اکو ایران: در روزهای اخیر مناقشه بین ایران و حکومت طالبان در افغانستان بر سر حقآبه شدت بیشتری پیدا کرده است؛ مناقشهای که سابقهای به وسعت چنددهه دارد و معلوم نیست شرایط فعلی، اوضاع را پیچیدهتر میکند یا به حل آن نزدیکتر خواهد کرد.
مرز مشترک ایران و افغانستان از «دهانه ذوالفقار» (محل تلاقی مرز ایران، افغانستان و ترکمنستان) آغاز میشود و تا کوه «ملکسیاه» (نقطه تلاقی مرز ایران، افغانستان و پاکستان) به طول حدود ۹۴۵ کیلومتر ادامه دارد. رودخانههای مرزی مانند «هریرود»، «هیرمند» و «فرآه» و رودهای کوچکتری چون «هاروت»، «خاسپوش»، «خاش» و «پودائی» از خاک افغانستان به هامونهای «پوزک» و «صابری» که در نوار مرزی دو کشور قرار دارند، تخلیه و سبب به وجود آمدن مرز آبی مشترکی بین دو کشور میشوند. رودخانه هیرمند منبع اصلی تامین آب دشت سیستان و در حقیقت یک شاهرگ حیاتی برای سیستان و بلوچستان است.
باجخواهی افغانستان از ایران؛ آب در برابر نفت؟
اختلاف ایران و افغانستان بر سر آب رودخانه هیرمند تا سال 1351 که معاهدهای بین دو کشور منعقد شد، پابرجا بود. معاهدهای که طبق آن افغانستان باید سالانه 820 میلیون متر مکعب از حقابه هیرمند را به ایران بدهد.
باجخواهی افغانستان از ایران با اشتباه محاسباتی رئیسی
با این حال، افغانستان طی سالهای گذشته از پرداخت حقآبه ایران سر باز زده و با ساخت سد کجکی و بعد از آن ساخت بند کمالخان بهنحوی مسیر رودخانه هیرمند را تغییر داده که حتی در صورت بروز سیلاب نیز آب به جای ایران وارد گودزره شود. اشرف غنی، رئیسجمهور وقت افغانستان، در مراسم افتتاح سد کمالخان گفته بود: «آب هیرمند قرنها از افغانستان خارج میشد، ولی اکنون مدیریت آن به دست افغانهاست؛ بنابراین از این پس به ایران آب در مقابل نفت میدهیم». اظهارات اشرف غنی که رنگ و بوی باجخواهی از ایران داشت، با واکنش مقامات دولت حسن روحانی روبهرو شد و محمدجواد ظریف - وزیر وقت امور خارجه - از ارسال دو یادداشت اعتراضی برای کشور افغانستان درخصوص حقآبه هیرمند خبر داد.
با سقوط کابل و روی کار آمدن طالبان، حاکمان جدید این کشور نیز همان راه گذشتگان را پیش گرفتند و با بهانههایی چون کمآبی، حقآبه ایران را نداند؛ اما تصاویر هوایی از سد هیرمند از وجود منابع آبی در آن مناطق حکایت میکند.
محمد درویش - رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو - با اشاره به این اقدام طالبان، گریزی به وضعیت تالاب هامون زده و به خبرآنلاین گفته است: «بعد از احداث سد کمالخان دیگر حتی در مواقع سیلابی و سال ۱۴۰۲ که برف خوبی هم داشته آب به سمت ایران روانه نمیشود اما تصاویر هوایی از سد هیرمند، خبر از پرآبی میدهد. از آخرین باری که تالاب هامون آب داشته، تقریبا یک دهه گذشته است. در واقع وضعیت تالاب هامون سه دهه است که بحرانی است.»
از اعتراضات مردم تا اولتیماتوم متقابل دو کشور
عدم پرداخت حقآبه هیرمند این روزها بهقدری نگرانکننده شده که چهارم اردیبهشت، چهارمین حلقه انسانی مردم سیستان در اعتراض به عملکرد کمیساریای آب ایران نسبت به پیگیری حقآبه در مجاور کوه خواجه شکل گرفت. این حلقه را صفی از مردم تشکیل دادند که با نگرانی برای تالاب بینالمللی هامون از مسئولان مربوطه میخواستند مسائل حقآبه رودخانه هیرمند را پیگیری کنند.
