روزنامه همدلی: چند شب پیش بخش خبری ۲۰ و ۳۰ گزارشی درباره طرح اقتصادی دولت پخش کرد که با حواشی مختلفی در فضای مجازی روبهرو شد. در این گزارش مبلغ پرداختی یارانهها برای یک خانواده چهار نفره بیشتر از خرید خانوار نشان داده شد که این موضوع محل اختلاف نظرات شد.
بر اساس گزارشی که از صداوسیما پخش شد، یک خانواده چهار نفره، با یارانه یکمیلیون و ۲۰۰هزار تومان که در اختیار دارد میتواند با ۸۱۹هزار و ۵۰۰ تومان دو بسته ماکارونی، یک بطری روغن، یک نایلون شیر، دو عدد مرغ، تخممرغ و حتی یک کیسه برنج پاکستانی خریداری کند. گزارشی که با واکنشهای مختلفی از سوی افکار عمومی همراه شد و سؤالات بسیاری را با خود همراه کرد.
اینکه یک خانواده ایرانی در یک ماه از زندگی خود فقط دو عدد ماکارونی مصرف میکند؟ آیا فقط یک روغن از سوی این خانوار مصرف میشود؟ آیا فقط یک بسته شیر مصرف میکند یا حتی مصرف این خانوار در یک ماه فقط یک پنیر 350گرمی است؟ یکی دیگر از سوالاتی که مطرحشده این است که آیا مصرف برنج مردم پاکستانی است؟ یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد با حداقل نرخهای بازار برای مثال نرخ برنج خارجی، نرخ اقلام دولتی و نرخ میادین میوه و ترهبار، هر شهروند ایرانی برای اینکه تغذیه استانداردی داشته باشد، ناچار است در ماه حدود ۹۰۳هزار تومان هزینه کند؛ بنابراین برای یک خانواده چهار نفره هزینه تغذیه استاندارد حدود سه میلیون و ۶۱۲هزار تومان تمام میشود.
جالب است بدانید که بر اساس اعلام وزارت بهداشت سبد تغذیه استاندارد برای هر فرد ایرانی شامل روزانه ۳۲۰گرم نان، ۱۰۰گرم برنج، ۲۰گرم ماکارونی، ۲۶گرم حبوبات، ۷۰گرم سیبزمینی، ۲۸۰گرم سبزی، ۲۶۰گرم میوه، ۴۸گرم گوشت قرمز، ۵۰گرم گوشت سفید، ۲۴گرم تخممرغ، بین ۲۲۵ تا ۲۴۰گرم شیر یا لبنیات، ۳۵ تا ۴۰گرم روغن و ۴۰ تا ۵۰گرم قندوشکر است. در واقع هر نفر باید ماهانه حدود ۹.۵کیلوگرم نان مصرف کند که با وزن ۴۵۰گرمی هر عدد نان سنگک شامل ۲۱عدد نان سنگک میشود. میزان مصرف ماهانه برنج برای هر نفر سه کیلوگرم، گوشت قرمز ۱.۴۴کیلوگرم، گوشت سفید ۱.۵کیلوگرم و لبنیات ۶.۹کیلوگرم است که این هزینهها با گزارشی که از صداوسیما پخش شد همخوانی ندارد.
رکورد قیمت خوراکیها در بهار امسال
در فروردینماه امسال بار دیگر تورم قدرت خود را نشان داد و قیمت کالاها و خدمات نسبت به ماه قبل رشد زیادی کردند. تورم ماهانه فروردین از سوی مرکز آمار ایران 3.3درصد اعلامشده است؛ اما این افزایش قیمت برای کالاهای خوراکی بسیار بالاتر بوده است. طبق آمارهای منتشرشده، نرخ تورم خوراکیها به مرز پنج درصد رسیده است. این میزان رشد قیمت بسیار قابلتوجه است و خانوارها باید آن را مدنظر قرار دهند. در ادامه به بررسی وضعیت رشد قیمت مواد خوراکی در فروردین 1401 میپردازیم و بیشترین و کمترین افزایش قیمت را نیز ذکر میکنیم.
