جوان: جلسه آشتیکنان پسر جوان با پدر و مادرش به درگیری خونین منجر شد که در جریان آن پسر ناخلف، پدرش را به قتل رساند و مادرش را زخمی کرد و از محل گریخت.
ساعت ۱۷:۳۰ عصر روز دوشنبه ۲۶ دیماه، مأموران کلانتری ۱۴۷ گلبرگ به قاضی محمدرضا صاحبجمعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران تلفنی اعلام کردند مرد میانسالی به قتل رسیده و همسرش هم به شدت زخمی شده است.
یکی از مأموران گفت: «لحظاتی قبل مسئولان بیمارستانی در شرق تهران خبر دادند زن و مردی زخمی برای درمان به بیمارستان منتقل شدهاند که در جریان مداوا، مرد میانسال فوت کرده و همسرش در اتاق عمل تحت درمان است.»
با اعلام این خبر، بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند. تیم جنایی در بیمارستان با جسد مرد ۶۰ سالهای به نام حبیب روبهرو شد که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. همچنین مشخص شد همسر مقتول هم با تلاش تیم پزشکی از مرگ نجات پیدا کرده و در بخش مراقبتهای ویژه تحت مراقبتهای پزشکی قرار گرفته است.
مأموران پلیس در نخستین گام به سراغ زن زخمی رفتند تا درباره حادثه از او تحقیق کنند، اما دریافتند وی به خاطر شدت جراحات قادر به صحبت کردن نیست.
پسر ناخلف
مأموران پلیس در تحقیقات بعدی دریافتند عامل قتل پسر جوان مقتول به نام داوود است که در درگیری در خانهشان پدر و مادرش را با ضربات چاقو زخمی و سپس از محل فرار کرده است. مأموران در گام بعدی به قتلگاه مرد میانسال در طبقه اول آپارتمان مسکونی در خیابان ثانی رفتند.
در بررسیها مشخص شد قاتل داخل پذیرایی پدر و مادرش را با ضربات چاقو هدف قرار داده است. همسایهها در تحقیقات پلیسی اعلام کردند لحظه حادثه صدای دلخراش زن و مرد میانسال را از داخل خانهشان شنیده و بعد هم دیدهاند که پسر آنها وحشتزده از آپارتمان فرار کرده و میهمان مقتول هم با داد و فریاد درخواست کمک کرده است.
تیم جنایی در ادامه به سراغ میهمان مقتول رفت و مشخص شد وی همان مردی است که حادثه را به مأموران پلیس خبر داده و تنها شاهد حادثه خونین بوده است.
شاهد قتل به مأموران گفت: «من پیمانکارم و داوود هم مدتی است پیش من کار میکند. خبر داشتم داوود از یک سال قبل با خانوادهاش اختلاف پیدا کرده و به همین خاطر هم چند باری تلاش کردم آنها را آشتی بدهم، اما موفق نشدم. در این مدت داوود به خانهشان رفت و آمد نداشت و در یک مسافرخانه زندگی میکرد. چند باری با او حرف زدم و قرار شد جلسه آشتیکنانی بگذارم و او را با پدر و مادرش آشتی بدهم تا داوود به خانهشان برگردد. من با پدر و مادر داوود صحبت کردم و به آنها گفتم میخواهم پسرشان را به خانهشان بیاورم تا با هم آشتی کنند. پدرش خیلی استقبال کرد و گفت هر روزی که من تعیین کنم، آنها برای آشتی آماده هستند.»
آشتیکنان خونین
وی ادامه داد: «من چند باری با آنها صحبت کردم و روز آشتیکنان هم امروز عصر شد و من و داوود دو نفری راهی خانهشان شدیم. وقتی به خانه رسیدیم پدر و مادرش با شیرینی و چایی از ما پذیرایی کردند و خوشحال بودند که پسرشان قرار است با آنها آشتی کند، اما خبر نداشتند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. دقایقی با هم حرف زدیم و هر دو طرف از هم گله کردند تا اینکه داوود عصبانی شد و به آشپزخانه رفت و با چاقویی به داخل پذیرایی برگشت. او ناگهان با چاقو به پدر و مادرش حمله و آنها را خونین نقش بر زمین کرد، من هم از ترس فرار کردم و داخل ساختمان با داد و فریاد از همسایهها کمک خواستم و بعد هم با اورژانس و پلیس تماس گرفتم. داوود فرار کرد و ما هم پیکرهای زخمی زن و مرد را به بیمارستان منتقل کردیم تا اینکه فهمیدم پدرش بر اثر شدت جراحات فوت کرده است.»
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مأموران در تلاشند قاتل فراری را بازداشت و زوایای پنهان این حادثه را برملا کنند.