ابراهیم رئیسی در حاشیه مراسم آغاز لولهگذاری انتقال آب از دریا به استانهای نوار شرقی کشور، به سابقه تاریخی و توافقات و معاهدات ایران و افغانستان درباره حقابه هیرمند اشاره کرد و گفت: «میخواهم به حاکمان افغانستان عرض کنم که این سخن بنده را مطلب عادی تلقی نکنند و بسیار جدی بگیرند. به مسئولان و حاکمان افغانستان اخطار میدهم که حق مردم و منطقه سیستان و بلوچستان را سریعا بدهند.»
اولتیماتوم رئیس دولت سیزدهم به مقامات طالبان با واکنش فوری و توهینآمیز آنها مواجه شد. حاکمان جدید افغانستان در بیانیهای خطاب به ایران بیان کردند: «موافقتنامه آب که میان افغانستان و ایران نیم قرن قبل در سال ۱۳۵۱ هجری شمسی به امضا رسیده، تا هنوز پابرجاست و امارت اسلامی متعهد است که به تعهدات انجامشده عمل کند. از اینکه در سالهای اخیر در افغانستان و منطقه خشکسالی رخ داده و سطح آب پایین آمده است، به شمول دریای هلمند وجود ندارد بنابراین درخواست ایران برای آب و اظهارات نامناسب در رسانهها زیانآور است.»
طالبان در بخش دیگری از این بیانیه از مقامات ایرانی خواست تا «ابتدا معلومات خود در مورد آب هلمند را تکمیل و درخواست خود را با الفاظ مناسب مطرح کنند». این بیانیه که با بیانی خارج از عرف دیپلماتیک مطرح شد، اگرچه پاسخ وزیر امور خارجه ایران را در پی داشت، اما نکته قابل توجه این است که هنوز 48 ساعت از اخطار صریح و جدی ابراهیم رئیسی نگذشته بود که مواضع مقامات ایرانی در پاسخ به طالبان تعدیل شد و از موضع نرمتری سخن گفتند.
حسین امیرعبداللهیان - وزیر امور خارجه - در توئیتی نوشت: «در ماههای اخیر مکرراً از ملا متقی سرپرست وزارت خارجه افغانستان خواستم طبق عهدنامه هیرمند، به تعهدات خودشان عمل کنند و امکان بازدید هیاتهای فنی و سنجش میزان آب را فراهم کنند، که نکردند. سیستان از خشکسالی رنج میبرد. ملاک بود و نبود آب، بازدید فنی و عینی است، نه صدور بیانیه سیاسی.»
احمد وحیدی - وزیر کشور - هم در واکنش به توهین مقامات طالبان گفت: «مساله آب میان ایران و افغانستان باید با تفاهم حل شود و طالبان اجازه دهند مسئولان کشورمان از سد (کمال خان) دیدن کنند.»
اما چرا مقامات دولت ترجیح دادند به جای نشان دادن واکنشی جدیتر به رفتار طالبان، از لحن دوستانهتری استفاده کنند؟ این پرسشی است که در گفتوگویی با حشمتالله فلاحت پیشه - رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم - مطرح کردیم.
طالبان باتجربهتر برخورد کرد
حشمتالله فلاحت پیشه با اشاره به واکنش ایران و مواضع دولت به بیانیه توهینآمیز طالبان گفت: طبق معاهده بین ایران و افغانستان، طالبان باید سالیانه 850 میلیون متر مکعب حقآبه ایران را بدهد ولی در طول دو سال گذشته کمتر از 4 میلیون متر مکعب حقآبه داده است.
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: در طول تاریخِ ارتباط ایران و افغانستان، این عهدشکنی طالبان بیسابقه است و منجر به مشکلات زیادی برای مردم مرزنشین ما شد.
فلاحتپیشه تصریح کرد: متاسفانه یک مشکلی که در سیاست خارجی ایران و در عرصههای مختلف وجود دارد، هرم وارونه سیاست خارجی است؛ یعنی بهجای اینکه ایران در سطوح رفتاری و سطوح کارشناسی برخورد تند با افغانستان و طالبان داشته باشد، رئیسجمهور به یکباره با عصبانت موضعی را میگیرد که منجر به برخورد توهینآمیز طالبان میشود.