خوراکیها در یک سال اخیر چقدر گران شدند؟
در یک سال اخیر، افزایش قیمت خوراکیها در مقایسه با کالاهای غیرخوراکی بیشتر بوده است. از فروردین 1400 تا فروردین 1401 قیمت خوراکیها 43.4درصد رشد داشته است. این افزایش قیمتها باعث شده است که توانایی خانوارها برای خرید، پسانداز و سرمایهگذاری جدید کاهش یابد. به دلیل بالا بودن تورم خوراکیها در یک سال اخیر، مشکلات اقتصادی خانوارها بیشتر شده است چراکه معمولاً کاستن از خوراکیها کار دشوارتری نسبت به سایر کالاهای مصرفی است.
در میان 52کالای خوراکی که مرکز آمار ایران موردبررسی قرار داده، تنها قیمت دو کالا نسبت به فروردین 1400 کاهشیافته است. بهای 50کالا نیز با افزایش قیمت مواجه بوده است. در میان کالاهای خوراکی موردبررسی، روغن نباتی جامد با کاهش 12درصدی در قیمت روبرو شده و بهاینترتیب بیشترین کاهش قیمت را در بازه یک سال اخیر داشته است. بیشترین افزایش قیمت هم متعلق به سیبزمینی است که نسبت به فروردین 1400 رشد 187درصدی داشته است. چهار کالای خوراکی در یک سال منتهی به فروردین 1401 بیش از 100درصد رشد کرده و در واقع قیمتشان بیش از دو برابر شده است که عبارتاند از: سیبزمینی، گوجهفرنگی، برنج ایرانی درجهیک و رب گوجه.
یارانههای جدید در مقابل هزینههای جدید
دولت تحت عنوان اصلاح نظام پرداخت یارانهها طی روزهای گذشته فرآیند حذف ارز ترجیحی را آغاز کرده و برای جبران افزایش قیمتها مقداری یارانه را بهحساب سرپرستان خانوارها واریز کرد. مبالغ پرداختی یارانهها دو قسمت است: دهکهای اول تا سوم هر نفر ۴۰۰هزار تومان دریافت کردند و دهکهای چهارم تا نهم نیز به هر نفر ۳۰۰هزار تومان. دهک دهم نیز از فرآیند دریافت یارانه حذف شد. اولین پرداخت یارانه ۴۵هزارتومانی در سال ۱۳۸۹ انجام شد یعنی قبل از تحریمهای شدید غرب علیه ایران در زمستان سال ۱۳۹۱ که باعث افزایش شدید نرخ تورم و ارز در کشور شد. در زمان پرداخت یارانه توسط دولت احمدینژاد در سال ۱۳۸۹ نرخ هر دلار آمریکا حدود ۱۲۰۰تومان بود، بنابراین هر فرد در ماه حدود ۴۵دلار یارانه دریافت میکرد.
با شروع تحریمها و افزایش نرخ دلار به بالای ۳۰۰۰تومان نرخ تورم شدید در کشور حاکم شد و با وجود چند برابر شدن قیمتها نرخ یارانه پرداختی تغییر نکرد. این در حالی است که طبق آمارهای جدید اعلامشده در دو دولت روحانی نیز قیمتها حدود چهارتا ۹برابر شد و نرخ دلار به ۲۴هزار تومان رسید؛ بنابراین بهطور میانگین قیمتها از زمان پرداخت یارانه ۴۵هزارتومانی تاکنون حولوحوش ۱۰۰۰درصد افزایش پیدا کردهاند، اما نرخ یارانه ۴۵هزارتومانی روی همان عدد ثابت باقی ماند. پیش از تحریمهای دولت احمدینژاد هر نفر ۴۵دلار یارانه دریافت میکرد، این رقم در دولت روحانی با دلار ۳۰هزارتومانی و یارانه ۱۰۰هزارتومانی به حدود سه دلار رسید و ارزش آن تقریباً تماماً از بین رفت.
