باشگاه خبرنگاران: میکروب عامل اصلی تولید و سرایت امراض نیست بلکه فقدان یکی از عوامل غذایی است که تولید مرض میکند و محیط را برای رشد میکروب مستعد میکند.
به طور کلی این عدم تعادل است که بیماری را به همراه دارد. عدم تعادل در مصرف مواد غذایی و حتی عدم تعادل روحی و روانی موجب بروز بیماریهای متعدد میشود، حضرت علی (ع) در مورد تعادل غذایی افراد بیمار میافزاید: غذا را خوب نمیجوند، زیاد غذا میخورند و قبل از اینکه گرسنه شوند اقدام به خوردن غذا میکنند.
افراط و تفریط در مصرف مواد غذایی بدن را مستعد بیماری میکند که یکی از علتهای آن میتوان به کمبود برخی عوامل غذایی اشاره کرد و در حقیقت میتوان گفت اشخاصی که دچار کمبود میشوند میکروب سراغشان میآید و مریض میشوند.
به گفتهی ابراهیم رزمپا استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، متعادل نبودن سیستم بدن موجب تضعیف ایمنی شده و فرد را در مقابل هر عامل بیماری زایی آسیب پذیر میکند. در واقع عوامل بیماریزا در محیط بسیار وجود دارد اما همه افراد را که مبتلا نمیکند بلکه افرادی که سیستم امینی ضعیفی داشته باشند، توانایی مقابله با عامل را نداشته باشند و در برابر آن تسلیم میشود.
اضطراب مخرب ناشی از ناکامی پیامدهای جبران ناپذیری دارد
اما فقط عوامل خارجی نیستند که موجب بروز بیماری میشوند، اگر فردی جسمی سالم و برنامه غذایی صحیحی داشته باشد با کوچکترین ناراحتی روحی و استرس میتواند جسم سالم خود را درگیر کند و زمینه را برای بروز ناراحتی های متعدد فراهم کند.
مهدی دوایی روانشناس از دیدگاهی علمی به این قضیه نگاه میکند و معتقد است انتقال تعارضهای روانی به نشانههای جسمی، مکانیسم دفاعی تبدیل نام دارد که علائمی همچون نابینایی، فلج شدن، تشنج و سردرد و خستگی با خود همراه دارد و ریشهی آن اضطراب مخرب و طولانی مدت است.
وی با بیانی دیگر اظهار داشت: تبدیل همان بیماری روان تنی است، فرد در این صورت نشانههای این مکانیسم دفاعی را مشاهده میکند و آزمایش هایی جهت ریشه یابی انجام میدهد اما هیچ اثری از عوامل خارجی و ناراحتی های جسمی نمییابد در این زمان است که پزشک اقدام به درمان و رهایی فرد از تبدیل میکند و فرد را از حس ناکامی بیرون میکشد.
به دنبال پیشگیری بیماریها باشیم نه درمان آن!
زندگی روزمره ما انسانها این جوانب را برای بروز بیماری تشدید می کند. استرس ها و اضطراب هایی که به علت گرفتاریها، که اغلب ارمغان جهانی مدرن است، به وجود میآیند، صدمهها جسمی و روانی جبران ناپذیری را در پی دارد.
از طرفی تغییر گسترده در رژیم غذایی و پیامدهای مخرب آن، انسانها را به اشتباه به سمت درمان این آسیب ها میکشاند که بیشک آنچه که برای درمان بیماری ها با نام درمان کننده کشف میشود همانند نمک پاشیدن روی زخم است و مسئلهای را حل نمیکند بلکه تنها صحیح رژیم غذایی و کنترل افکار مخرب میتواند درمان امراض باشد.
تا وقتی که سعی کنیم بیماری ها را درمان کنیم وضع به همین منوال پیش میرود و هر روز از روز گذشته ناامید تر میشویم و در آخر باید بگویم که هنوز نتوانستهایم دارویی موثر کشف کنیم.