روزنامه همشهری: وقتی اختلافات زن و شوهری بر سر مالکیت خانه بالا گرفت، زن جوان برای گوشمالی دادن شوهرش از پسرداییاش کمک گرفت اما با زیاده روی در گوشمالی شان، مرد جوان به قتل رسید تا پروندهای جنایی گشوده شود.
روز یکشنبه یکی از ساکنان ساختمانی در حوالی بزرگراه شهید محلاتی در تماس با کلانتری121 سلیمانیه از حادثه مشکوکی در ساختمانشان خبر داد. او گفت: در همسایگی ما زن و شوهری جوان، همراه با فرزندانشان زندگی میکنند. آنها گاهی اوقات با یکدیگر اختلاف دارند و دعوا میکنند و سروصدایشان زیاد است. شب گذشته هم با یکدیگر دعوا کردند. طوری که ما برای کمک به مقابل خانهشان رفتیم اما زن جوان گفت: دعوا با شوهرش به خیر گذشته و تمام شده است.
وی ادامه داد: بعد از این، دیگر سر و صدایی از خانه آنها نمیآمد و همهچیز آرام بود تا اینکه ساعتی بعد چند نفر را دیدم که یک فرش لوله شده را از خانه آنها خارج میکنند. آنها فرش را که ظاهرا سنگین بود داخل یک پراید انداختند و رفتند. وقتی صبح شد هم دیگر از مرد جوان خبری نبود و همسرش دستپاچه بهنظر میرسید. این موضوع خیلی مشکوک بود و تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس اطلاع دهم.
بهدنبال تماس این همسایه گروهی از مأموران برای بررسی ماجرا راهی این ساختمان شدند. وقتی مأموران به تحقیق از زن جوان پرداختند، او ماجرا را به کلی انکار کرد و گفت: من و شوهرم هم مثل همه زن و شوهرها گاهی با یکدیگر دعوایمان میشود و دیشب هم بعد از چند دقیقه بگومگو همهچیز تمام شد و شوهرم صبح به سر کار رفت و نمیدانم چرا همسایهها این موضوع را به پلیس خبر دادهاند.
حرفها و رفتار این زن مشکوک بهنظر میرسید و از سویی شوهرش به تماسهای تلفنی پاسخ نمیداد و معلوم نبود به چه سرنوشتی دچار شده است. در این شرایط بود که ماجرا به قاضی محمدحسین زارعی، بازپرس کشیک دادسرای امورجنایی تهران گزارش شد و به دستور او زن 42ساله و برادرش که 35سال دارد بازداشت و برای انجام تحقیقات به کلانتری منتقل شدند.
وقتی زن جوان در کلانتری تحت بازجویی قرار گرفت، در اعترافاتی هولناک از قتل شوهرش خبر داد و پای پسر دایی خود و دوست او را به میان کشید. او درباره آنچه اتفاق افتاده به بازپرس جنایی گفت: من و شوهرم 3فرزند داریم اما از مدتی قبل با یکدیگر دچار اختلاف شده بودیم. ماجرا از این قرار بود که ما خانه دیگری داشتیم که سندش به نام من بود اما شوهرم اصرار داشت که باید سند آن خانه را به نام خودش بزند. من هم مشکلی نداشتم اما او هر روز من را اذیت میکرد، از این وضعیت خسته شده بودم. به همین دلیل تصمیم گرفتم شوهرم را گوشمالی بدهم. من و برادرم این موضوع را برای پسردایی مان تعریف کردیم و از او کمک خواستیم و او گفت: بههمراه دوستش یک روز به خانهمان میآیند و شوهرم را ادب میکنند.
این زن درباره قتل شوهرش گفت: هنگام وقوع حادثه دختر و پسرم را که 10 و 12ساله هستند داخل اتاق بردم و در اتاق را بستم و سپس در خانه را باز کردم تا پسر داییام و دوستش و ارد شوند. من به درستی نمیدانم چه اتفاقی افتاد اما چند دقیقه بعد پسر داییام گفت شوهرم کشته شده است. آنها در ادامه جسد شوهرم را داخل یک فرش پیچیدند و با خودشان بردند و من دیگر نمیدانم که چه اتفاقی افتاده است.
براساس این گزارش، هماکنون این زن در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات برای بررسی صحت گفته هایش و شناسایی 2 جوانی که بهعنوان قاتل معرفی کرده، ادامه دارد.