جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: سه شنبه، 28 مهر 1394     
دانشجو جوگير است!

 

آرمان: هر دانشگاهي جوي دارد كه در گذر زمان و در اثر عوامل مختلفي به وجود آمده است. اين جو چيزي وراي جنبه علمي‌دانشگاه است ولي نوع نگاه به آن دانشگاه را نزد خودي‌ها و غيرخودي‌ها تعيين مي‌كند. جو دانشگاهي فضاي غالبي است كه حتي مي‌تواند در انتخاب يا عدم انتخاب دانشگاه توسط ورودي‌ها تأثير بگذارد. 
 
«جو دانشگاه تهران يك جو سياسي و صنفي است.» اين جمله به‌خوبي مي‌تواند منظور ما را از جو دانشگاهي روشن كند. در اينكه جوي به دانشگاهي نسبت داده شود معمولا يك سري عوامل و رخدادهاي بيروني دخيل هستند كه در گذر زمان روي داده‌اند. بايد اتفاقات زيادي روي داده باشد تا يك دانشگاه به يك دانشگاه سياسي و صنفي شهرت پيدا كرده باشد. جو دانشگاهي چيزي فراتر از آن است كه ممكن است در نگاه اول به نظر‌ آيد و معمولا هم تأثيري كه بر جاي مي‌گذارد بيشتر از انتظار ماست. براي درك اين مسأله فقط كافي است بدانيم كه جو دانشگاهي حتي مي‌تواند يك منبع هويتي باشد كه عده‌اي از افراد از آن براي جداسازي خود و دانشگاهشان از ديگران و ساير دانشگاه‌ها استفاده مي‌كنند. 

 جو دانشگاهي عاملي براي هويت‌يابي مي‌شود
 
«دانشگاه ما يك جو علمي ‌داره و بچه‌هاش معمولا سرشون تو درس و كتابه. ولي دانشگاه شما يك جو سياسي داره كه بچه‌ها رو به حاشيه مي‌كشه.» يوسف و علي دو همكلاسي دوران مدرسه هستند. بعد از پشت سر گذاشتن كارزار كنكور، يوسف در دانشگاه تهران و علي در دانشگاه شهيد بهشتي مشغول به تحصيل شده است. به گفته خودشان معمولا خيلي پيش مي‌آيد كه سر دانشگاه‌هايشان با هم جر و بحث كنند. هر كدام از آنها دانشگاه خود را بهتر مي‌داند و براي اين مساله دلايل و شواهد خود را دارد. اين‌بار هم مثل خيلي اوقات ديگر آنها مشغول بحث بر سر دانشگاه‌هايشان هستند. جمله بالا از علي بود كه معتقد است دانشگاه شهيد بهشتي با يك جو علمي ‌شناخته می‌شود و تجربه او از تحصيل در اين دانشگاه هم اين مساله را ثابت كرده است. اما يوسف ديدگاهي متفاوت با علي دارد. او مي‌گويد: «به نظر من فعاليت سياسي و صنفي نه تنها دانشگاه را از جو علمي ‌دور نمي‌كند، بلكه باعث مي‌شود اطلاعات بچه‌ها در ساير زمينه‌ها هم تقويت شود و آنها بتوانند افراد اثرگذاري در جامعه باشند.» احتمالا اين دست جر و بحث‌ها براي خيلي از دانشجويان پيش آمده است. اين جر و بحث‌ها وراي ماهيتي كه دارند يك مسأله مهم را يادآوري مي‌كنند و آن اين است كه «جو دانشگاهي» اهميت زيادي در هويت‌يابي دانشجويان يك دانشگاه دارد. درباره اينكه دانشگاه شهيد بهشتي يك دانشگاه علمي ‌است يا دانشگاه تهران يك دانشگاه سياسي است نمي‌توان با قطعيت قضاوت كرد، شايد با يك آمارگيري ساده بتوان فهميد كه دانشگاه‌هاي علمي‌تر از شهيد بهشتي و سياسي‌تر از دانشگاه تهران وجود دارند، اما سيري از اتفاقات باعث شده‌اند كه اين ديدگاه‌ها درباره اين دو دانشگاه شكل بگيرد و اين مسأله در گذر زمان اتفاق افتاده است. 
 