اکنون دولت سیزدهم اقدام به سه برابر کردن یارانه ۱۰۰ هزارتومانی کرده و آن را به ۳۰۰هزار تومان یعنی ۱۰دلار در ماه افزایش داده است. این در حالی است که در خود همین دولت تاکنون در نتیجه آزادسازی قیمتها در بعضی اقلام شاهد رشد ۴۰۰درصدی هستیم و برخی اقلام از جمله برخی روغنهای صنعتی مانند روغن فله پالم و سویا نیز حتی رشد ۵۰۰درصدی داشتهاند؛ یعنی یارانه ۳۰۰هزارتومانی حتی کفاف نرخ تورم ایجاد شده در خود همین دولت را نیز نمیدهد چه برسد که بخواهیم تورم دولتهای قبل را نیز محاسبه کنیم.
یارانه ۱۰۰هزارتومانی در دولت قبل در حالی به مردم پرداخت شده که فقط درآمد دولت قبل از قبال هدفمندی یارانه حدود هفت برابر شده یعنی معادل ۸۲۴هزار میلیارد تومان و این در حالی است که تنها ۲۳۴هزار میلیارد تومان بهصورت یارانه به مردم پرداخت شد و این نشان میدهد که مردم بهتنهایی بار آزادسازی اقتصادی را بدون هیچگونه حمایت اجتماعی دولت به دوش کشیدهاند. در کنار این موارد باید به انزوای اقتصادی ایران، تورمهای افسارگسیخته و تحریمهای بینالمللی اشاره کرد که فشار مضاعفی را به دوش مردم وارد کرده است. ذکر مثالی از مبلغ پایین یارانه نقدی راهگشاست. قیمت هر لیتر روغن مایع و نیمهجامد افزایشی معادل بیش از ۳۰۰درصد داشتهاند. مبلغ یارانه هر فرد نیز حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار تومان است. بهاینترتیب هر فردی با دریافت یارانهاش تنها میتواند چند لیتر روغن خریداری کند این در حالی است که روند افزایش قیمتها فشار بسیار سنگینتری را به دوش مردم وارد خواهد کرد.
این اتفاق در حالی افتاده است که هنوز سرنوشت نان، دارو و بنزین نیز مشخص نیست. در پرداخت این یارانهها صرفاً هزینههای چهار کالای مشخصشده (مرغ، تخممرغ، شیر و پنیر) محاسبهشده است، اما دو نکته در این راستا وجود دارد: اول اینکه با افزایش قیمت این کالاها یک تورم عمومی و سراسری در کشور ایجاد خواهد شد به این معنا که تمامی کالاها و محصولات مصرفی و همچنین خدمات را که هیچ ارتباطی با کالاهای یادشده ندارد در بر خواهد گرفت. مثلاً فردی که قبلاً موهای خود را با ۶۰هزار تومان اصلاح میکرد با تورم ایجاد شده باید قیمت بیشتری بپردازد.
