روزنامه رسالت نوشت: قریب یکسال از روی کارآمدن دولت سیزدهم میگذرد. به زعم برخی، دولت اکنون در ماهعسل خود قرار دارد. شاید چنین برداشتی آسودگی و انفعالی را برای برخی دولتمردان به همراه آوَرَد، اما دولت انقلابی از لحظه آغاز باید پیشرو باشد.
وعدههایی که دولت و شخص رئیس جمهور میدهد، انتظاراتی را برای مردم ایجاد میکنند. انتظارات همانطور که در پژوهشهایی در خصوص سرمایه اجتماعی محققان علوم اجتماعی بیان شدهاست، ارتباط وثیقی با سرمایه اجتماعی دارد. در این خصوص رهبری نیز در نخستین دیدارشان به هیئت دولت بیان داشتند که باید در دادن وعدهها محتاط بود و دولت باید تمام توانش را برای تحقق وعدههایش به کار گیرد.
در همین سخنرانی ایشان فرمودند که در این خصوص دادن ضمانتهای اجرایی مؤثر بسیار مهم است. شاید به همین سبب بود که ایشان ایده تعیین روزشمار برای وعده را برای دولت مطرح نمودند. در هر صورت وعدهها نقش بسزایی در ساخت اعتماد مردم دارند، اصلا مردم مقایسههایشان را مبتنی بر همین وعدهها انجام میدهند. از همین رو است که هیچ دولتی نباید بدون وعده باشد.
از پیگیری وعده تا عدم تحقق احتمالی آن
فرآیند اعتماد اجتماعی، فرآیند بسیار پیچیده، زمانبر و همیشگی است. یعنی مردم مدت زمان زیادی وعدهها و اعمال یک دولت را رصد خواهند کرد. این رصد شامل همه جزئیات کنشی دولت میباشد و رصد مردم، یک رصد مداوم است. سرمایه اجتماعی که حاصلی از حسن نیت و اعتماد مردم و همچنین برآمده از رصدهای مستمر آنان است، از دست رفتنی است، لذا باید به خوبی به این نکته توجه داشت که سرمایه اجتماعی مادامی است که اعتماد اجتماعی وجود داشتهباشد و اعتماد اجتماعی زمانی وجود خواهد داشت که دولت به وعدههایش به خوبی عمل نماید و به تعبیر رهبری حرف و عمل مسئولین باید یکی باشد و مردم به چنین درکی برسند.
گاهی شرایط به گونهای پیش خواهد رفت که وعدههای دولت . اولا آنکه این تلاش باید به مردم نشان داده شود، البته به دور از هر بزرگنمایی که میتواند نتایج عکسی داشتهباشد. در ثانی اگر تلاش بسیار مسئولین نتوانست وعدهای را محقق کند، مسئولین باید به صورت شفاف علت را بیان نمایند و از مردم بابت عدم تحقق وعدهشان عذرخواهی کنند. قطعا مردم که تلاش مسئولین را دیدهاند و ثبات قدم و صداقت آنها در دیگر وعدهها را تجربه کردهاند، به آنها اعتماد خواهند داشت و با مسئولین همراهی خواهند نمود.
اعتماد اجتماعی زمینه تحول اجتماعی
خواست دولت در گرو خواست مردم است. یعنی حتی اگر دولت بخواهد اقدامی را انجام دهد از آنجایی که باید این اقدام دولت نمود ملی پیدا کند، لازم است مردم نیز با دولت همراهی نمایند. پس اعتماد به دولت تنها از حیث مشروعیت بخشیدن به یک دولت نبودهاست، بلکه اعتماد به دولت یعنی اعتماد به خواست دولت و یکی شدن خواست دولت و مردم، در نتیجه مردم با دولت همراهی میکنند. نتیجه این همراهی نیز تحول خواهد بود. یعنی نقصها و اشتباهات برطرف و جبران میشود، اقدامات درست تشدید میشود و نهایتا کشور پیشرفت خواهد نمود.