق واقعی بودند که نشانگر هر چیزی از پین پلاستیکی خشکشویی تا لبههای ساییده شده پرده پلاستیکی بود. دکور بسیار خاورمیانهای بود و آفتاب تابستان و گرما به چنین تصوری کمک میکرد.
محتوای آنچه روی دیوارها نوشته شد، اگرچه ترسی نداشت اما در چشمانشان، نوشته عربی صرفاً مکملی بصری بود که فانتزی ترسناک خاورمیانه را ایجاد میکرد. پوستری ضدانسانی از منطقهای کامل بدون انسان در فضای تیره و تار و بعلاوه این فصل، فضا برای پناهجویان را کامل میکرد.
فیلم زنجیرهای از علتها با حضور اعراب در ابتدایش و پیامدهایی را همزمان داشت( قربانیان و جلادان آنان). همچون نوشتهای مختصر بر دیوار کمپ آوارگان سوری در یک کارخانه تولید غذای دام در حومه بربین این وضعیت قابل اعتماد نیست: «الموضوع فیه أن»
«هوملند نژادپرست است»
# جاسوسوسوسو (اشاره به عروسک ابله فاهیتا مصری درباره جاسوسی)
سمت راست: «در برابر شیطان سرخ، آبی و بنفش»
(اشاره برادرانه و مسلمانانه ساخته شده توسط یک ژنرال مصری در تلویزیون در سال 2013)
سمت چپ: «هوملند یک شوخی است و ما را نمیخنداند»
«فلافل و الکل: از دستان فائزه»
فلافل متعلق به بانوی کهنسالی به نام فائزه است، یک مسیحی سوری که عمر طولانی داشته است و در یک جامعه چند فرهنگی برای مدتی طولانی زندگی کرده است.
«#blacklivesmatter»
(این هشتگ در راستای مبارزه علیه قتل سیاهپوستان به دست پلیس به وجود آمده است.)
«هوملندی (وطنی) وجود ندارد.»
«هوملند هندوانه (آبکی) است»
(هندوانه لغتی است که اغلب برای اشاره به چیزی فاقد اهمیت استفاده میشود.)
«آزادی... اکنون در قالب سه بعدی (D-3)»
«مقاومت نکردیم و او با خرش بر ما غلبه کرد»
(کنایه از اینکه سکوت ما باعث پررو شدن طرف مقابل شده است)
این وضعیت قابل اعتماد نیست
(پایین تصویر سمت چپ )«این فیلم نگاههای هنرمندان را عرضه نمیکند»