وی گفت: به طور معمول در سیاست خارجی، کشورها از ابزارهای خودشان استفاده میکنند و مقامات عالی خودشان را درگیر چنین مواضعی نمیکنند؛ اما در ایران عکس این رویه اتفاق افتاد. اتفاق جالب هم این است که طالبان بسیار باتجربهتر از ایران عمل کرد.
امتیازهای ایران به افغانستان
فلاحتپیشه با بیان اینکه "مسئولان ارشد طالبان بارها در بیانیههای خود مدعی شدند که پایبند به معاهده فیمابین 1351 هستند، اما به دلیل کمبود بارشها نمیتوانند اجرا کنند"، گفت: با این حال، مقامات محلی و کشاورزان افغانی مانع از انتقال آب به ایران میشدند. مسئولان ایران نیز از ابزارهای خودشان استفاده نمیکردند و در عوض امتیازهای مابهازایی - مانند واگذار کردن سفارت این کشور به طالبان - را به آنان دادند.
این نماینده سابق مجلس گفت: واگذاری سفارت افغانستان به طالبان، اقدام تحقیرآمیزی برای ایران و برخلاف مقررات بینالمللی بود. سیاست خارجی دولت رئیسی متاثر از هرم وارونه است؛ یعنی چیزی که میتوانست به عنوان نقاط قوت ایران در برابر افغانستان باشد، به نقاط ضعف تبدیل شده است. همچنین، در بودجه سنواتی ایران، ردیفی به عنوان کمکهای توسعهای به افغانستان وجود دارد. این کمکها گاه علیه منافع کشور استفاده میشود و یکسری از پروژههایی که آنان در مرز انجام دادند، به ضرر ایران تمام شده است.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به مدیریت فروش مواد مخدر توسط طالبان در ایران، این ادعا را مطرح کرد که «میزان هزینهای که ایرانیها برای خرید مواد مخدر از طالبان میکنند، بیش از بودجه عملکرد عمرانی سالیانه است. زمانی که طالبان در استانهایی مانند قندهار حاکم بودند، بزرگترین میزان تولید مواد مخدر را داشتند و بخشی عظیمی از آن را به ایران صادر میکردند.»
به گفته فلاحت پیشه، طالبان با آلوده کردن خشخاشها، منجر به بیماری و مرگ میلیونها ایرانی شدهاند و بزرگترین تاسیسات تولید مواد مخدر صنعتی با حضور شرکتهای انگلیسی در افغانستان شکل گرفت، اما در ایران مدیریتی درستی برای این موضوع صورت نگرفت.
ایران و افغانستان وارد جنگ میشوند؟
این نماینده سابق مجلس با انتقاد از عملکرد دستگاه دیپلماسی ایران در برخورد با رفتارهای طالبان، گفت: متاسفانه مدیریت صحیحی در خصوص افغانستان انجام نمیشود و حتی بعد از بیانیه توهینآمیز آنان، وزیر کشور و سفیر ایران منفعلانه برخورد کردند. طالبان موفق شده از موضع بالا با ایران برخورد کند و هیچ وقت هم کوتاه نخواهد آمد.
وی با اشاره به برخی درگیریهای مرزی ایران و افغانستان و احتمال بروز درگیری جدیتر که در خلال برخی نگرانیها بیان میشود، گفت: همین موضوع، عامل سیاستهای انفعالی دولت است. همه کشورهای منطقه با یکدیگر مشکلات آبی دارند ولی یک تحلیل انفعالی توأم با ترس میان کارشناسان مسائل افغانستان در ایران وجود دارد که ایران وارد جنگ با طالبان شود.
فلاحت پیشه افزود: اگر جنگی میان این دو کشور صورت بگیرد، طالبان امکان پیروزی در برابر ایران ندارد، اما به هر حال جنگی رخ نمیدهد. اگر ایران از سازوکار اقتصادی خود استفاده کند، بهراحتی میتواند بر آنان مدیریت کند. کشور ما در سیاست خارجی گرفتار تابو است؛ تابوهایی مانند موضوع مواد مخدر که به مردم آسیب زده است.