محقق و زلزلهشناس پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله ضمن اشاره به سازوکار گسلهای فعال استان مازندران، معتقد است مناطق مرکزی و تلاقی گسلهای «بهشهر» و «مازندران» در جنوب ساری و بابل و منطقه مرکزی البرز مرکزی پتانسیل رخداد زمینلرزه با بزرگای ۷.۵ را داراست، ضمن آنکه در تمام نواحی مرز پستی و بلندی بخش غربی استان مازندران امکان زمینلغزش بعد از زلزلههای شدید وجود دارد.
دکتر مهدی زارع، زلزلهشناس ایرانی و استاد پژوهشکده زلزلهشناسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به لرزهخیزی استان مازندران، گفت: مهمترین زمینلرزههای مازندران در تاریخ حدود ۱۰۰۰ ساله اخیر آن بیشتر در بخشهای شرق البرز مرکزی - در فریم و منتهیالیه غربی آن (در طالقان) ثبت یا گزارش شدهاند.
وی با اشاره به گسلهای فعال این استان، اظهار کرد: گسل اصلی مرز شمالی شامل گسلهای «مازندران»، «کاسپین» و «خزر» یک گسل راندگی پنهان است که لغزش عمودی دو میلیمتر در سال و متوسط افقی ۳ میلیمتر در سال را نشان میدهد. در جنوب البرز، امتداد گسلهای «آستانه»، «فیروزکوه»، «مشا» و «طالقان» و از شرق به غرب از میزان لغزش ۵ تا ۲ میلیمتر در سال تخمین زده شده است. ژرفای پهنه تمرکز تنش در بخش مرکزی-غربی گسل مازندران در توافق با گسیختگی و پسلرزههای زلزله فیروزآباد–کجور (غرب بلده نور،) در ۸ خرداد ۱۳۸۳ است. این زلزله نیز به صورت گسترده در تهران نیز حس شد (کانون آن در حدود ۷۵ کیلومتری شمال تهران واقع بود) و موجب خسارتهایی در بخشهایی از شمال غرب تهران نیز شد.
زارع ادامه داد: مناطق مرکزی استان مازندران در تلاقی گسلهای «بهشهر» و «مازندران» در جنوب ساری و بابل قرار دارد، از این رو در منطقه مرکزی البرز مرکزی پتانسیل رخداد زمینلرزههایی با بزرگای ۷.۵ بر پایه زمینلرزههای تاریخی و شواهد گسلش و ریخت زمینساختی سطحی وجود دارد.
این استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، یادآور شد: کوههای البرز بخشی از پهنه همگرایی بین ایران مرکزی و اوراسیا و با ساختارهای چین خورده و راندگی و گسلهای امتداد لغز است. کوههای البرز تقریباً ۹۰۰ کیلومتر طول و ۶۰ تا ۱۲۰ کیلومتر عرض دارد؛ این کوهها با عرض محدود خود بسیار شیبدار است و جناحین آن به سمت دشتها در امتداد گسلهای راندگی اصلی در دو طرف میرسند.
این محقق حوزه زلزلهشناسی، تاکید کرد: البرز مرکزی در تخمینی ۲۵ تا ۳۰ درصد کوتاه شدگی را در راستای شمالی جنوبی در حدود ۳۰ کیلومتر نشان میدهد. حدود ۲۵ درصد کوتاه شدن البرز در ۵ میلیون سال گذشته رخ داده و این برآمدگی جوان همزمان با فرونشستن حوضه جنوبی کاسپین بوده و حدود ۵ میلیمتر در سال کوتاه میشود.
به گفته وی، زلزله ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ منجیل با بزرگای ۷.۳ و زلزله ۸ مرداد ۱۳۴۹ قرناوه در ترکمن صحرا با بزرگای ۶.۴ دو نمونه زلزله شدید و مخرب در دو انتهای غربی و شرقی البرز است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، خاطر نشان کرد: مهمترین گسلهای لرزهزا در منطقه البرز مرکزی شامل گسلهای زیر میشود:
* گسل شمال البرز
* گسل کاسپین (مازندران)
* گسل لاریجان
* گسل لار
* گسل مشا
* گسل کندوان
* گسل بلده
زارع اظهار کرد: گسل کاسپین (مازندران) از حدود ۱۲ کیلومتری جنوب شهر نور و در مرز بین کوه و دشت مازندران موجب تغییر شکل و واژگونی آبرفتهای جوان شده است. در کیلومتر ۲۳ جاده رویان –بلده مقطع گسل شمال البرز که از روستای وازک عبور میکند، با ایجاد یک زون خورد شده به پهنای حدود ۱۰۰۰ متر مشهور است. این گسل زلزله ۸ خرداد ۱۳۸۳ فیروزآباد کجور با بزرگای ۶.۵ را موجب شد که با ۲۷ کشته همراه بود و در منطقههای بلده و کجور به شدت احساس شد. همچنین بخش شرقی این گسل همان گسل مسبب رخداد زمینلرزه ۱۱ تیر ۱۳۳۶ (۲ ژوئیه ۱۹۵۷) سنگچال جنوب آمل بود که حدود ۱۲۰۰ نفر کشته بر جای گذاشت. بزرگای زلزله سنگچال از ۶.۸ تا ۷.۵ گزارش شد.
