رکنا: دو هفته قبل زن جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت: نگران پیرمرد همسایه هستم؛ این پیرمرد با نام هاشم به تنهایی زندگی میکرد و هر روز برای رفتن به پارک از خانه خارج میشد. اگر هم خریدی داشت، من بعضی مواقع کمکش میکردم اما چند روزی میشود که او را ندیده ام و نگرانش شدهام.
به دنبال این تماس، بازپرس عظیم سهرابی دستور تحقیقات در رابطه با ناپدید شدن پیرمرد را صادر کرد. زمانی که مأموران راهی محل شدند، به جای پیرمرد با زوج جوانی مواجه شدند که ساکن خانه او بودند.
زوج جوان در تحقیقات عنوان کردند: در جست و جوی خانهای برای خرید بودیم که زن جوانی به نام فرنگیس این خانه را به ما معرفی کرد.
بدین ترتیب با کمک فرنگیس خانه را از هاشم خریداری کردیم. با اطلاعاتی که زوج جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، فرنگیس شناسایی شد و در تحقیقات گفت: نظافتچی هستم و از سالمندان نیز نگهداری میکنم. مدتی قبل با هاشم در پارک آشنا شدم. او میگفت خانوادهاش در خارج از کشور زندگی میکنند و توانایی انجام کارهایش را ندارد.
من هم بهعنوان خدمتکار هر هفته دو بار به خانه او میرفتم. در این میان هاشم از تنهاییاش صحبت میکرد و میگفت خانهای که در آن زندگی میکند برای او که تنهاست خیلی بزرگ است و میخواهد آن را بفروشد.
به درخواست هاشم خانه را فروختیم و خانهای در یکی از محلات تهران گرفت و در آنجا زندگی میکند.
مأموران با بهدست آوردن آدرس جدید هاشم و برای بررسی اظهارات زن خدمتکار راهی خانه پیرمرد شدند اما پیرمرد اظهارات متفاوتی را بیان کرد: با فرنگیس در پارک آشنا شدم و قرار شد کارهای خانهام را انجام دهد. اما بعد از مدتی صحبت از فروش خانه به میان آورد.
میگفت خانه به این بزرگی برایت مناسب نیست و بهتر است آن را بفروشی و خانه کوچکتری خریداری کنی و مابقی پول آن را خرج خودت کنی.
من قصد فروش خانهام را نداشتم اما تحت تأثیر حرفهای فرنگیس در نهایت خانه را فروختم ولی نه تنها خانهام از دستم رفت و نتوانستم خانه دیگری خریداری کنم بلکه فرنگیس یک میلیارد تومان از پولم را گرفت و ناپدید شد. من از او شکایت دارم و او یک میلیارد پول خانهام را سرقت کرده است.
گرچه فرنگیس مدعی بود که یک میلیارد تومان را قرض گرفته است، اما با شکایت پیرمرد، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی دستور بازگشت پول به پیرمرد را صادر کرد.