  جو دانشگاهي جوگيرمان نكند!
 
«دانشگاه ما دانشگاه مادر است و دانشگاه‌هاي ديگر از نظر فعاليت‌هاي صنفي و سياسي از دانشگاه ما خط مي‌گيرند. بيشتر دانشكده‌هاي دانشگاه ما انجمن‌هاي فعالي دارند و همين دانشگاه ما را از اين نظر پيشتاز كرده است.» مريم 26 ساله دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران، و يكي از دانشجويان فعال در انجمن‌هاي دانشگاه است. نقش تأثيرگذار دانشگاه تهران در حوادث قبل و بعد از انقلاب كه حتي در بعضي از موارد به دگرگوني جامعه هم منتهي شد باعث شده است كه يك نوع ديدگاه سياسي نسبت به اين دانشگاه وجود داشته باشد. رجوع به تاريخ‌هاي مختلف در تقويم به‌خوبي گوياي اين مسأله است و زماني كه يك دانشگاه به يك جو شهرت پيدا مي‌كند انتظار بعضي از گفتارها و رفتارهاي خاص از اعضاي آن دانشگاه مي‌رود. «تو به عنوان دانشجوي دانشگاه تهران مگه مي‌شه درباره اين مساله نظري نداشته باشي.» يا «تو دانشجوي دانشگاه شريفي نبايد درك اين مساله برات كاري داشته باشه.» گاهي جو دانشگاهي تعميم‌هايي را ايجاد مي‌كند كه براي بعضي از افراد ناخوشايند است ولي به صرف قرار گرفتن در آن محيط با آن صفت شناخته مي‌شوند. مساله جو دانشگاهي و شهرت پيدا كردن دانشگاه با يك لقب خاص گاهي حتي به سطوح خردتر هم تسري پيدا مي‌كند. فاطمه 26 ساله دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه علامه طباطبايي است. او به «آرمان» مي‌گويد: «به نظر من بين دانشكده‌هاي دانشگاه علامه طباطبايي دانشكده علوم اجتماعي از ساير دانشكده‌ها فعال‌تر است و جو سياسي‌تري هم دارد.» اين گفته ساده نشان مي‌دهد كه حتي بين دانشكده‌هاي دانشگاه‌هاي مختلف هم اين دسته‌بندي‌ها وجود دارند. «بچه‌هاي دانشكده هنر روحيه اعتراضي‌ دارند و حتي ظاهرشونم اين مساله رو نشون مي‌ده.» سهيلا 24 ساله دانشجوي دانشگاه تهران است و با وجود اينكه خودش در دانشكده علوم اجتماعي درس مي‌خواند ولي جو بچه‌هاي دانشكده هنر را بيشتر دوست دارد. مريم يكي از دانشجويان دانشگاه تهران است كه با «جو» مشكل دارد. او مسأله جالبي را در اين زمينه مطرح مي‌كند و به «آرمان» مي‌گويد: «جو غالب بعضي از دانشكده‌ها باعث مي‌شود كه بعضي از ورودي‌ها جوگير شوند. آنها در تغيير دادن ظاهرشان به سبك پيروان فلان سبک، آرايش صورت و انتخاب گروه‌هاي دوستي‌شان مقلد هستند.» با دقيق شدن بر گفته‌هاي مريم مي‌توانيم بفهميم كه مساله جو حتي گاهي مي‌تواند ريزتر و يك مسأله درون دانشگاهي شود. 
 
