روزنامه اعتماد: صبح روز گذشته ۲۰ اردیبهشت ماه رسیدگی به پرونده قتل «شیما صباگردیمقدم» دختر ۱۵ ساله به لحاظ جنبه عمومی جرم در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت. در ابتدای این جلسه پدر شیما عنوان کرد که با دریافت دیه از قصاص صرفنظر کرده است.
سپس «بهلول» که به قتل شیما متهم شده است پای میز محاکمه رفت و در دفاع از خود اظهار کرد که شیما را مخفی نکرده و او را سوار ماشین کرده و شیما با تمایل خود به خانهاش رفته است. او اتهام ربودن شیما را رد و عنوان کرد که شیما مدتی را در خانهاش زندگی کرده و یک روز بحثشان میشود، شال را دور گردن او میاندازد و شیما خفه میشود. او ادعا کرده که قصد کشتن شیما را نداشته است. وکیل شاکی نیز اظهار کرد: زمانی که جسد شیما کشف شده بود اثر دو گره روی گردنش مشخص بوده است.
در نتیجه متهم با قصد قبلی او را خفه کرده است. هر چند اولیای دم از قصاص گذشت کردند، اما تقاضای اشد مجازات از لحاظ جنبه عمومی جرم را خواستار شدند. با توجه به گذشت اولیای دم از قصاص، متهم بنا بر قانون میتواند با قید وثیقه از زندان آزاد شود و بعد از قطعی شدن رای دادگاه و اجرای حکم در صورت لزوم مجددا به زندان بازمیگردد. مادر و پدر خوانده شیما، از لحظه اول بعد از گم شدن دخترشان تلاش زیادی برای پیدا کردن قاتل فرزندشان کردند و همچنین ۱۵ سال برای بزرگ کردن شیما زحمت کشیدند؛ اما ولی دم پدر و مادر اصلی شیما بودند که مادر شیما با حضور در محضرخانه از قاتل فرزندش اعلام رضایت کرد.
ماجرای قتل شیما چه بود؟
ربودن و قتل شیما 16 ساله یکی از فجیعترین پروندههای جنایی سال 99 بود. شیما در کودکی توسط پدرش به خانواده صباگردی سپرده میشود و آنها شیما را به فرزندی قبول میکنند. شیما در نوجوانی توسط پسری که در مقابل مدرسهاش با او آشنا شده بود، ترغیب به فرار از خانه میشود. هنگامی که شیما خانه را ترک میکند در ترمینال توسط فردی که خود را راننده تاکسی معرفی میکند، ربوده میشود و او پس از مدتی شیما را به قتل میرساند.
قاتل و رباینده شیما، بهلول پیرمردی حدودا 60 ساله بود. پدرخوانده شیما پس از 15 ماه سرگردانی با اعتراف بهلول به سرانجام تلخی که شیما دچارش شده بود پی میبرد، اما بهلول هر بار در بازسازی از صحنه جنایت تیم جنایی را فریب میداد. سرانجام در باغ خانه شماره نه، محل دقیق تشییع جنازه شیما را نشان داد، ولی از جسد شیما تنها چند استخوان و جمجمه در لباس و مانتوی بزرگی کشف شد.
پلیس در ابتدای تحقیقات برای یافتن والدین واقعی شیما وارد عمل شد و چند روز بعد آنها را شناسایی و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران احضار کرد. در جریان تحقیقات از این زوج معلوم شد آنها علاوه بر شیما فرزندان دیگری هم داشتهاند اما به علت مشکلات مالی و شرایط زندگی قادر به نگهداری از او نبودند و شیما را به زوجی که صاحب فرزند نمیشدند، تحویل دادهاند.
اعترافات متهم در خصوص قتل شیما
متهم در اظهارات خود در خصوص قتل این دختر نوجوان عنوان کرد که شیما ۵۰ روز در خانهام بود. آخرین شب، او هنگام تماشای تلویزیون از من قرص اعصاب خواست و شروع به فحاشی به خانوادهام کرد. عصبانی شدم و او را با شالی که دور گردنش بود، خفه کردم. این متهم در اعترافات خود از نحوه آشنایی با شیما عنوان کرده بود که در ترمینال بیهقی با او آشنا شدم و وقتی با هم صحبت کردم، متوجه شدم او از خانه فرار کرده است و پیشنهاد دادم به خانهام بیاید که پذیرفت.
وقتی داخل ماشین نشست اجازه گرفت که سیگار بکشد که به او گفتم جز سیگار خلاف دیگری هم میکنی که گفت شیشه میکشم و با توجه به اینکه من هم اعتیاد به مواد مخدر شیشه داشتم به من اعتماد کرد و در مدت ۴۰ تا ۵۰ روزی که در خانهام بود با هم شیشه میکشیدیم. شیما علاوه بر شیشه و سیگار، قرص اعصاب هم میخورد. شب حادثه، قرصهای شیما تمام شده بود که از من خواست برایش قرص بخرم، ساعت ۱۱ شب بود هرجا رفتم قرص اعصابی که شیما میخواست را نداشتند به همین خاطر به خانه بازگشتم، شیما در حال تماشای تلویزیون بود، عصبانی بود و سر اینکه نتوانسته بودم قرصهایش را بخرم شروع به فحاشی به من و خانوادهام کرد که در یک لحظه عصبانی شدم و شالی که دور گردنش بود را کشیدم و بعد از یک دقیقه متوجه شدم شیما فوت شده است.
همان شب یک مانتو بزرگ تن شیما کردم و جسدش را داخل نایلون فرش لوله شده گذاشتم و بعد جسد بستهبندی شده را با یک ملحفه بستهبندی کردم و بعد از یک ساعت از قتل جسد را روی صندلی عقب خودرویم گذاشته و به سمت خانه صاحبخانهام که در نزدیکی خانهام بود، رفتم و خودرو را یک کوچه بالاتر از محل دفن جسد پارک کردم و پیاده به خانه صاحبخانهام رفتم و در باغچه حیاط خانه شروع به کندن کردم.