وی اضافه کرد: گسل شمال البرز گسل مهمی است که پتانسیل لرزهزایی مهمی را نیز داراست. این گسل در سالهای اخیر سه زمینلرزه کوچک را در جنوب غرب موجب شد. این زلزلهها همگی زلزلههای کوچکی بودند که در حوالی کلاردشت رخ دادهاند. هر رخداد زلزله شدید (با بزرگای بیش از ۶) در این منطقه با وقوع زمینلغزشهای مهم میتواند همراه باشد که به عنوان مخاطره ثانویه در منطقه کوهستانی البرز مرکزی و غربی در اثر رخداد زلزله میتواند موجب خسارت و تلفات بهویژه در جادههای مهم نظیر «جاده چالوس» و روستاها و شهرهای واقع در منطقه کوهستانی مانند «کلاردشت» شود.
استاد پژوهشکده زلزلهشناسی، ادامه داد: در جنوب فیروزکوه تغییر روند از گسل مشا (شمالغرب- جنوب شرق) به پهنه گسله فیروزکوه (شمال شرق -جنوب غرب) در حدود ٢٥ کیلومتری جنوب غرب فیروزکوه و ١٠٠ کیلومتری شمال سمنان همان پهنهای است که زلزلهای با بزرگای ٤.٦ در روز ۳ شهریور سال ۹۴ در آن رخ داد که چون در حدود ١٠٠ کیلومتری شرق تهران بود، در تهران (بهویژه برای بخشی از مردم که در طبقه دوم به بالای ساختمانها ساکن بودند) حس شد.
به گفته وی، در ساعت ۴:۵۷ بامداد ۳۰ دیماه ۱۳۶۸ زلزلهای نیز با بزرگای ۵.۹ در ارجمند، در شمال فیروزکوه رخ داد که کل منطقه البرز مرکزی و شرقی را کمابیش به لرزه درآورد. من در هنگام این زمینلرزه در پایان نیمسال هفتم دوره کارشناسی زمینشناسی در دوره امتحانات پایان ترم مشغول مطالعه درسها بودم و به خوبی این زمینلرزه را در منزل - طبقه دوم در منطقه نارمک تهران، در ۱۳۰ کیلومتری کانون زلزله- حس کردم.
زارع با بیان اینکه این زلزله که در زمان خود به آن چندان پرداخته نشد و به باور من نمایانگر رخدادهایی مهم و شدید در میانه البرز در آینده نیز است، افزود: گسلش زمینلرزهای به صورت امتدادلغز چپگرد و در راستای شرقی-غربی دچار گسیختگی شد. جنبایی گسل ارجمند در ۳۰ دی ماه ۱۳۶۸ حدود ۱۰ کیلومتری شمال بخش انتهایی گسل مشا رخ داد. راستای شرقی غربی گسل ارجمند، یادآور راستایی مشابه در گسل شمال تهران، بخش شرقی گسل مشا و البته گسلهای مهم دیگر شرقی– غربی البرز مرکزی مانند گسل بلده، گسل کندوان، گسل بایجان و گسل لار است.
وی یادآور شد: این ناحیه از دید خطر زمینلرزه توان لرزهزایی برای زلزله شدید (بزرگای ٦ به بالا) را دارد؛ چون گسلهای مهم در این منطقه توان لرزهزایی بالایی دارند. در بخش غربی استان مازندران نیز وجود گسل کاسپین در مرز بهین کوههای شمال البرز و دشت ساحلی، پهنهای با خطر بالا برای شهرهای چالوس و رامسر ایجاد میکند. در این پهنه در تمامی ناحیه مرز پستی و بلندی در خطر زمینلغزشهای بعد از زمینلرزه شدید بعدی است.