  جو دانشگاهي گاهي كشوري مي‌شود
 
مسأله جو دانشگاهي حتي مي‌تواند از چيزي كه گفته شد گسترده‌تر باشد. گاهي بعضي از اتفاقات باعث مي‌شوند كه دانشگاه‌هاي يك كشور به يك جو خاصي معروف شوند. «جو دانشگاه‌هاي آلمان يك جو فلسفي است. من مي‌خواهم كارشناسي ارشدم را در رشته فلسفه در يكي از دانشگاه‌هاي كشور آلمان بخوانم. در كلاس زبان آلماني ثبت‌نام كرده‌ام تا بتوانم كتاب‌هاي فلاسفه را به زبان اصلي‌شان بخوانم.» اينها گفته‌هاي سميرا 21 ساله است كه علاقه زيادي به فلسفه دارد. دليل اينكه دانشگاه‌هاي آلمان را با فلسفه مي‌شناسيم بايد در يك پيشينه تاريخي جست‌وجو كرد. يكي از دلايل اصلي اين مساله شكوفايي فلسفه از نيمه دوم قرن هجدهم در آلمان و ظهور فلاسفه بزرگي مانند كانت، لايب نيتس، نيچه و شوپنهاور در اين كشور است. با توجه به تأثيري كه اين افراد و آثار آنها در شكوفايي فلسفه معاصر داشته‌اند به نظر مي‌رسد كه دانشگاه‌هاي آلمان از آن زمان تاكنون به نوعي با يك نگاه فلسفي گره خورده‌اند. نمونه ديگر اين مسأله هم شناخته شدن دانشگاه‌هاي آمريكا به عنوان دانشگاه‌هايي علمي ‌و فناورانه است. آمريكا درصد بالايي از پيشرفت خود را در زمينه‌هاي مختلف و به‌ويژه در زمينه فناوري و تكنولوژي مديون دانشگاه‌هايش است و دانشگاه ها تأثير بسيار بالايي در پيشتاز شدن اين كشور از نظر تكنولوژيك داشته‌اند. همين گره‌خوردگي پيشرفت تكنولوژيكي آمريكا با دانشگاه‌هايش باعث شده است كه جو دانشگاه‌هاي آمريكا هم با يك جو علمي‌ و فناورانه در دنيا شناخته شود. 
 
  دانشگاه محل بحث و جدل باشد
 
يك استاد دانشگاه نسبت دادن جوهاي مختلف مانند سياسي و علمي‌ را به دانشگاه‌ها تهمت مي‌داند و به «آرمان» مي‌گويد: دسته‌بندي دانشگاه‌ها بدون اينكه به زمينه‌ها، گروه‌هاي آموزشي و رشته‌هاي موجود در آن دانشگاه‌ها توجه كنيم، ظلم به دانشگاه است. محمد زاهدي‌اصل ادامه مي‌دهد: دانشگاه بايد محل بحث و تقابل علمي‌ به معناي درست آن باشد و حتي اگر در دانشگاهي مسائل سياسي مطرح مي‌شوند بايد تلاش شود كه اين مسائل از نظر علمي‌ مورد بررسي قرار گيرند. با توجه به اينكه نمي‌توان دانشگاه را از سياست جدا كرد، دانشگاه بايد سياسي باشد نه سياست‌زده. او ادامه مي‌دهد: اگر دانشگاه به معناي درست آن علمي ‌باشد آن‌گاه نشاط علمي‌ در دانشگاه به وجود مي‌آيد و دانشگاه به جايگاه واقعي خود دست مي‌يابد. در غير اين صورت شرايطي پيش مي‌آيد كه به دانشگاهيان گفته مي‌شود، شما دانشگاهيان كار خودتان را بكنيد و حرف‌هاي خودتان را بزنيد و ما كار خودمان را كه نتيجه اين مسأله جدايي دانشگاه از جامعه و بخش اجرايي مي‌شود و ضرر آن هم به دانشگاه و هم به پيشرفت و ترقي جامعه خواهد رسيد. او با اشاره به بخشنامه جديدي كه وزارت علوم صادر كرده است، تصريح مي‌كند: در اين بخشنامه گفته شده است كه بايد در دانشگاه‌ها نشست‌هاي تخصصي با حضور صاحب‌نظران و مديران ارشد برگزار شوند و بحث‌هاي جدي و چالش‌هاي مختلف مورد بررسي قرار گيرند. زاهدي‌اصل ادامه مي‌دهد: اگر فرصتي به وجود ‌آيد كه اساتيد دانشگاه بتوانند با اطمينان خاطر و آرامش در اين جدل‌هاي علمي‌حضور داشته باشند و از اظهارنظرهاي آنها در بخش‌هاي اجرايي كشور استفاده شود، دانشگاه تبديل به محيطي كارآمدتر و سالم‌تر خواهد شد.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: