اعتمادآنلاین: خواهر و برادری که در پی یک انتقامگیری خانوادگی خواهر کوچکشان را کشتهاند به قصاص و زندان محکوم شدند.
دو متهم در یک نقشه هولناک بعد از اینکه خواهر جوانشان را به قتل رساندند، روی او اسید ریختند و اموالش را سرقت کردند.
قتل دختر جوان را مردی به پلیس خبر داد که رابطه عاشقانهای با او داشت.
او گفت: من مدتهاست با دختر ۳۶سالهای به نام الناز در ارتباط هستم و ما با هم قصد ازدواج داریم. امروز صبح مادر الناز با من تماس گرفت و گفت هرچه با خانه الناز تماس میگیرد پاسخ نمیدهد. مادرش نگران او شده بود و از من خواست تا به خانه الناز بروم و احوالش را بپرسم. من چند بار با موبایل الناز تماس گرفتم اما وقتی پاسخ نداد به خانه مجردی او رفتم و در را باز کردم و ناباورانه با جسد خونینش روبهرو شدم.
با این تماس ماموران پلیس تهران به خانه مجردی دختر جوان رفتند و جسد او را که با ضربههای چاقو از پا درآمده و آثار سوختگی با اسید روی بدنش نمایان بود با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل کردند. در این میان ماموران به پرسوجو از الهام خواهر الناز پرداختند.
الهام گفت: شب قبل الناز در خانهاش مهمانی به پا کرده بود. او مرا هم به مهمانی دعوت کرد ولی من به آنجا نرفتم و نمیدانم چه اتفاقی رخ داده، اما میدانم از خانه خواهرم دو گوشی موبایل، لپتاپ و دوربینش سرقت شده است. او با امین رابطه نزدیکی داشت و من به او مشکوک هستم.
به دنبال اطلاعاتی که دختر جوان به پلیس داده بود امین به عنوان مظنون بازداشت شد؛ اما ادعا کرد از سرنوشت دختر مورد علاقهاش هیچ اطلاعی ندارد.
افشای جنایت خانوادگی
پلیس در ادامه تحقیقات دریافت الناز و برادر بزرگش آرش ۱۲ سال است که با هم اختلاف دارند و با یکدیگر قطع رابطه کرده بودند؛ اما موبایل برادر الناز همان شب در محدوده خانه مقتول آنتندهی داشته است. در ادامه تحقیقات روشن شد آرش همان شب برای درمان سوختگیهای دستش با اسید به بیمارستانی در شرق تهران رفته و سپس سفر کرده است.
در نهایت آرش بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
به دنبال اظهارات این مرد، الهام نیز به اتهام معاونت در قتل خواهرش بازداشت شد و این خواهر و برادر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه، وکیل اولیای دم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: حال پدر و مادر الناز آنقدر بد است که نتوانستند حتی در دادگاه حاضر شوند. آنها باور نمیکنند دختر و پسرشان، خواهر کوچکشان را اینچنین بیرحمانه کشتهاند. به همین خاطر برای عامل این جنایت قصاص و برای معاون، اشد مجازات میخواهند.
سپس آرش در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من قتل را قبول دارم؛ اما قصد کشتن خواهرم را نداشتم. ۱۲ سال بود با الناز قهر بودم و با او رابطهای نداشتم تا اینکه الهام با من تماس گرفت و گفت الناز پشت سر من و همسر و فرزندم حرفهای نامربوط زده است. الهام میگفت خواهرم گفته من همسرم را مجبور به خودفروشی میکنم تا پول مواد مخدرم را تهیه کنم و به تن دخترم لباسهای پسرانه میپوشانم تا بتوانم مواد مخدر جابهجا کنم. از شنیدن حرفهای خواهرم عصبانی شدم. به همین خاطر از الهام خواستم تا همراه هم به خانه الناز برویم.
او ادامه داد: به تازگی مواد مخدر را ترک کرده بودم و کسی نمیدانست دوباره مواد مخفیانه مواد مخدر مصرف میکنم، به همین خاطر مقداری شیشه مخدر را خوردم. وقتی مقابل خانه الناز رفتیم متوجه شدیم در خانهاش مهمانی برپاست. به همین خاطر برگشتیم و صبح روز بعد در حالی که الهام ظرف اسید را همراه داشت به خانه الناز رفتیم. او از دیدنم تعجب کرد و من با او درگیر شدم. من تحت تاثیر مصرف شیشه حالت طبیعی نداشتم که چاقو را برداشتم و چند ضربه به الناز زدم. همانموقع الهام هم با چاقو چند ضربه به او زد. در همان درگیری مقداری از اسید را روی الناز پاشیدم که ناخواسته مقداری از آن روی دستهایم ریخت و دچار سوختگی شدم و مجبور شدم همان شب به درمانگاه بروم.
سپس متهم بازگو کرد: الهام ظرف اسید را با خودش به آنجا آورده بود و قصد داشت ماشین الهام را بسوزاند تا او ادب شود.
بعد از او، الهام به دفاع پرداخت و گفت: من هیچ کدام از حرفهای برادرم را قبول ندارم. او دروغ میگوید. من خودم ۱۴ سال بود که با خواهرم قهر بودم و هیچ رفتوآمدی با او نداشتم. ما آن روز به خانه الناز رفته بودیم تا با او صحبت کنیم و قصدمان کشتنش نبود. من از نقشه برادرم برای قتل اطلاعی نداشتم.
او در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا حقیقت را پنهان کرد و همان ابتدا نگفت برادرش قاتل است توضیح داد: قاتل، برادرم بود و میخواستم به او کمک کنم. به همین خاطر از ترسم سکوت کردم.
با پایان دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، آرش را به قصاص محکوم کردند. الهام نیز به اتهام معاونت در قتل به ۲۵ سال زندان محکوم شد.