یا اینکه نرخ اجاره مسکن در نتیجه این تورم افزایش خواهد یافت. دوم اینکه در این کالاها مشتقات محاسبه نشده است و یعنی اگر روغن پالم افزایش ۵۰۰درصدی داشته تمامی کالاها و خدماتی که محصول اولیه آنها این روغن است نیز با افزایش شدید قیمت مواجه خواهند شد. تیترهای رسانهای که با موضوع افزایش قدرت خرید کار شدهاند بیشتر شبیه یک آمارسازی است. بهعنوانمثال یکی از خبرگزاریهای معروف کشور در گزارشی با عنوان «یارانههای جدید چقدر به قدرت خرید مردم اضافه میکند؟»
محاسبه کرده یک خانوار چهارنفره قبل از افزایش قیمتها برای مرغ، تخممرغ، شیر و پنیر ۲۴۱هزار تومان هزینه میکرده و پس از انفجار قیمتها این میزان به ۵۶۸هزار تومان رسیده. یارانه این خانوار که قبلاً چهارصد هزار تومان بود به یکمیلیون و ۶۰۰هزار تومان افزایش پیدا کرده و نتیجه گرفته قدرت خرید خانوار در این چهار کالا ۹۲۳هزار تومان افزایش یافته است. این رسانه ضمن اینکه قدرت خرید جدید را بر اساس یارانه قبلی که هیچ نقشی در قدرت خرید نداشت، محاسبه میکند بلکه با برشمردن فقط چهار کالا نتیجه گرفته قدرت خرید یکمیلیون تومان افزایش یافته است. آنچه واضح است این است که این میزان یارانه سال آینده با توجه به تورم ایجاد شده در کشور احتمالاً ارزش بسیار پایینتری خواهد داشت و به سرنوشت یارانه قبلی یعنی همان ۴۵هزارتومانی دچار خواهد شد چراکه سازوکار بلندمدت دولت برای پرداخت یارانه مشخص نیست و معلوم نیست افزایش تورم ماهها و سالهای آتی چگونه روی یارانه پرداختی اعمال خواهد شد. اکنون نرخ کالاها در ایران تقریباً به قیمتهای جهانی در حال نزدیک شدن است و در بعضی اقلام مانند روغن حتی بالاتر از قیمتهای جهانی ارائه میشود.
هر لیتر روغن در فروشگاههای آلمانی اکنون با نرخ نزدیک به دو یورو آنهم بعد از کمبود شدید ایجاد شده در بازار به دنبال جنگ روسیه و اوکراین ارائه میشود، یعنی حدود ۶۵هزار تومان. درحالیکه هر لیتر روغن اکنون در بازار داخل به ۷۰هزار تومان رسیده است؛ اما تفاوتی که وجود دارد این است که میانگین حداقل دستمزد بهعنوانمثال در آلمان بالای ۲۵۰۰یورو در ماه است، اما در ایران حداقل دستمزد امسال حتی به ۲۰۰دلار در ماه هم نمیرسد. یک مثال دیگر اینکه بعد از آزادسازی قیمتها احتمالاً قیمت هر کیلوگرم گوشت گاو به بالای ۳۰۰هزار تومان برسد که دقیقاً معادل نرخ جهانی حدود ۱۰ تا ۱۲یورو در هر کیلوگرم است. با این آمارها میتوان مشاهده کرد که مبالغ پرداختی یارانه نهتنها کفاف هزینههای افزایش یافته زندگی را نمیدهد بلکه طبق آمارهای سال گذشته که پرداخت یارانه باعث افزایش فقر در جامعه شده است، در آینده نیز شاهد تعمیق فقر در کشور خواهیم بود.
منابع یارانه از کجاست؟
پرداخت یارانه ۲۵۰هزار میلیارد تومانی در سال در حالی است که طبق آمارها کل صادرات نفت خام ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است. با فرض اینکه هر بشکه نفت ایران حدود ۱۰۰دلار به فروش برسد. ایران باید بتواند روزانه حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰هزار بشکه نفت بفروشد تا بتواند مبالغ یارانه را تأمین کند. این موضوع احتمالاً باعث تغییر کل نظام بودجهریزی در کشور خواهد شد چراکه تعهدات دولت در پرداختهای نقدی نیز سنگینتر شده است. این در حالی است که هنوز یارانه نان و دارو مشخص نشده و بهتبع این موضوع نیز میزان یارانهها را افزایش خواهد داد.
نکته اساسی در این حجم از پرداخت یارانه این است که احتمالاً دولت در سالهای آتی با کسری بودجه ناشی از این میزان پرداخت یارانهها مواجه خواهد شد و کسری بودجه نیز دوباره باعث ایجاد چرخه تورمی در کشور خواهد شد. تعهد پرداخت سالانه بیش از ۲۵۰هزار میلیارد تومان یا شاید بیشتر (اگر دارو را نیز در نظر بگیریم) دولت را در چرخه تأمین مالی این مبالغ گرفتار خواهد کرد و نتیجه آن در نهایت چاپ پول و افزایش پایه پولی و نیز تعمیق چرخه تورم و البته ادامه وضعیت رکودی در کشور خواهد شد.